پـــــــــــــــریـــــــــــــــان در غـــــــــــــــربـــــــــــــــت ۷
از تماشای این صحنه خیلی ناراحت شدم . نمی تونستم این مسئله رو بپذیرم که تا این حد اینا وقیح باشن . دلم گرفت . .. من بمیرم .. این دیگه چه جورش بود یه خورده اون ور تر یکی کیرشو در آورده بود و محکم می زد به دهن یه زنی تا بالاخره اون زنه دهنشو باز کرد و کیر رو فرو برد توی دهنش . از دست این طایفه دیگه من سر سام گرفته بودم . همون وسط سالن و قسمت رقص خیلی بهتر بود . سرم داشت سوت می کشید . آهنگ ها همه در هم بر هم پخش می شد . ولی یه خوبی این آهنگ ها این بود که در هر قسمتی از سالن غلبه با یکی از این ساز ها بود . طوری به نظر میومد که یه عده ای فقط دارن ادا در میارن که شادن . من خسته شده بودم . یکی خودشو به من مالید و کیرشو حس می کردم . چند شم شده بود . فکر می کردم حداقل در اینجا دموکراسی بر قراره ولی ظاهرا هر کی میومد اینجا باید پیه هر چیزی رو به تنش می مالید . در همین حین دیدم دو تا زن ایرونی دارن رد میشن . از صحبتاشون فهمیدم .. چه لباسی تنشون بود ! یه مدلی که تا حالا ندیده بودم . مدل کمر به صورت نیمه یا بیشتر لخت دیده بودم ولی تمام لختشو تازه می دیذم . -ببخشید اینجا چرا این جوریه .. -ببینم ایرونی تو هنوز روسری از سرت نگرفتی ؟/؟ درش بیار این چیه سرت گذاشتی . آبروی ما میره . مسخره می می کنن . اصلا واسه چی اینجا اومدی . -از دست دو تا خواهرام . شما سختتون نیست این جوری کمرتون لخت لخته و پیش نا محرم می گردین ؟/؟ -اینا که ما رو نمی شناسن . این نا محرم و محرم هم از اون حرفای آخوندای گردن کلفت و بی نا موسه که تا میان اینجا خودشون عبا و عمامه رو میندازن و زناشون هم چا دراشونو و میگن ما حالا کاری به کار هم نداریم و هر کدوم میرن به راه خودشون . فکر کردی وقتی که بهشت تازه درست شده بود همه حجاب داشتن ؟/؟ به مرور زمان همه اینا قرار دادی شد . بیا خوش باشیم . چند روز اومدی اینجا دیگه این قدر حال و روزت رو خراب نکن . اینجا ایران که نیست . اگه دوست نداشتی می خواستی که نیای .. چه دخترای خوشگلی رو می دیدم که خودشونو داده بودن به دست مردای زشت و بد تر کیب . چند تا پیر خوش تیپ هم یه گوشه ای عین دیوونه ها می رقصیدن . اگه منم می خواستم بر م برقصم از همه شون بهتر می رقصیدم ولی نه .. درست نبود . یه لحظه شوهر و پسر کوچولومو به خاطر آوردم و گفتم به احترام اونا هم که شده باید خود نگه دار باشم و به این ها باج ندم . دیگه خیلی خیلی خسته شده بودم . یکی دومورد هم تا حدودی تحریکم کرده بود ولی فوری حواسمو بردم به جای دیگه . آخه منم آدم بودم و هستم آهن که نیستم . خلاصه وقتی اون دو تا زن لخت خودشونو دادن به دست دو تا خارجی دیدم اون مردا هر کدومشون جفت کف دستاشونو گذاشتن رو کمر این خانوما و طوری لمسشون می کردن که حس کردم همین الان می خوان اونا رو درازشون کنن . چه راحت لباشونو در اختبار لبهای کلفت اون دو تا مرد قرار داده بودند . جالب اینجا بود که هر دو شون می گفتند شوهر داشته و شوهرا رفتن یه دیسکو دیگه که کاری به کار هم نداشته باشن و اعصابشون خرد نشه با هم کل کل نکن . عجب تفاهم و همزیستی مسالمت آمیزی ! از پریزاد و پریناز غافل مونده بودم . سرشونو به شونه طرفشون تکیه داده بودند و رفته بودن به عالم حس و خیال . با این که به خاطر اون دو تا ناراحت بودم ولی اگه با راه و چاه آشنایی داشتم خودم سرمو مینداختم پایین و بر می گشتم . هر چند آدرس همرام بود و می تونستم از یکی از تاکسی ها بخوام که منو برسونه . و اتفاقا در این کشور به امنیت شبانه خیلی اهمیت میدن و به خاطر صنعت جهانگردی پلیس حواسش به همه جا هست . فکر نکنم درجنده خونه های قدیم ایران هم تا این حد صمیمیت وجود داشته .. خیلی ها از کنارم رد می شدن یه دستی به کونم می زدن و یه نشگونی می گرفتن رد می شدن . بازم خدا پدرشونو بیامرزه وقتی می دیدن تحویلشون نمی گیرم کاری به کارم نداشتن . حداقل به اینجای کار می شد گفت دموکراسی .. فقط اینو که یکی کیرشو بکنه توی کس یکی دیگه ندیده بودم که اونو هم دیدم ولی خوشبختانه نه کیر دیدم نه کس . طوری به هم چسبیده بودند که می دونستم کیر یارو رفته توی کس زنه . سرعتش طوری بود که نشون می داد این داره از کس میده .. اگه دیر می جنبیدم سر خواهرام هم همچه بلایی می آوردن . رفتم سراغ جفت خواهرام . -بچه ها من دارم میرم -پریسا چه عجولی . تازه داره خوش می گذره .. -حتما بعدشم می خوای شلوارت رو بکشی پایین که خوش تر بگذره . خجالت بکش شوهر داری .. راستش خودمم به دیدن این صحنه ها تحریک شده بودم . اعصابم ریخته بود به هم ولی همش سعی می کردم پسر و شوهرمو مجسم کنم تا مثل این خواهرام به سمت کج خیالی و کج کاری نرم ... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی
پـــــــــــــــریـــــــــــــــان در غـــــــــــــــربـــــــــــــــت ۸
تا رسیدن به خونه دو تا خواهر همش غر غر می زدند . -خانوما کرم و مرض از خود تونه . می خواستین منو کوک نکنین که با هاتون بیام . نمی دونم خوش می گذره ها ومناظر طبیعی داره ها. کوه و جنگل و دشت و دره و دریا داره . باغ وحش داره .. معبد داره .. جاده های چند طبقه و برج های آسمان خراشی داره . پریزاد : پریسا ما حرفی نداشتیم ولی شوهرامون به تو یکی اعتماد داشتند و می گفتند به شرطی ما حاضر میشیم که شما بدون ما برین که پریسا با شما بیاد . -پس شما از روی علاقه نبود که منو می خواستین -چرا خواهر گلم . مگه میشه آدم خواهرشو دوست نداشته باشه . این قدر به ما گیر نده . داری میشی شبیه به زنای کوماندو .. که از پایین دارن میدن و از بالا دارن ارشاد می کنن . از پایین دارن گشاد می کنن از بالا ارشاد . -دستت درد نکنه یعنی منم اون جوری هستم -نیستی ولی ولمون کن -که برین هر جنده بازی که دلتون می خواد در بیارین ؟/؟ منم دیگه جوش آورده بودم . سابقه نداشت این جور با اونا بر خورد تند داشته باشم . خیلی خسته بودم تا چشامو گذاشتم رو هم خوابیدم .. نیمه شبی بیدار شدم دیدم که دو تا خواهر سر مانیتور یا همون ال سی دی رو به طرفی بر گردونده خودشون رو صندلی نشستن و محو تماشای یه بر نامه هایی هستن . کنجکاوی من گل کرده بود . حدس می زدم که اونا الان دارن چی می بینن . خودمو باید عقب تر می کشیدم و اون وقت حالتم خیلی بد می شد ولی از اونجایی که پشت به اونا قرار داشتم و اونا هم فکر نمی کردند که من بیدار باشم و به این فکر بیفتم که همچین تر فندی بزنم خودمو کشیدم عقب تر و جمع تر و در یه حالت جنینی دراز کش شدم حالا می شد بیشر قسمتهای فیلمی رو که بی صدا بود دید . حدسم درست بود یه فیلم سکسی گذاشته بودند و داشتن می دیدن . دلم نیومد دیگه گیرشون بدم . چقدر تصویر شفاف بود و با چه دور بین هایی هم فیلمبرداری شده بود . کیر ی که می رفت داخل کس انگاری به اندازه یک تیر برق بود . اون زن باید چه حالی کرده باشه . روی کیر همه خیسی اون زن و لکه های سفید هوس زن نشسته بود . کیر شق شده و تیز مرد نشون می داد که با چه حرص و هیجانی داره زنو می کنه . دوست داشتم چشامو ببندم ولی نتونستم . لعنتی ها کارشونو کرده بودند . ولی می دونستم در همین حده .. می تونم خودمو کنترل کنم تا بر گردم تهرون؟/؟ . نباید به این آسونی ها گول بچه بازیهای اونا رو بخورم و همراهشون بشم . هر چند اونا هم در همین حد و اندازه ها پیشرفت می کنند و اهل خیانت و هرزه گردی نیستند ولی من اگه بخوام از این حسها بگیرم خیلی سخته در ادامه بتونم خودمو کنترل کنم . اصلا باید ازهمون اولش از این کثافت بازیها فاصله بگیرم . ولی دلم می خواست در اون لحظه مهران بود پیشم و کیرشو می کرد توی کسم . کاش با هام میومد . کاش مهرزاد هم اینجا بود .. می ترسیدم بیش از این خودمو روی تخت حرکت بدم . ممکن بود خواهرام متوجه شن که من بیدارم . برای همین راه راحت تری رو انتخاب کردم و دستمو گذاشتم لای کسم . و خیلی آروم باهاش بازی می کردم . بازی می کردم و چنگش می گرفتم . انگشتامو فرو می کردم توی کسم . تمام بدنم به یه حالتی رسیده بود که دستای مردی رو می خواست که از فرق سر تا نوک پامو لمس کنه . آتیش هوس منو بخوابونه . یه نگام به تصویر تلویزیون بود . ولی همش فکرمو می بردم پیش مهران از این که اونه که داره منو میگاد . اونه که داره منو می کنه . ولی می دونستم کیر اون مردی که رفته به کس زن , منو تحریک کرده نه فکر کردن به کیر شوهرم . نه .. نهههههههه نههههههههه من نباید این جوری شده باشم . پریسا خودت رو ناراحت نکن . این طبیعیه که این جوری حشری شی . تو که گناه نکردی .. هوس داشت منو از پا مینداخت . تنم داغ شده بود . فیلمی که داشتم می دیدم به صحنه های حساس تری رسیده بود . در همین لحظه یه مرد دیگه ای هم وارد شد . شاید شوهر اون زن بوده که سر زده وارد شد . حتما الان پدرشو در میاره .. ولی زنه با لبخند داشت با اون مرد حرف می زد . اون مرد دوم هم در جا خودشو برهنه کرد و مرد اول رفت زیر دراز کشید تا به کس کردن خودش ادامه بده و اون کیر دوم وارد کون زنه شد .. دو تایی داشتن اونو می گاییدن .. دیگه منم واقعا حس کردم دارم به بیراهه کشیده میشم . چون این تصور رو در خودم به وجود آورده بودم که اگه من به جای اون زن بودم و دو تا کیر می خواست وارد دو تا سوراخام بشه چیکار می کردم .. یعنی من نباید خجالت می کشیدم که در آن واحد دو تا مرد دارن منو میگان ؟/؟ من عادت داشتم با عشق خودمو تقدیم همسرم بکنم . اگه یه زمانی دو تا مرد می خواستن منو بکنن چه عشقی داشتم که تحویل اونا بدم . با این افکار فانتزی خودمو مشغول کرده بودم . اون دو نفر توی کس و کون زن آبشونو خالی کردند . کیرشونو کشیدن بیرون .. اوج هیجان بود وقتی که می دیدم آب فوران کرده از کس و کون زن داره می ریزه بیرون و اون با چه هیجانی این آب ها رو جمع کرده اونا رو لیس می زنه و بعد روشو بر می گردونه دو تا کیر رو با هم فرو می بره تو دهنش و می بینه که اینجوری سخته یکی یکی ساکشون می زنه .. ظاهرا فیلم تموم شده بود و صحنه عوض شده بود . من هم خیلی آروم خودمو بالا کشیدم . ... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی