صفحه 8 از 20
قسمت هفدهم بعد از چند لحظه استراحت، کالین دوباره آروم منو به پایین هل داد تا جایی که... »»
قسمت هجدهم و پایانی بقیه سفر لاس وگاس با قماربازی و کلوپ های لختی و شو های شبانه پر... »»
قسمت ۳ تا یکی دو روز بعد کونم درد می کرد و موقع راه رفتن و نشستن درد... »»
قسمت شانزدهم صبح زود بلند شدم با آرامی بدون اینکه آنی بفهمه بلند شدم لباس ݒوشیدم میخواستم برم بیرون... »»
اون مانتو تنگه...قسمت سیزدهم بعد مهسا رفتم حموم و یاد تمام صحنه ها امروز بهنام با مهسا با کیرم... »»
خب اینم پایان این داستان..حیف بود نیمه کاره بزارمش..سعی کردم قسمت آخرو خوب جمع کنم و جزییاتم وارد داستان... »»
من معذرت میخوام ازتون این داستان دیگه ادامه پیدا نمیکنه از مدیران خواهش میکنم پاک کنن یا قفل... »»
دوستان من معذرت میخوام. خط داستان دیگه واقعا به نظرم تموم شده.نمیدونم چجوری ادامش بدم و حوصلمم البته نمیکشه.... »»
با سلام خد مت دوست خوبم و ناشر داستانهای این صفحه .. این تاپیک داستانهای تک قسمتی به قلم... »»
خــــــواهـــر .. مــــــادر یــــــا رن داداش هــــــا ۶۰ (قسمــت آخــر) پریسا : آخخخخخخخخخ تلکا داری چیکار می کنی... »»
قسمت پایانی: این داستان رو تموم میکنم و از دفعه بعد اگر خواستم قسمتی رو بزارم فقط قسمت کامل... »»
دریـــــا هـمـــــون دریـــــا بـــــود ۳۰ (قسمت آخر) خیلی راحت تر از اونی که فکر می کردم پیر مرد... »»
از عشــــــــــق تـــــا ضـــــربــــــــــدری ۴۰ (قسمــت آخــر ) پونه : آقا سیامک ! خسته نباشی . میگم تو... »»
عــــــــــاشـقتــم هــــــــــوو ۹ (قسمت آخر ) -من میخوام میخوام بازم میخوام کیر می خوام . وفری زبونشو کشید... »»
خـــــــــــــانواده خـــــــــــــوش خـــــــــــــیال ۱۶۶(قســمت آخــر ) دقایقی بعد فیروزه سر رسید ... زنا یکه خوردند ... فکر... »»
خــــــــــارتو گل دیگــــــــــران ۱۸۶ (قســمت آخــر) مسعود و محمود رفتن به سمت ماندانا .. مجید هم چسبید... »»
قسمت دویست و هجدهم (۲۱۸): زنی عاشق آنال سکس (سکس مقعدی) - قسمت آخر چه زوری... »»
مــــــــــردان مجــــــــــرد زنــــــــــان متـــــاهــــــــــل ۱۱۸ (قسمت آخر) افشین : حواستون باشه دوست دختر توپی دارما .... مهرداد جان... »»
قسمت آخر چند روز گذشته بود و پدر و مادر صنم برنگشته بودن .و هروز با دوستش ستاره میرفت... »»
پســـــــــــــــــران طـــــــــــــــــلایی ۲۱۰ (قسمـــــت آخـــــر ) سینا سرعتشو زیاد تر کرده بود و پی در پی از... »»
