انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 20 از 21:  « پیشین  1  ...  18  19  20  21  پسین »

چطور در سن پایین کونی شدم


مرد

 
چرا اینقدر دیر به دیر پست می‌زارید
داستان خوبی دارید ولی ماهی یک بار چرا
     
  
مرد

 
ندزدیدنت؟ کوشی پس؟
     
  

 
Ario619
سعیم رو می کنم، اما بعضی وقتا واقعا فرصت نمی شه
     
  
↓ Advertisement ↓

 
Alittabriz
هستم عزیزم. کسی منو دیگه نمی دزده
     
  

 
کیر بی غیرت من
قبلا براتون تعریف کردم که بعد از گائیده شدنم توسط کارگرای افغان توی توالت یکی از ساختمونای نیمه کاره، تا چند روز حال خوبی نداشتم. اونقدر داخل روده هام درد می کرد که حتی نمی تونستم درست روی زمین بشینم. بعد از سپری کردن این دردها و روزها، اولین سکسم دوباره با داود بود که اومد خونمون و روی تختم یه طوری کونم گذاشت که وسط کار برای اولین بار آبم زیر کیرش اومد و اون حس جدید حشری دن و ارضا شدن و دیدن آب خودم رو تجربه کردم. اما بعد از این که دیگه نتونستم کون دادنم رو به داود ادامه بدم تا اون هم ارضا بشه، با ناراحتی از پیشم رفت و به تلافی این موضوع، به بقیه پسرهایی که منو می شناختن و قبلا ترتیبم رو داده بودن، گفته بود که فلانی رو یه طوری تو خونه خودشون کردم که زیر کیرم ارضا شد و آبش اومد.
البته دروغ که نگفته بود، چون واقعا زیر تلنبه های داود حشری شدم و آبم اومد. اما این بین منو خودش بود و نباید به دیگران اینو می گفت. اما با گفتنش به دیگران، دست پسرای محله خودمون و سایر محله ها، سوژه داده بود و این خبر به سرعت پخش شده بود. به محض این که منو جایی تنها می دیدن، بلافاصله به طرفم می اومدن و بهم می گفتن: بیا بریم واست آبتو بیاریم. اول فکر می کردم می خوان بهم کون بدن که اینطوری می گن. واسه همین یبار با یکیشون رفتم توی خرابه های یه ساختمون نزدیک مدرسه مون. وقتی مطمئن شد کسی اونجا نیست بهم گفت: بکش پایین. شلوارم و کشیدم پائین و منتظر موندم تا اونم بکشه پایین و برام قنبل کنه. اما دیدم کیرش رو کشید بیرون و سرش تف مالید و گفت قنبل کن. بهش گفتم: مگه نمی خوای آبم رو بیاری؟ گفت: خوب واسه همین آوردمت که آبت رو بیارم. گفتم: خوب تو باید قنبل کنی تا من بکنمت. گفت: زر نزن بابا. همین مونده به یه کونی کون بدم تا آبش بیاد. گفتم: پس چطوری می خوای آبمو بیاری؟ گفت: اونقدر تو کونت تلنبه می زنم تا حشری بشی و آبت بیاد. تازه فهمیدم چه پولتیکی خوردم. ازش پرسیدم: کی یه همچین چیز مزخرفی رو گفته؟ بلافاصله گفت: داود. همون که تو خونتون ترتیبت رو داد و زیر کیرش آبت رو آورد. مات مونده بودم و نگاهش می کردم. وقتی دید حرکتی نمی کنم، برم گردوند و شورتم رو کشید پائین و گفت دستات رو بزن به دیوار که وقتش رسیده تا اون کیر کوچولوت رو با کیرم به آرزوش برسونم.
من که هنوز از شوک موقعیتی که توش قرار گرفته بودم در نیومده بودم، یک دفعه با فرو رفتن کیر داغ اون پسره تو سوراخم از جا پریدم و به سمت جلو خودمو پرت کردم. سوراخم به شدت تیر می کشید و درد گرفته بود. پسره وقتی این حالت رو دید از روی لذت و دردی که با ورود کیرش به کونم برام ایجاد کرده بود، کیرش رو با دستش می مالید و با یه حالت و صدای حشری گفت: جووووون. دردت اومد؟ بزار ببینم پاره نشده باشی. بعد در همون حال به سمت جلو خمم کرد و با دستاش لای لپای کونم رو از هم باز کرد و مشغول وارسی سوراخ کونم شد. با دیدن سوراخ سرخ کونم، انگار دیگه دست خودش نبود. انگشتش رو می کشید روی سوراخم و پشت سر هم می گفت: جوووون جووووون. بعد بلند شد و دوباره کیرش رو روی سوراخم تنظیم کرد و شروع کرد به فشار دادن. پشت سر هم می گفت: نترس. هیچی نشده. پاره نشده سوراخت. سالمه سالمه. الان کییییرمو تووووش فرو می کنم تا دردش خوب شه. با جا گرفتن همه کیییرش تو سوراخم یه آخ بلند گفت و شروع کرد به کمر زدن. با هر تقه ای که بهم می زد، یه جووووون کش دار می گفت و آب دهنش رو بالا می کشید. بعد دستش رو از دور کمرم رد کرد و آورد جلو تا رسید به کییییرم. اونو توی دستش گرفت و با هر بار که کیرش رو توم فرو می کرد و بیرون می کشید، شروع کرد واسم جق زدن. از این حرکتش کیرم حسابی سیخ شده بود و داشت می ترکید. با تندتر شدن ضربه هاش تو کونم، شدت مالیدن کیر منم بیشتر شده بود. یک دفعه کییییرش رو تا ته فرو کرد تو کونمو خودشو سفت بهم چسبوند. در همون حال که داشت آبشو داخل سوراخم خالی می کرد و صدای اوووف اوفششش خرابه رو پر کرده بود، یک دفعه منم ارضا شدم و یه قطره آب از سر کیرم زد بیرون.
پسره وقتی دید منم آبم اومدف کیرش و بیرون کشید و گفت: حال کردی؟ هر وقت دوس داشتی که آبتو بیارم، فقط کافیه بهم بگی. یه طوری می کنمت که تو هم آبت بیاد و از کون دادنت لذت ببری.
به همین راحتی گول یه پسره رو خوردم و در حالیکه فکر می کردم قراره اولین کون زندگیم رو بکنم و آبمو بریزم تووووش، اما یه بار دیگه کونم رو به باد داده بودم و رفته بودم زیر کییییر.
در طول مسیری که به سمت خونه بر میگشتم، مدام داود رو فحشش می دادم با این کاری که به سرم آورده بود. دو سه روز بعد توی کوچه دیدمش و بهش گفتم: این چه کاری بود که با من کردی؟ اون از داداشت که با گفتن راز من به پسرای دیگه، آبروم رو توی محل برد و همه فهمیدن که من کونیم، اینم از تو که به بقیه گفتی اونقدر کردمش که آبش زیر کیرم اومد. تازه بعد از اینکه من آبم اومد و دیگه نتونستم بهت بدم، کلی ازت معذرت خواستم. اما بعدش حسابی واست جبران کردم و سنگ تموم گذاشتم! اما تو رفتی و آبروم رو دوباره پیش همه بردی. حالا من با این افتضاح جدید چکار کنم؟ داود وقتی دید خیلی ناراحتم، دست انداخت گردنم و کلی ازم عذرخواهی کرد. داود گفت: اونروز که حاضر نشدی دیگه بهم کون بدی تا منم ارضا بشم خیلی از دستت ناراحت شده بودم. همون روز موضوع رو به تلافی به یکی از بچه ها گفتم. اما من فقط به یکی گفتم، فکر نمی کردم که بره همه جا رو پر کنه. الان مگه چیزی شده؟ با ناراحتی گفتم: بله که شده یارو اومده بهم می گه بیا بریم آبتو بیارم. بعد که رفتیم می گه باید کون بدی تا آبت رو زیر کیرم بیارم. الان من چکار کنم؟ داود با خنده گفت: خوب می خوای بریم منم آبتو بیارم؟ اونقدر از دستش عصبانی شده بودم که دوست داشتم کلش رو بکنم. واسه همین دنبالش کردم. اما اون فرار کرد و رفت توی خونشون.
یه روز عصر با دوچرخه اومد بیرون که یه کمی بازی کنم. بعد امین رو دیدم. به محض این که منو دید به سمتم اومد و بعد از احوال پرسی گفت: خیلی وقته ندیدمت. از آخرین باری که ته کانال تقت رو زدم، دیگه ندیدمت. چه خبر؟ گفتم: هیچ خبری نیست. امین در حالیکه داشت از روی شلوار کیرش و می مالید یه چشمک بهم زد و دستش رو گذاشت رو دستم و گفت: بریم؟ گفتم: کجا؟ گفت: بریم دیگه. خیلی وقته با هم نبودیم. تو این مدت کیرم خیلی بزرگ شده. می خوام نشونت بدمش. دوس داری ببینیش؟ گفتم: مگه کون دادی؟ گفت: نه چطور مگه؟ گفتم: آخه می گن اگه می خوای کیرت بزرگ بشه باید کون بدی. زد زیر خنده و گفت: ببینم تو کیرت بزرگ شده؟ گفتم: نه. گفت: کس کش اونا واسه اینکه مختو بزنن اینطوری می گفتن. اگه راست می گفتن که الان کیر تو باید اندازه کیر خر می بود. دوتایی زدیم زیر خنده و راضی شدم که باهاش برم خونشون. توی راه ازم پرسید: ببینم راسته که می گن آبت اومده؟ گفتم: آره. چطور مگه؟ گفت: من باور نمی کنم. باید خودم با چشمای خودم ببینم.
توی راه به این فکر می کردم که سه سال پیش همین امین با یه پسر دیگه چطوری خفتم کردن و به زور بردنم توی یه ساختمون و ترتیبم رو دادن. و اینکه چقدر امین تلاش می کرد تا مخمو بزنه و راضیم کنه که بهش کون بدم. اما الان خیلی راحت و بدون هیچ نگرانی دنبالش راه افتادم برم خونشون تا تقمو بزنه. نزدیک خونشون که رسیدیم یک دفعه قدرت از خونشون بیرون اومد و رو در روی ما قرار گرفت. با دیدن من نیشش تا بنا گوش باز شد و گفت: به به کونی اعظم. این طرفا؟! امین دهن لق گفن: داریم می ریم خونه ما. کسی خونمون نیست. بلافاصله قدرت گفت: منم هستم. گفتم: چیچی رو هستی؟ گفت: گائیدن کون سفید و قلنبه تو رو.
دوتایی منو بردن توی خونه امین و بلافاصله قدرت اومد و مشغول مالوندن کونم و انگشت کردنم شد. همین طور که داشت کونمو می مالید گفت: از بس کون دادی چقدر کونت بزرگ تر رو جا افتاده تر شده. تو این مدت چند نفر روت سوار شدن و ازت سواری گرفتن؟ امین گفت: آقا قدرت یه چیزی رو می دونی؟ قدرت گفت: چی رو باید بدونم؟ امین ادامه داد: این کونی خان دیگه بزرگ شده، آبش میاد دیگه. منتها فرقش با ما می دونی چیه؟ قدرت پرسید: فرقش چیه؟ امین گفت: فرقش اینه که ما کیرمون رو تو سوراخ این بچه خوشگل می تپونیم تا آبمون بیاد، اما این کون سفید باید کون بده تا آبش بیاد. قدرت دوباره پرسید یعنی چی؟ امین گفت: یعنی این که کون لخت به شکم روی زمین می خوابه، ما هم راحت روش می خوابیم و توش فرو می کنیم. همینطور که ما تو کونش تلنبه می زنیم، اینم حشری می شه و زیر کیرمون آبش میاد. حرفای امین که تموم شد، قدرت کیرشو کشید بیرون و به من گفت بخواب رو زمین ببینم با چندتا تقه آبت میاد. تا حالا چند نفر اینطوری آبتو آوردن؟ امین گفت: می دونم داود اولین نفری بوده که اینطوری ترتیبش رو داده. قبل از این که من بخوابم، قدرت دست انداخت و شورت و شلوارم رو با هم کشید پایین. کیر کوچولوم که حسابی هم شق شده بود، با پایین کشیده شدن شورتم مثه فنر پرید بیرون. امین با دیدن کیرم زد زیر خنده و گفت اندازه همون 3 سال پیش هنوز. بعد کیرش رو آورد بیرون و گذاشتش بغل کیر من و گفت: ببین مال من چقدر شده. واقعا هم کیییرش بزرگ شده بود. هم از طول و هم از قطر. کیر منو داد بالا و کیر خودش رو فرو کرد زیر تخمام. کیرم به شکمش سابیده می شد و کیر اون هم لای پام و زیر تخمام مالیده می شد.
قدرت گفت: خوب دیگه بخواب که وقت گائیدنت شده. کیر قدرت هم بزرگ تر شده بود. اما هنوز وحشی بود و پرقدرت. به محض اینکه خوابیدم قدرت اومد روم و نشست روی رونهام. با دستاش به لپای کونم فشار آورد و اونا رو از هم باز کرد تا سوراخم جلوی کیر سیخ شده اش، خودنمایی کنه. آب دهنش رو جمع کرد و دو سه بار تف کرد رو سوراخ کونم و کیرش رو روی سوراخم بالا و پایین کرد. دلم آب شده بود واسه کیرش. قدرت یه بار دیگه لای کونم رو با تفش لیز کرد و سر کیییییرررششش رو توی سوراخم گیر داد. بعد روم خوابید و بعد از این که جای خودشو روم درست کرد، با پاهاش دو تا پای منو به هم چسبوند و با یه فشار وحشتناک، کیییییر گنده و وحشیش رو تا خایه بهم فرو کرد. از شدت دردی که به روده هام وارد می شد بلند گفتم: واااااااییییییییی. قدرت یه فشار دیگه داد و گفت: کییییر خر. مگه بار اولته کیر تو کونت می ره؟ درحالیکه به سختی نفس می کشیدم گفتم: داغونم کردی. بزار نفس بکشم. درش بیار تا جا باز کنه. اما قدرت که کییییرررش رو فرستاده بود ته سوراخ داغم، اصلا حاضر نبود اون کلفت سیخ شده اش رو بیرون بکشه. چون اولا کونم زیر کیییرش داشت جا باز می کرد، ثانیا وقتی تقلا می کردم و صدای ناله ام در می اومد، اون بیشتر حال می کرد و حشری می شد.
وقتی از نفس افتادم و کیر قدرت تونست کامل خودش رو بهم تحمیل کنه، دیگه شل کردم و باقیش رو سپردم به خود قدرت. اونم وقتی دید که دیگه تسلیمش شدم، با قلاب کردن دستاش زیر کتفم، کمر زدنش رو شروع کرد. این کار رو خیلی آروم انجام می داد منظورم اینه که تند تند کمر نمی زد تا آبش بیاد و تموم بشه. بلکه کییییرش رو یک دفعه تا دسته می تپوند، وقتی به تهش می رسید، یه کم خودشو از روم بلند می کرد و بعد با حرکت کمرش تا اونجایی که ممکن بود تو کونم واردش می کرد. بعد خیلی یواش و آهسته می کشیدش بیرون و دوباره همین کار رو تکرار می کرد. وقتی مرحله آخر که فرو کردن کمرش تو کونم بود رو انجام می داد، ناخوداگاه روی زمین به سمت جلو کشیده می شدم و کیرم روی فرش سابیده می شد. این مسئله اذیتم می کرد. ولی هر چی به قدرت می گفتم که پوست سر کیرم رفته و داره زخم می شه گوشش بده کار نبود. امین هم نگران این بود که آب من روی فرششون بیاد و اون رو کثیف کنه.
هم زمان با عملیات گائیدن کونم، قدرت شروع کرد به گفتن از گذشته. از اون وقتایی که برای این که بهش ندم، چندبار از دستش فرار کردم. یبارش توی همین خونه بود. وقتی که قدرت توی انباری خونه قایم شده بود تا وقتی امین در حال کردن منه، بیاد و خفتم کنه.
بعد شروع کرد از خاطراتش توی کانال و گائیدنم جلوی بچه های دیگه گفتن. حسابی حشریم کرده بود. اما کیرم بدجوری روی فرش سابیدم می شد و اذیتم می کرد. واسه این که از این فشار و اذیت خودم رو رها کنم، کونم رو دادم بالا و کیرم رو از فرش فاصله دادم. با این حرکت، راه برای فرو کردن بیشتر کیر قدرت تو سوراخم بازتر شد. امین که فکر کرد داره آبم میاد، زود اومد جلو و شورتم رو کشید بالا تا کیرم رو کامل بپوشونه که اگه آبم اومد بریزه توی شورت خودم. قدرت که متوجه زرنگی من شد، بلافاصل با فشاری که به کمرش وارد کرد، باعث شد تا مقاومت من بشکنه و دوباره روی زمین تخت بشم. دستام رو هم بالا نگه داشت تا نتونم با دستم مانع سابیده شدن کیرم به فرش بشم. در همون حال یکی یکی خاطرات روزایی که منو کرده بود رو بیخ گوشم تکرار می کرد. تا جایی که دیگه توانم تموم شد و از شدت لذت حرفای قدرت و کلفتی کیییییرش، اختیارم رو از دست دادم و با فشار دادن خودم به زمین، ارضا شدم و آبم اومد.
بعد از اومدن آبم دیگه حس دادن نداشتم و به شدت دردم گرفته بود. اما قدرت که تونسته بودم آبمو زیر فشارهای وحشتناک کیییر خودش بیاره، دست از سرم بر نمی داشت و با فراق بال تو کونم تقه می زد. در واقع اون داشت از این لحظه نهایت لذت رو می برد. کونی که به شدت تنگ شده بود و یه کونی که زیرش داشت عذاب می کشید و ناله می کرد تا رهاش کنه. قدرت از دست و پا زدن من به شدت حشری شده بود و حاضر نبود این حالت رو تموم کنه. نقلای من اصلا فایده ای نداشت. از کونی بودن خودم به شدت متنفر شده بودم و گیر کردن زیر قدرت کلافه ام کرده بود. اما قدرت اونقدر به کارش ادامه داد تا در اوج درد و عذاب من، آبش رو تو کونم بیاره و خودش رو خالی کنه.
با اومدن آب قدرت، تونستم خودم رو از زیر کیرش بیرون بکشم و چند دقیقه ای بنشینم. جلوی شورتم به اندازه یکی دو قطره خیس بود و کیرم هم کاملا خوابیده بود. قدرت و امین واسه این مقدار آب و کیر کوچولوم حسابی می خندیدن و مسخره ام می کردن.
بلند شدم که شلوارم رو بکشم بالا که امین اومد جلو و گفت: کجا کونده خان! هنوز به کیر من حال ندادی. باید یبارم زیر کیر من آبت رو بیاری. نکنه یادت رفته این کیر چقدر گردنت حق داره. بهش گفتم: امین، وقتی آبم میاد واقعا دیگه نمی تونم کون بدم. خیلی اذیت می شم. قدرت که داشت زیپ شلوارش رو می کشید بالا گفت: گه خوردی. تا کیر آقا امین رو از خودت راضی نکردی، حق نداری پات و از این خونه بیرون بذاری. من الان دارم می رم. تا نیم ساعت دیگه با یکی از دوستام برمی گردم. باید آب دوستمم رو هم بیاری. فهمیدی؟
اینو گفت و از اتاق زد بیرون. از ترس اضافه شدن یه نفر دیگه داشتم قالب تهی می کردم. امین که چهره ترسیده منو دید گفت: سریع بخواب تا نیومده آبت رو برات بیارم. با همه درد و اکراهی که داشتم، مجبور شدم دوباره روی زمین بخوابم تا امین هم کونم بزاره و هم آبم رو زیر کیرش بیارم. صدای شالاپ شلوپ کیر امین تو کونم، توی اتاق پیچیده بود. امین گیر داد که اون بار اول که با یکی دیگه منو بردن توی اون ساختمونای نیمه کاره و بعد از رفتنشون یه کارگر افغان اومده بود و مچم رو گرفته بود رو براش تعریف کنم. منم ماجرای گائیده شدن کونم به دست نجیب رو براش تعریف کردم تا زودتر آبش بیاد و دست از سرم برداره. اما اونقدر با آب و تاب تعریف کردم که در یک لحظه آب خودمم همراه با امین اومد. منتها آب من توی شورتم و در اثر کون دادن و آب امین تو کون من و در اثر کون کردن.
وقتی برگشتم خونه و رفتم توی حموم تا آب قدرت و امین رو از کونم خارج کنم، کیرم دیگه مثه قبل تمام قد نمی ایستاد. طفلک اونقدر ورود کیرهای بزرگ و کوچیک رو به سوراخ کونم دیده بود که دیگه براش عادی شده بود جلوش دارم کون می دم. فرق با دفعه های قبل این بود که وقتی از کون دادن برمی گشتم خونه، توی حموم با آب منی صفر زنام جق می زدم تا ارضا بشم، اما حالا دیگه زیر کیر اونا و در همون حال و هوای کون دادن آبم میاد و ارضا می شم. انگار دیگه کاملا بی غیرت شده بود.
     
  
مرد

 
سلام عزیزم چقدر خوشحالم که دوباره داستان تو رو میخونم فقط ای کاش بیشتر مینوشتی برامون ، هر وقت تو نوشتی اونروز رو هرجور شده باید کون بدم تا خالی شم ، ممنونم ازت
amir cockuld
     
  
مرد

 
سلام
داستانت خیلی قشنگه
اگه بخوای میتونم برات تایپ کنم. میتونی برام فایل صوتی بفرستی و من برات تایپ میکنم و میفرستم تا تو سر وقت های مشخص آپلود کنی. اینجوری وقتت دست خودت میاد.
     
  
مرد

 
وقتی داستانت میخونم حتما باید خودمو ارضا کنم
داستانت برام جالب و تحریک کننده س
دوستدار روابط آزاد خانومم هستم
     
  

 
amirkhankoni
ممنونم امیر جان
منم خوشحالم که یه خواننده و دوست خوبی مثه تو دارم.
     
  

 
Aaf2244
سلام عزیزم
تو واقعا انسان با محبت، شریف و با سخاوتی هستی که پیشنهادی به این بزرگی رو میدی. حتما دل بزرگی داری و من ازت بی نهایت ممنونم.
برای نوشتن وسواس زیادی دارم اما همیشه به عنوان یه دوست خوب روت حساب می کنم.
     
  
صفحه  صفحه 20 از 21:  « پیشین  1  ...  18  19  20  21  پسین » 
داستان سکسی ایرانی

چطور در سن پایین کونی شدم

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2025 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA