انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 3 از 4:  « پیشین  1  2  3  4  پسین »

آینه شکسته


مرد

 
Ahmadms
واقعا داستان خوبیه ولی چی میشه کرد نویسنده محترم خیلی دیر قسمت جدید میزاره و داستان جذابیت شو ازدست میده
     
  
مرد

 
نویسنده محترم از شما بابت قصورش پوزش میخواد
     
  

Streetwalker
 
Akaaa:
واقعا داستان خوبیه ولی چی میشه کرد نویسنده محترم خیلی دیر قسمت جدید میزاره و داستان جذابیت شو ازدست میده

دیگه ارتباط برقرار کردن با کاراکترهای این داستان بسیار سخت شده.سایه های مبهمی که در میان مه به زحمت دیده میشوند و نویسنده ای که میخواهد خشمش را سر خوانندگان خالی کند.
حیف شد...
     
  
↓ Advertisement ↓
TakPorn
مرد

 
با احترام خدمت مخاطبین عزیز

با بخش اول انتقاد منصفانه و به حق شما موافق هستم و اشتباه خود رو می‌پذیرم و پوزش می‌طلبم

بخش دوم که نویسنده را متهم به تخلیه خشم روی خوانندگان می‌کند را بنده به هیچ عنوان نمی‌پذیرم چرا که تنها قسمت بیستم آینه شکسته ی موجود در حال تکمیل است که نیاز به بازنویسی و اصلاح دارد و بازنشر نشده و دراین موضوع هیچ خشم و تلافی وجود ندارد

اما فکر کنم حضرت ناظر انجمن یک مقدار مسئله را شخصی کرده مقداری قلیل خصومت شخصی به بنده روا می‌دارد که بنده آن را بجا و بحق میدانم و می پذیرم
     
  
مرد

 
Ahmadms
بنظرم باید مدیر سایت از همه نویسنده ها حمایت کنه نویسنده هم باید به مخاطب احترام بگذاره ویک داستان نباید چند سال طول بکشه نویسنده اول بیاد داستان رو کامل بنویسه بعد بیاد انتشار بده تا این اتفاق ها نیوفته .ولی چیزی که در داستان شما کم داره به مسائل روزمره شخصیت های داستان اهمیت نمادین و داستان همش داخل خونه اتفاق می‌افته و مخاطب رو خسته می‌کنه.داستان های محارم مخصوصاً که باید خیلی به این مسائل دقت بشه و عشق مادرانه وپسر که دیوانه‌وار عاشقاقه وبیاد بنظرم خیلی از مسائل این داستان نیاز به تغییر داره .ولی به شخصه از نویسنده محترم برای این که بدون هیچ پولی وحمایتی میاد داستان می نویسه تشکر میکنم واومید وارم این داستان بازنویسی بشه و اکر نویسنده دوست داشت از نظرات من در نوشتن داستان استفاده کنه
     
  
مرد

 
Akaaa:
چیزی که در داستان شما کم داره به مسائل روزمره شخصیت های داستان اهمیت نمادین و داستان همش داخل خونه اتفاق می‌افته و مخاطب رو خسته می‌کنه.داستان های محارم مخصوصاً که باید خیلی به این مسائل دقت بشه و عشق مادرانه وپسر که دیوانه‌وار عاشقاقه وبیاد بنظرم خیلی از مسائل این داستان نیاز به تغییر داره .ولی به شخصه از نویسنده محترم برای این که بدون هیچ پولی وحمایتی میاد داستان می نویسه تشکر میکنم واومید وارم این داستان بازنویسی بشه و اکر نویسنده دوست داشت از نظرات من در نوشتن داستان استفاده کنه

سلام خدمت دوست عزیزم
داستان الان درحالت بازگشت به گذشته است و حالات یادآوری خاطرات هست از جزئیات غیر ضروری کمتر استفاده شده و برای عدم تطابق زمانی و مکانی ی جور نویسنده داره از دادن اطلاعات دقیق وبیشتر خودداری میکنه هرچی جلو تر میره اتفاقات مهم تر و بالاجبار دقیقتر خواهد شد

رابطه مهران ومادرش عاطفی نیست و از جنس شهوت و عدم تعادل روانیه

درمورد نظرات شما هم درباره کمک یا پیشنهاد بسیار موافق هستم و در پیام های خصوصی منتظر شما خواهم بود
     
  
مرد

 
Ahmadms
ممنون پاسخ گو هستین واومید وارم قسمت های جدید داستان هم زودتر قرار بدین .و رابطه عاطفی بود که عالی میشد.
     
  

Streetwalker
 
این داستان داستان سنگینی بود.داستان به یکباره از زمان حال یک مرد میانسال به زمان گذشته یه پسر نوجوان می‌رفت.شخصیت های گوناگونی داشت که در زمان حال و گذشته شناور بودند و بعضی مثل پدر خانواده در این چرخه زمان گم شدند.
من از سوابق نویسندگی راوی داستان اطلاعی ندارم ولی زمانی که قسمت‌های اولیه این داستان را خواندم بعنوان کسی که زمانی سکسی نویس(خاطرات کاملا شخصی) و ادمین صفحات ادبی و سیاسی بودم و دستی بر آتش نویسندگی داشتم جذب داستان و روایت جذابش شدم و بسیار امیدوار به رونق مجدد صفحات داستان و فعالیت نویسندگان با ذوق و قریحه شدم.
اما در هر حال گم شدن شخصیت های داستانی که ۵۴ ماه از آغاز آن میگذرد و تنها ۱۹ قسمت آن نوشته شده در ذهن دنبال یا گم شدن اصل داستان و نویسنده در ذهن دنبال کننده گانی که هر دو یا سه ماه یک قسمت را می‌بینند یا نمی‌بینند طبیعی است.
البته همه ما زندگی شخصی و خصوصی و گرفتاری های رنگارنگمان از جمله جنگ در زمان حاضر را داریم و خود من هم از زمانی دیگر قادر به نوشتن نبودم و نوشتن را کنار گذاشتم چنانچه زمانی شعر گفتن را کنار گذاشتم و غیره و ذالک!
در هر حال برای نویسنده چه اینجا باشد و چه جای دیگری بنویسد آرزوی موفقیت دارم و هیچ چیزی را شخصی و خصوصی نمیکنم کما اینکه این داستان تا اینجا هم مخاطب قابل توجهی(بیش از صد هزار نفر)داشته.
در مورد تقویت داستان و داستان نویسی مصمم هستم و درباره امکان حمایت مالی از نویسندگان انجمن با مدیرکل در حال تبادل نظر هستم.
     
  
مرد

 
Streetwalker:
البته همه ما زندگی شخصی و خصوصی و گرفتاری های رنگارنگمان از جمله جنگ در زمان حاضر را داریم و خود من هم از زمانی دیگر قادر به نوشتن نبودم و نوشتن را کنار گذاشتم چنانچه زمانی شعر گفتن را کنار گذاشتم و غیره و ذالک!
در هر حال برای نویسنده چه اینجا باشد و چه جای دیگری بنویسد آرزوی موفقیت دارم و هیچ چیزی را شخصی و خصوصی نمیکنم کما اینکه این داستان تا اینجا هم مخاطب قابل توجهی(بیش از صد هزار نفر)داشته.

این داستان، داستانیه که شخصا علاقه خاصی بهش دارم و دوستدارم به بهترین نحوممکن بنویسم اما بزرگترین مشکل اکثرمردم زمان و مدیریت زمانه .نوشتن غیراززمان باید حس نوشتن داشت پس سخت تر هم میشه "داشتن زمان وقتیحس وحال نوشتن باشه" از اینکه با کسی مواجه هستم که شرایط نه تنها درک میکنه بلکه تجربه هم کرده بسیارخرسندم
در مورد انتشارداستان آینه شکسته هم بگم بنده احترام خاصی برای مخاطبان لوتی داشته ودارم و هیچ گاه کوتاهی نکردم درمورد سایر نوشته های من هم بگم چون نیمه تمام هستند و دوست ندارم به مشکلات این داستان دچارشوند و خدمت مدیر انجمن هم اعلام کردم کمااینکه در صورت نیاز هیچ مشکلی جهت بارگذاری نداشته و ندارم

روزگاری پر آرامش آسایش دلخوشی و عشق برایتان آرزومندم
دوست دار همگی شما Ahmadms
     
  
مرد

 
Ahmadms
پس فکر کنم پس دیگه خبری از قسمت جدید نیست ؟
     
  
صفحه  صفحه 3 از 4:  « پیشین  1  2  3  4  پسین » 
داستان سکسی ایرانی

آینه شکسته

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2025 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA