ارسالها: 310
#111
Posted: 16 Apr 2025 16:02
هزار سرفه هایی که صورتم را قرمز می سازد و دیگر شش هایم ندارد نفس
برای پیدا کردن تو چقدر به هر سوی رفتم بی جهت به این طرف و آن طرف
درون اقیانوس هزار چیز گران بها بود ولی من بودم پی یک صدف
حرف و نگاه هاشون بود پر قرض و مرض
قلب پر جراحت و زخمی من هر جاشو سوزن بزنند باز پیدا میشود روی آن گوشه ای درز
دردنیا بی رحم و بی محبت من تکثیر میشدن آدمای های بی رحم مثل علف هرز
#999
اگر پیام خصوصی دادین صندوق پر بود من ببینم پاک میکنم پیام های قدیمی روکه بتونید پیام بدین
به دنبال کسی هستم فراتر از قوه تخیل وخیال کسی که تو داری و نداری و غم و شادی باهام باشه و بتونم بگم بهش عشق
ویرایش شده توسط: Amin19961376
ارسالها: 310
#112
Posted: 16 Apr 2025 16:17
قماربازی هستم که در هر قمار داشت سراسر باخت
ولی آخر سر بودن با تو بخت سیاه مرا ساخت
تو را در اواسط داستان به دست آوردم ولی اخر داستان من زجر ناکامی مرا برای همگان به جا گذاشت
قطعه قطعه قلبم را دزدیدند به راستی الان که این را مینویسم باید بگویم تک تک ثانیه هایش درد داشت
من آن حقیقت گویی هستم دور از انتظار و کلی فحش و تهدید پشتم و جلویم هست حال که آن را خواندی میتوانی از من خسته و کوفته بکنی سو برداشت
حرف هایم نکته ها دارد هزار خواهش هزار در خواست
#999
اگر پیام خصوصی دادین صندوق پر بود من ببینم پاک میکنم پیام های قدیمی روکه بتونید پیام بدین
به دنبال کسی هستم فراتر از قوه تخیل وخیال کسی که تو داری و نداری و غم و شادی باهام باشه و بتونم بگم بهش عشق
ویرایش شده توسط: Amin19961376
ارسالها: 310
#113
Posted: 20 Apr 2025 16:52
گیر کرده ام میان جهانی پر از عقربه و ساعت
سال ها دعا کردن برایم ولی هیچ کدام نشد استجابت
چقدر برای کارهای کرده و نکرده ام از این مردم شده ام ملامت
حرف ها و رفتارهایشان مثل مشت هایی کوبنده رو بدن نحیف و خسته من شده اصابت
زیبا و به ظاهر مهربان نشان میداد ولی درونش شیطانی بود متظاهر با کلی نجابت
تصمیم ها گاهی برای من و تو مارا سوق میداد به سمت سیاه چاله حماقت
ولی گاهی برخی تصمیم ها میداد بوی درایت
#999
اگر پیام خصوصی دادین صندوق پر بود من ببینم پاک میکنم پیام های قدیمی روکه بتونید پیام بدین
به دنبال کسی هستم فراتر از قوه تخیل وخیال کسی که تو داری و نداری و غم و شادی باهام باشه و بتونم بگم بهش عشق
ارسالها: 310
#114
Posted: 20 Apr 2025 16:53
کاش برای بودن ها نه نبودن ها میشد داد به قلب ها ضمانت
کاش دوم مهم دوست داشتن من نبود دوست داشتن و دوست داشته شدن من برای طرف مقابل بود که ته این بخش بنویسم جمله آخرم میدهد بوی طراوت
کاش سوم کاش درونت شکفته میشد مهر هم دلی و دلبستگی و صداقت
کاش چهارم سکانس آخر که چاقو از پشت بر من زدی تا عمق جان سوخت و برداشته کمر و پهلویم جراحت
کاش پنجم فلش بک به گذشته که من می دانستم خیانت کرده ای و باز دوستت داشتم و به رویت نمی آوردم که مرا میخواهی برای اوقات فراغت
کاش ششم فلش بک به معذرت خواهی های تو و به دروغ گفتن و ابراز ندامت
#کاش
#999
اگر پیام خصوصی دادین صندوق پر بود من ببینم پاک میکنم پیام های قدیمی روکه بتونید پیام بدین
به دنبال کسی هستم فراتر از قوه تخیل وخیال کسی که تو داری و نداری و غم و شادی باهام باشه و بتونم بگم بهش عشق
ارسالها: 310
#115
Posted: 21 Apr 2025 14:32
نا نوشته هایی دارم با دلی پر خون قرمز به مانند سرخرگ
بخت و اقبال و راهش منتهی شده به راهی باریک و تاریک به تشبیه یک سیاهرگ
چشمانم کاسه خون گشت بختم به مو رسید ولی پاره نشد این مویرگ
پایان داستان کاش خوش تمام بشود و برای این آدم خسته تنها میدادی شاهرگ
#999
اگر پیام خصوصی دادین صندوق پر بود من ببینم پاک میکنم پیام های قدیمی روکه بتونید پیام بدین
به دنبال کسی هستم فراتر از قوه تخیل وخیال کسی که تو داری و نداری و غم و شادی باهام باشه و بتونم بگم بهش عشق
ارسالها: 310
#116
Posted: 22 Apr 2025 01:08
صدایم گم شده دیگر میان هزار سرفه
از دستان یار نوشیدم سم به جای شراب و نفس از من رفت با اولین جرعه
کادو هایی که برایم خریده بودی یک اشتباه بود که میتوانم بگویم خودش مدرک جرمه
کاش میفهمیدم که ته همه حرفای تو لباست میش ولی باطنت گرگه
هعی به خود میگویم چرا من آخر چرا من باید بهم بیوفته این قرعه
عاقبت من راهی ست به بیرون نیست چون من ماهی کوچکی هستم که جایش تو تنگه
جامعه من اقیانوس بزرگیست با هزار حیوان انسان نما وحشی و گرسنه
#999
اگر پیام خصوصی دادین صندوق پر بود من ببینم پاک میکنم پیام های قدیمی روکه بتونید پیام بدین
به دنبال کسی هستم فراتر از قوه تخیل وخیال کسی که تو داری و نداری و غم و شادی باهام باشه و بتونم بگم بهش عشق
ارسالها: 310
#117
Posted: 23 Apr 2025 19:08
در انتظار پیام یا نامه ای از کسی که هرگز ندیده دیدگانم
آبادی هستم که بی وجود او ویرانم
میخواستم فصل سرما من لباس از تن خود بکنم و بر تن تو بپوشانم
حتی اگر فصل سرما توام با بوران باشد و من یخ بزنم
اما باز من به تو ته قصه نمیرسم
ولی حال که این را مینویسم به مرض بی کسی و تنهایی دچارم
#999
اگر پیام خصوصی دادین صندوق پر بود من ببینم پاک میکنم پیام های قدیمی روکه بتونید پیام بدین
به دنبال کسی هستم فراتر از قوه تخیل وخیال کسی که تو داری و نداری و غم و شادی باهام باشه و بتونم بگم بهش عشق
ویرایش شده توسط: Amin19961376
ارسالها: 310
#118
Posted: 25 Apr 2025 14:15
غرق شده ام در بارانی از سیل که اقیانوس شد و مرا بلعید و نفس های من که ثانیه به ثانیه کم شد و چشم های من که تار و کم سو میشد و پلک هایی که رو به بسته شدن بود وقتی نجات غریقی برای من نبود تا دستم را بگیرد و جسم من که هر چی بیشتر میگذشت بیشتر فرو میرفت در اعماق اقیانوس اشک و باران حال که این را مینویسم در کف اقیانوس به سر میبرم و سالها و شاید قرن هااز این ماجرا گذشته و جسم من خوراک جانوران اقیانوس شده ولی این افسانه را اسکلت های من که دی ان ای درونش جریان داشت هنوز برای آیندگان نوشته بود...
#999
اگر پیام خصوصی دادین صندوق پر بود من ببینم پاک میکنم پیام های قدیمی روکه بتونید پیام بدین
به دنبال کسی هستم فراتر از قوه تخیل وخیال کسی که تو داری و نداری و غم و شادی باهام باشه و بتونم بگم بهش عشق