انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
Homosexuals - همجنسگرایان
  
صفحه  صفحه 19 از 20:  « پیشین  1  ...  17  18  19  20  پسین »

خاطرات همجنسبازی کاربران لوتی


مرد

 
من یه بار تو دوران نوجوانی یه پسری رو که میدونستم کونیه بردم بکنم ولی اون انقدر باهام ور رفت و از لذت کون دادن گفت که نفهمیدم چی شد که اون منو کرد و بعد از اون دیگه همه اش میرفتم بهش می گفتم بیا منو بکن البته انصافا کیر بزرگی داشت و وقتی کونمو لیز میکرد و کیرشو تو کونم حس میکردم از لذت جیغ میکشیدم
     
  
مرد

 
من امروز میخوام یه خاطره از کون دادنمو به دوست جدیدم براتون تعریف کنم موبه مو واقعیت و دقیقا هرچی که اتفاق افتاد رو براتون مینویسم: من یه دوست دارم که پسر خوشگلیه و مثل خودم دوطرفه البته چندسال پیش که باهم آشنا شدیم اون فقط دوست داشت من بکنمش و اوایل هم چون فکر نمیکرد من هم عاشق کون دادن باشم فقط من میکردمش و اونم درحین کردن من برای خودش جق میزد ولی من که نمیتونستم از کیر خوشگلش بگذرم یه روز که تازه لخت شده بودیم بهش گفتم بشین رومبل و من جلوش زانو زدم و با کیرش بازی میکردم یه دفعه کیرشو کردم تو دهنم و شروع کردم ساک زدن که با تعجب از دهنم کشید بیرون ولی من با یه ناز زنانه و خیلی با احساس، و به آرومی دوباره کیرشو کردم تو دهنم و آروم آروم شروع کردم به ساک زدن وای کیرش فوق العاده خوشمزه بود فوق العاده، اونقدر که دیگه حال خودمو نفهمیدم و نمیدونم چیزی حدود نیم ساعت فقط کیرشو تو ذهنم مزه میکردم اونم حشری شده بود ولی نمی تونستم بهش بگم منو بکن دوست داشتم مثل یه دختر اون ازم بخواد که منو بکنه وقتی خیلی حشری کیر شدم دستشو گرفتم روی تشک کف حال که قبلش پهن کرده بودم به پشت خوابوندمش و خودم از لبش و گردنش و سینه اش شروع کردم به لیس زدن که دیگه نتونست خودشو کنترل کنه و سریع منو گرفت به شکم خوابوند و نشست رو پاهام و شروع کرد با کونم بازی کردن اینو بگم که کون من دقیقا مثل کون دختره: سفید بی مو نرم خوش استیل و تنگ، دیگه مطمئن شده بودم که منو میکنه از لذت داشتم دیوونه میشدم بعد از چند دقیقه بالاخره دیدم با دوتادستش کونمو بازکرد و تف کرد سوراخ کونم بعد هم کیرشو خیس کرد و خیلی یواش خوابید رو کونم خواست کیرشو فروکنه تو سوراخم که کیرش رد شد با دست گرفتش و درست رو سوراخم میزون کرد و یواش یواش تا بیضه فرو کرد تو کونم از لذت جیغ کشیدم درست مثل یه دختر و شایدم بیشتر از دخترا داشتم از کیر لذت میبردم اصلا کیر این دوستم لذت دیگه ای برام داشت من دیگه به کردن اون فکر نمی کردم فقط دوست داشتم کیرش از تو کونم بیرون نیاد تو اوج لذت بودم و زیر کیرش بی اختیار آه و ناله میکردم حدود ۱۰ یا ۱۵ دقیقه این حالت مستی من ادامه داشت که دیدم کیرشو درآورد گفت حالا تو بکن هروقت آبت اومد دوباره میکنمت تا آبمو بریزم تو کونت چقدر دوست داشتم ادامه میداد و تا صبح درش نمی آورد ولی یه لحظه فکر کردم خوب اونم حق داره اصلا اون به امید کیر من اومده اینجا. گفتم باشه به شکم خواباندم و رو روناش نشستم و با کونش وررفتم و حتی آنقدر حشری شدم که برای اولین بار درست سوراخ کونشو لیس زدم بعدم شروع کردم به کردنش اولش فقط میگفت یواش بعدش دیگه فقط خیلی آروم آه و ناله میکرد حدود نیم ساعتی کردمش دیگه کاملا از کیر سیرش کردم گفت دیگه بسمه آبتو بریز تو کونم برای اینکه بتونم موقع ارضاشدنم کیرشم تو دستم باشه به پهلو خوابوندمش کیرمو کردم تو کونش کیرشو گرفتم دستم و تلمبه زدم بعد حدود ۳ دقیقه تو کونش ارضا شدم بعد من که حال بلندشدن نداشتم همون جوری رو کونش موندم اونم خوشش اومده بود نگفت بیا پایین تا بعد از اینکه کیرم خوابید بغلش خوابیدم حدود ربع ساعتی دوتایی تو بغل هم خوابیدیم بعدش پاشد منو به شکم خوابوند و دوباره مثل سری قبل شروع کرد به کردنم بعد از حدود ۱۰ دقیقه آبشو ریخت تو کونم. حموم بعدش که باهم رفتیم زیاد طول نکشید چون باید میرفت جایی ولی اونشب من تا صبح لخت خوابیدم و مثل یه آدم مشروب خورده مست مست از لذت سکسمون بودم .
     
  
مرد

 
من تا دلتان بخواد از کون دادنام خاطره دارم یه خاطره براتون میگم از حدود ۱۸ سالگی ام من و دوستم اکثر شبا قرار سکس میزاشتبم ولی چون خونه خالی نداشتبم می رفتیم حیاط خونه مادربزرگ دوستم که چسبیده به خونه خودشون بود دم در حیاط اونجا یه دستشویی بزرگ و قدیمی بود که سالها بود ازش استفاده نمی شد و در هم نداشت ما می رفتیم اونجا سکس میکردیم یه شب دوستم داشت منو میکرد از پشت بغلم کرده بود و کیرش کامل تو کونم بود که خواهرش از خونه مادر بزرگه که طبقه دوم بود اومد بیرون ما که تو اتاقک بودیم مطمئن بودیم خواهرش سریع می ره ولی اومد که از در بره بیرون مادربزرگش صداش زد اونم دقیقا همونجا وایساد تا برادر کوچیکشم بیاد یعنی فاصله من که جلوتر بودم با خواهرش نیم متر بیشتر نبود و من چون تو تاریکی بودم اونو واضح می دیدم ولی اون مارو نمیدید البته اگه دقت میکرد میدید ولی فکرشم نمی کرد که نیم متریش دوتا پسر لخت دارن سکس میکنن من انگار مثل یه چوب خشک تو صورتش نگاه میکردم کیرم سیخ شد برادرش در همون حالتی که کیرش تو کونم بود یخ زده وایساده بود و تکون نمی خورد حس کردم برای اولین بار دارم جلوی یه دختر کون میدم ضربان قلبم به شدت میزد هم بخاطر هیجان کون دادن جلو یه دختر هم بخاطر ترس از دیده شدن شانس اوردیم موبایل دستش نبود والا حتما چراغشو روشن میکرد چیزی حدود ۵ دقیقه این حالت ادامه داشت ّو حسی که تو این ۵ دقیقه بهم دست داد هرگز فراموش نمیکنم بالاخره رفت ولی برادرش نصف جون شد کیرش که خوابیده بود حسش تموم شده بود و از ترس زبونش بند اومده بود دیگه هرکاری کردم کیرش بلند نشد ولی من از هیجانش حشری تر شده بودم کیرمو کردم تو کونش و ناخودآگاه از کس و کون خواهر خوشگلش میگفتم خوشش میومد آبمو ریختم تو کونش و رفتیم. شبای دیگه که می رفتیم همونجا من دوست داشتم بازم خواهرش بیاد و من حرکتی بکنم که ببیندمون ولی دیگه هیچوقت نیومد. یادش بخیر خواهرش چه کونی داشت.
     
  
↓ Advertisement ↓
TakPorn
مرد

 
سلام
از وقتی بچه بودم همه‌ش کنجکاو بودم نسبت به لاپای همه چ دختر و چ پسر، ولی بیشتر نصبت به مسر چون راحت تر بود و همه چیز مشهود بود، با پسرای هم سن و سال خودم ور میرفتیم بهم هروقت موقعیتی پیش میومد و هرجا، تعدادشون از دستم در رفته.
ولی بار اول ک کون دادم با پسر همسایمون بود ک کیرش خیلی کوچیک بود و وقتی میرفت توی کونم سوراخم غلقلک میومد منم بدم نمیومد دوست داشتم حال کنه، دولش کوچیک و قشنگ بود و منم لاپایی میکردمش حال میکردیم.
با یکی از فامیلاشون حتا ۳تایی میرفتیم بعضی وقتا و حال میکردیم، اون موقع‌ها بچه بودیم و خیلی حال میداد.
گذشت و دیگه موقعیت پیش نیومد ولی خیلی دلم میخواست بازهم این کارارو بکنم اما همیشه گی بودند و همجنس گرا بودن خیلی سخته خودتون ک میدونید.
یبار یه دوستی داشتم ک معلوم بود اهل دلِ دیگه لاپایی هرچندوقت یبار بهم میزدیم تا اینکه یبار دل رو زدم ب دریا گذاشتم ک بکنه توش خیلی حال میداد ولی حیف ک زود ارضد شد و دیگه هم موقیتی پیش نبومد ک بکنیم همو.
Megaman2591991
     
  
زن

 
میخوام خاطراتمو بگم...
     
  
زن

 
اولین نیمه سکس من و شهرام

من سعیدم. یه زنپوشم...
از بچگی علاقه زیادی به زن بودن داشتم. همیشه هم تو خلوتم با شورت و سوتین خواهرم حال میکردم و منتظر یه فرصت بودم تا تنها بشم.
یه روز که تنها بودم، یکی از دوستام که همیشه با هم بودیم اومدم خونمون.
خیلی حشری بودم. با هم از سکس و ... صحبت میکردیم.
دلمو زدم به دریا و گفتم اگر یکی باشه 10 بار بهم بده، منم بهش 2 بار میدم... دوستم خندید و گفت من حاضرم.
گفتم جدی میگماااا... گفت منم جدی میگم.
گفتم پس شلوارتو دربیار.
دیدم راحت کشید پائین. البته شورت پاش بود.
واقعا نمیدونستم باید چیکار کنم... اصلا بلد نبودم. از خجالت سرخ شده بودم. نمیدونستم باید از کجا شروع کنم.
ولی دوستم بلد بود. بعدها فهمیدم یکی از بچه محل ها چندباری کونش گذاشته بود. حالا به چه بهانه های یادم نیست. ولی مزه کون دادن رو میدونست.
اون که فهمیده بود حجالت میکشم پیش دستی کرد و گفت بیاد به کون هم دست بزنیم و بمالیم.
گفتم باشه. بیا شروع کن. گذاشتم اون شروع کنه ببینم چی میشه.
شلوارمو کشیدم پایین. ولی شورت پام بود.
اومد جلو و دستش رو گذاشت رو کپلام. وااااااای... کیرم داشت پوست میترکوند. منم دستم گذاشتم رو کپلاش، آخ چه سفت بود و تپل.
همینطوری شروع کردیم به مالوندن. هم از مالیده شدن کونم لذت میبردم. هم از مالیدن کونش...
گفت بیا شروع کنیم.
اومد و از پشت چسبید بهم. کیرش راست شده بود. از پشت که به کونم میخورد حس خوبی داشتم. تو عالم خودمون گفتیم تا صد بشماریم یک دست حساب بشه.
هیچی دیگه... تا صد شماردیم و من رفتم سمت کونش... اولین بار تو عمرم یه کون رو بغل میزدم...
حس خوبی بود...
اونروز به همینجا ختم شد.
و رفت واسه مراحل بعد...
     
  ویرایش شده توسط: sahar118_m   
زن

 
یک روز از مالیدن من و شهرام گذشته بود.
خیلی دوست داشتم لخت سکس کنم.
پدر و مادر شهرام کارمند بودن و هر دو میرفتن سرکار.
یه خواهر داشت که شیفت کلاسهاش با ما متفاوت بود. بنابراین صبح تا ظهر تنها بود.
فرداش رفتم خونشون. ولی این خونه رفتن با تموم خونه رفتن ها دیگه فرق داشت. همیشه از سکس دیگران میگفتیم، امروز قرار بود خودمون سکس کنیم.
به محض اینکه نشستیم خودش به حرف اومد که سعید، دیروز تو 8 بار از من طلبکار شدیاااااا
گفتم بیخیال. به حرفی زدیم داداش...
به چشمک زد و گفت بریم اتاق خواب ادامه عملیات دیروز... منم از خدا خواسته گفتم بریم...
رفتیم تو اتاق خوابش.. تخت نداشت. همون روی زمین تشک رو پهن کردیم و من دراز کشیدم. گفتم که توی سکس ناوارد بودم. میخواستم یاد بگیرم.
به شکم دراز کشیدم و شلوارمو کشیدم پایین...
شهرام اومد رو پاهام نشست و همینطور که شورتمو در میاورد گفت سعید جون، دیگه خجالتو بزاریم کنار... اما من هیچی نگفتم...
اون شلوار و شورتش رو کاملا در آورد و دراز کشید روم...
آخ... چه حسی داشت لعنتی. تن یک مرد و سنگینیش رو بدنت... کپلام به بغلای رانش که مالیده میشد دیوونم میکرد.
بلند شد کیرشو تف زد و گذاشت لای پام... شرو به تلمبه زدن کرد...
هربار که کیرشو از لای پام در میاورد و میزاشت لذت میبردم... کیرش از پشت کونم و لای پام به زیر خایه هام کشیده میشد و اونا رو نوازش میکرد...
چندبار که اینکارو کرد یک دفعه یه حس خوبی بهم دست داد... بی اختیار کونمو دادم بالا (قمبل کردم) و خودمم تکرونش میدادم، یک دفعه تمام تنم داغ شد، یه مقداری آب سبز رنگ از کیرم بیرون زد و روی تشک شهرامشون ریخت... به نفس زدن افتادم...
تو همین حس و حال دیدم شهرام هم منو محکم بغل کرد و با رونش کاملا به کونم فشار میاورد... یه آن متوجه شدم کیر شهرام مث نبض قلب داره میزنه، وسط پام خیس شد...
گفتم چی شد شهرام، گفت ارضا شدم...
و همونطور روی کونم دراز کشید... منم بیحال و بی رمق افتاده بودم...
دقیقا نمیدونم چقدر طول کشید که بیدار شدم. دیدم شهرام افتاده و هنوز خوابه. نگاه کردم تشک خیس خیسه... لای پای من بدتر از اون...
خلاصه که این اولین سکس عمرم بود...
ولی هنوز به کون دادن نرسیده بود.
     
  
زن

 
داستان سکس من و شهرام دیگه ادامه داشت و جزء روزمرگی هامون شده بود.
بهم عادت کرده بودیم و مث زن و شوهر شده بودیم.
چند بار اول که کیرشو داخل کونم کرد خیلی درد داشتم و اصلا لذتی نداشتم... اما کم کم که کونم عادت کرده بود، خیلی راحت شده بودم. همینکه مشکل کثیف شدن لای پا رو نداشتیم و میریخت توش و ... اینا.

جونم براتون بگه تو همون سن 14 - 15 سالگی توی گروه سرود فعالیت داشتم. گروهمون مقام استانی آورد و یک مرحله رفتیم اردوی تفریحی در یکی از اردوگاه های کشوری...
روز اول اردو بچه ها تقسیم شدن و من و 2 تا از هم گروهی ها تو یه اتاق افتادیم. اتاق 3 تخته بود. یکی از مراقبین استانی هم به نام آقا داود اومد در اتاق ما. البته ایشون ثابت نبودن، یعنی تو اون 15 روز مثلا چند شبی تو اتاق ما بود، چند روزی برمیگشت به استان و... در تردد بود.
روی زمین یه بالشت و پتو مینداخت و می خوابید.
یه شب که خواب بودم، یهو حس کردم یه نفر پشت سرمه، آروم کنار دراز کشید... وحشت کرده بودم. از ترس آبروم صدام در نیومد. اون طرف آروم خودشو چسبوند به کونم... کیر راست شده اش رو از روی شلوارم خوب حس میکردم. در حد 4-5 ثانیه به کونم فشار داد و یهو متوجه نبض کیرش شدم. بله اقا ارضا شد و زیرشلواری منو کثیف کرد. بعدم آروم بلند شد و رفت سرجاش و خوابید...
از حرکتش و وزن بدنش و اینکه رفت وسط اتاق خوابید متوجه شدم آقا داووده... هنگ کرده بودم که این چه کاریه...
از طرفی مونده بودم شلوارمو چیکارش کنم... خلاصه خوابیدم تا صبح. صبح که بیدار شدم دیدم آب کیر آقا خشک شده و خودشم نیست. قبل از اینکه بچه ها چیزی بفهمن شلوار رو عوض کردم و رفتم شستمش...
توی شبهای بعد هم همین داستان ادامه داشت... 2-3 شب کار آقا این بود بیاد شلوار مارو کثیف کنه و بره. منم بدم نمیومد، هروقت میومد پشتم، یه خرناسی میکشیدم و از پهلوی راست میرفتم دمر میشدم تا حضرت اقا لذت بیشتری ببره... ایشون یخیال اینکه خوابم سنگینه تمیز فشارش رو به کون و کپلام میاورد و 2-3 تا ماچ خوشگل و خودش رو خالی میکرد و میرفت...
یه شب که واسه بچه ها اردوی شب خوابی در بیرون گذاشته بودن، به بهانه مریضی و دل درد اجازه گرفتم داخل ساختمون بخوابم. مسئولمون هم که بهم لطف داشت گفت اشکالی نداره.
من همیشه یه شورت زنونه گیپور قرمز یا مشکی همرام داشتم. وقتایی میرفتم حموم دوست داشتم شورت زنونه پام باشه و در خلوت حموم حس زنونم رو ارضا کنم...
اون شب شورت گیپور قرمز رو پوشیدم... هیچ لباسی هم تنم نکردم. فقط یه شورت قرمز...
کرم نرم کننده پوست هم داشتم که استفاده میکردم. قبل از خواب لای باسن و سوراخم و داخلش رو خوب کرم مالی کردم که لیز لیز شده بود.
تا گردن رفتم زیر رواندازم و خودمو زدم به خواب... ضمنا از همون اول هم دمر خوابیدم. کونمو دادم بالا که شوهرجان حالشو ببره...
نیمه ها شب متوجه شدم که آقا اومدن رو تختم...
آروم رواندازم رو زد کنار که مشغول بشه... واسه چند دقیقه هیچکاری نمیکرد... خیلی دوست داشتم میتونستم چهره اش رو با دیدن کون سفید و شورت قرمزم ببینم...
اینبار دیگه نخوابید روم... آروم رفت سمت کونم و شروع کرد بوسیدن و لیسیدن... اووووف، چه حس خوبی داشتم... دوست داشتم با دستام سرش رو بزارم لای کونمو بگم سوراخمو بخور... کونمو بلیس... بکن منوووو... ولی نمیشد دیگه، مثلا خواب بودم
آروم شورتمو درآورد... بوی کرم کونمو معطر کرده بود براش... فکر کنم صدای نفسهاش کل اردوگاه رو گرفته بود...
اینبار دیگه نه شلواری بود و نه مانعی... کون سفید من بود و کیر شق شده اون...
خودشم فهمیده بود که قصدم کون دادنه... وگرنه کدوم خری اردوی بیرون رو نمیره و می مونه تو یه اتاق با نره خر کیرکلفت...
کیرشو گذاشت سوراخ کونمو آروم هولش داد تو... یه آه کوچیکی کشیدم... منو بغل زد آروم زیر گوشم گفت: جووووووون... کونته بخورم عزیزم... واسه من شورت قرمزپوشیدی؟ و همزمان کیرشو خارج میکرد و وارد کونم میکرد و منم خجالت میکشیدم حرفی بزنم، فقط شل کرده بودم و خودمم کونمو بالا و پایین میکردم براش لذت میبردم از کیری که قرار بود توی کونم به آرامش برسه...
چند تا نلمبه که زد نبض کیرش سوراخ کونمو به درد آورد... چه نبضی میزد اون کیر بیچاره... فکر کنم آب یک سالش رو خالی کرد تو کونم... و من همچنان زیر اون مرد 90 کیلوئی و فشاری که به کون و کپلام میومد در اوج لذت بودم...
تمام آبش که خالی شد، آروم کیرشو درآورد، رفت پایین و شروع کرد بوسیدن و لیسیدن مجدد کونم... با کونم حرف میزد، نجوا میکرد... نفهمیدم چی میگفت، ولی خیلی حس خوبی بود. آروم شورتمو پام کرد. منم کونمو دادم بالا که بتونه شورتمو راحت پام کنه.
اینبار رفت بیرون. فکر کنم رفتم سرویس بهداشتی... بعد از دقایقی اومد و مث همیشه رفت سر جاش خوابید....
و من ظاهرا خواب خواب بودم و انگار اتفاقی نیوفتاده... نیم ساعت بعد که صدای خرخر آقا بلند شد، منم پاشدم و لباس پوشیدم رفتم حموم و آب کیر آقامون رو خالی کردم و تمیز شستم خودمو و آمدم و خوابیدم...

ادامه دارد...
     
  ویرایش شده توسط: sahar118_m   
مرد

 
اولین بار پسر همسایمون که دوسال ازم بزرگتر بود و تازه سیستم خریده بود تو سن حدود ۱۰ سالگی گفت بیا بالا خونمون منم رفتم همیشه بازی میکردیم ولی این دفعه عجیب بود
دوتا خواهر داشت بزرگ تر از خودش ولی مجرد بودن اون موقع
گفت تاحالا فیلم لختی دیدی گفتم نه
بهم نشون داد و هم‌اون هم من سیخ کردیم
و پیشنهاد داد کیرشو براش بخورم ،نرم و جذاب بود واقعا حس اولین بار فراموش نشدنیه ،ولی دیدم شورت زنونه پاش کرده و گفت مال خواهرشه چون تنگه بهش حال میده
گفت بیا توام یکی از شورتای فاطمه رو بپوش منم پوشیدم ، همزمان هم کیرشو میخوردم هم سوراخشو با انگشت میمالیدم ،بعد ها اونم هم کونمو میلیسید و کیرمو
واقعا جذاب بود اولین خاطرمونذاینطوری بود که عاشق این کارا بودم ،زنونه بپوشیم و کلی بمالیم و بخوریم همو
     
  
مرد

 
به نظر من که یه سری از خاطراتی که اینجا نوشته شده خیالپردازی هستش و نمیشه واقعی در نظر گرفتشون.
من اولین سکس(شاید مالوندن صحیح تر باشه)رو توی سن 6 سالگی داشتم با دختر عموم و تا 3 یا 4 سال ادامه داشت. بعدش یکی دوستامو که 2 سال ازم کوچیک تر بود توی 9 سالگی کردم.از نظر جنسی تجربه خیلی بیشتر نسبت به همسن هام داشتم توی بچگی و اینو باید بگم فرو کردن کیر توی کون یه پسر به این راحتی ها هم نیستش.خودم اولین بار اول یا دوم راهنمایی کیرمو فرو کنم داخل کون پسری که تازه اونم قبلا سوراخش باز شده بود.این مساله بستگی به شرایط فیزیک و روحی طرف هم داره.یه سری ها فیزیک بدنیشون طوریه که راحت تر باز میشن و درد کمتری احساس میکنن و یه سری ها هم بعد از 10 سال دادن هم بازم اول کار درد میکشن تا عضله کونشون شل بشه. به همین خاطر هم گفتم یه سری از داستان ها الکیه مثلا طرف همینطوری میگه یهو کیرشو تا خایه فرو کرد داخل یا همچین چیزایی!!!! من خودم خیلی کم پیش اومده اینطور موردی بهم بخوره که یهو بخوام تا خایه فرو کنم تو کونش و اونم از جاش تکون نخوره و با لبخد بگه بکن توش )) با اینکه خودم طرفدار سکس خشن هستم و اینطوری بیشتر بهم حال میده.تو دنیای واقعیت اینی که مثلا یکی رو بیاری خونتون که 12 سالش یا حتی 15 سالش باشه و بخوایی اول کار خیلی شیک و مجلی یه ربع فرو کنی تو کونش و طرف همچنان زیرت بخوابه خیلی خیلی نادره و بیشتر شبیه انیمیشن میمونه.اونم توی ایران که سکس هنوز یه تابو هستش و ناخودآگاه این مساله به نسل ها منتقل میشه حالا به خاطر ترسیدن از اسم کونی شدن و خیلی چیزای دیگه.ولی خب واسه خودم جذابه خوندن یک سری خاطرات و یاد خودم میفتم که سن و سالم که پایین بود چقد سکس برام هیجان انگیز بود و بیشتر هم اتفاق میفتاد.مثلا سوم دبیرستان یه پسری بود که اون دوم بود و بینهایت خوشگل و چشم های سبز و موهای خرمایی و بدن سفید و تپل و شدیدا بانمک و دوست داشتنی بود و باورم نمیشد همچین پسری به من توی مدرسه آمار بده با تیپ و قیافه تخمی که من داشتم اون زمان و من زبانم خوب بود و یکی از همکلاسی های من بچه محل اون پسر خوشگله بود و اونم فهمیده بود من زبانم خوبه و یه روز زنگ تفریح اومد سمت من و بهم گفت که بهش زبان یاد بدم و چون من شهرت خاصی داشتم بین رفیقام به پسربازی وقتی منو دیدن که دارم با اون حرف میزنم شروع کردن به ادا درآوردن و مسخره بازی ولی یادم نیست دلیل اصلی اینکه نرفتم تو دل کار و نکردمش چی بود ولی واقعا مثل سگ پشیمونم که از دستش دادم الانم با اینکه بیشتر از 12 یا 13 سال از اون موضوع میگذره هنوزم حسرت اون یه مورد رو میخورم.الانم که دیگه پسر 17-18 ساله بعید میدونم به من پا بده ولی هنوزم سکس با پسر رو خیلی بیشتر ترجیح میدم اونم یه پسر بدون ریش و سیبیل و بیبی فیس به قول خودمون.
خلاصه اگه پارتنر خوبی دارید و واقعیه قدرشو بدونید حال چه تاپ هستید و چه بات چون برعکس دنیای مجازی , دنیای واقعی 180 درجه فرق داره و سعی کنید واقع بین باشید تا خیالپرداز مگرنه به گا میرید توی دنیای واقعی و کار به افسردگی میکشه.
     
  
صفحه  صفحه 19 از 20:  « پیشین  1  ...  17  18  19  20  پسین » 
Homosexuals - همجنسگرایان

خاطرات همجنسبازی کاربران لوتی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA