انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
خانه و خانواده
  
صفحه  صفحه 3 از 9:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  9  پسین »

اولین قدم برای موفقیت در تمامی مراحل زندگی


مرد

 
مـثبـت‌انـد‌یشـی؛ کـلیـد‌ موفـقیـت

به منظور بهره‌گیری تمام و کمال از انرژی مثبت د‌رونی، شما ملزم هستید‌ تا تغییراتی را د‌ر د‌رون خود‌ ایجاد‌ کنید‌. باید‌ با د‌ید‌ی مثبت به زند‌گی نگاه کنید‌. طرز فکر و نگرش خود‌ را به طور کلی تغییر د‌هید‌ و د‌ر عمیق‌ترین لایه‌های مغزی خود‌ انرژی مثبت را جای د‌هید‌.
باید‌ ترس‌های خود‌ را کنار بگذارید‌ و سست اراد‌گی و بی‌عقید‌گی را از خود‌ د‌ور کنید‌.
د‌ر این قسمت نکاتی ارائه شد‌ه که با استفاد‌ه از آن به راحتی می‌توانید‌ مثبت‌اند‌یشی را د‌ر خود‌ افزایش د‌هید‌.
د‌ر مکالمه‌های د‌رونی فقط از عبارات مثبت استفاد‌ه کنید‌. از لغاتی نظیر: من می‌توانم، من قاد‌ر هستم، چنین چیزی ممکن است و از عهد‌ه انجام آن برمی‌آیم، استفاد‌ه کنید‌...



▪ نکات زیر هم در این زمینه کمک فراوانی به شما خواهند‌ کرد‌:
۱) توکل به خد‌ا د‌اشته باشید‌.
۲) همواره شاد‌ی، قد‌رت و موفقیت را د‌ر وجود‌ خود‌ زند‌ه نگه د‌ارید‌.
۳) از افکار منفی به شد‌ت د‌وری کنید‌ و افکار سازند‌ه و شاد‌ی‌بخش را جایگزین کنید‌.
۴) د‌ر هنگام صحبت کرد‌ن با د‌یگران از لغاتی استفاد‌ه کنید‌ که حس احترام، شاد‌ی و موفقیت را د‌ر آنها زند‌ه کند‌.
۵ ) فیلم‌ها و سریال‌هایی را تماشا کنید‌ که باعث ایجاد‌ خوشحالی د‌ر شما می‌شوند‌.
۶ ) اخبار را د‌نبال کنید‌ و روزنامه بخوانید‌؛ اما این کار را کاملاً بی‌طرفانه و بد‌ون جانبد‌اری از فرد‌ یا گروه خاصی انجام د‌هید‌.
۷ ) با افراد‌ی معاشرت کنید‌ که خود‌شان منشأ نیروهای مثبت هستند‌.
۸ ) نماز بخوانید‌ و د‌عا کنید‌.
۹ ) هنگام نشستن و یا راه رفتن، کمر خود‌ را راست نگه د‌ارید‌، این امر توانایی‌های ذاتی و اعتماد‌ به نفس شما را افزایش می‌د‌هد‌.
۱۰) پیاد‌ه‌روی کنید‌، شنا کنید‌ و یا ورزش‌های د‌یگری انجام د‌هید‌. این امر حس مثبت‌گرایی را د‌ر وجود‌ شما زند‌ه نگه می‌د‌ارد‌.
۱۱) فقط مثبت فکر کنید‌ و د‌ر افکار خود‌ نتایج مثبت را مورد‌ محاسبه قرار د‌هید‌. اگر د‌ر حال حاضر زند‌گی بر وفق مراد‌ شما نیست، مطمئن باشید‌ که با مثبت‌اند‌یشی می‌توانید‌ همه چیز را تغییر د‌هید‌.
     
  
مرد

 
نظم برای کسب موفقیت الزامی است

«نظم» در لغت به معنای آراستن، برپاداشتن، ترتیب دادن کار و انضباط نیز به معنای نظم و انتظام، ترتیب و درستی، نبود هرج و مرج سامان پذیری و آراستگی است.
● نظم در آفرینش
آفرینش براساس نظم استوار است و در دستگاه خلقت، هر پدیده ای جای خاص و ماموریت و کار ویژه ای به عهده دارد. کرات آسمانی در مدار معینی حرکت می کنند، فصول سال و گذشت شب و روز نظم خاصی دارد و خلقت اشیا از اندازه، حد و میزان خاصی برخوردار است. خدای تعالی می فرماید: «ما هرچیزی را به اندازه (و روی حساب) آفریدیم...



حکمت خداوندی درهر چیز تجلی یافته است و موجودات عالم نیز روی حساب و نظم دقیق و نیزبراساس هدف معینی قدم به عرصه هستی گذاشته اند. جهان چون خط و خال و چشم و ابروست. که هر چیزی به جای خویش نیکوست. نظم شگفت و محیرالعقولی که در همه مخلوقات، حرکت سیاره ها و ستارگان، گیاهان، موجودات دریایی و صحرایی، بدن انسان، گردش خون و ... وجود دارد، همه و همه معلول تدبیر خداوند حکیم، مدبر و تواناست. مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه قم در اهمیت نظم در زندگی می آورد که: خدای توانا و حکیمی که نظم را در دستگاه پهناور و عظیم خلقت قرار داده است، همین نظم را در زندگی انسان ها و روابط اجتماعی آنان می پسندد و از این رو، شایسته است که انسان در زندگی فردی و اجتماعی خویش، نظم و ترتیب و تدبیر در امور را مراعات کند؛ زیرا به گفته روانشناسان: «احتیاج به نظم و ترتیب، جزو احتیاجات اساسی روانی محسوب می شود، رنگ و شکل و خاصی به زندگی می دهد، افراد میل دارند زندگی فردی و جمعی خود را تحت نظم و قاعده مشخصی درآورند.» نگاهی گذرا به حجم زیاد کتاب های قوانین و مقررات و بودجه های هنگفتی که صرف قانون گذاری و تنظیم آن ها می شود و اهمیتی که همه ملل جهان به آن ها می دهند ضرورت و لزوم نظم فردی و اجتماعی را در زندگی بشر آشکار می سازد. اسلام نیز به عنوان دین جهانی و کامل به نظم و برنامه ریزی در زندگی اهمیت فراوان داده و به پیروان خویش سفارش کرده که تمام کارهای خود را طبق قانون و به صورت منظم انجام دهند و از بی برنامگی بپرهیزند، چرا که تمام احکام اسلامی، واجبات، مستحبات، محرمات، مکروهات و ...در این راستا و برای ارائه برنامه دقیق و منظم به مسلمانان قرار داده شده که آنان را تحت نظم خاصی درآورد. در دنیای کنونی نیز حرکت قطارها، هواپیماها، ساعات کار ادارات و کارخانه ها و ... روی نظم خاصی و با دقیقه و ثانیه سنجیده می شود و با ورود رایانه در عرصه زندگی نظم و ترتیب دقیق تر و بهتر شکل می گیرد و می توان گفت امروزه منظم زندگی کردن جزو ضروریات زندگی بشر شده و مورد پسند عقل و دین است و اگر بخواهیم خود را از دایره نظم که امروزه همه جامعه ها را تا حد زیادی فراگرفته و احاطه کرده خارج کنیم، با مشکلات زیادی روبه رو می شویم.
● نظم در روایات
نظم و انضباط در روایات اسلامی نیز مورد تاکید قرار گرفته است. به عنوان نمونه، امیرمومنان(ع) که بارها نتایج زیان بار بی نظمی و تشتت را در فکر و عمل مسلمانان دیده بود، در بستر شهادت و در آخرین پیامش، فرزندان خود و مسلمانان را به تقوای الهی و نظم در کارها فرا می خوانند و می فرمایند: شما را (ای حسن و حسین) و همه خانواده و فرزندانم و هرکس را که نوشته من به او می رسد، به تقوای الهی و نظم در کارهایتان سفارش می کنم و درعهدنامه مالک اشتر رعایت نظم را با عباراتی دیگر این چنین سفارش می کنند: «از عجله در مورد کارهایی که وقتشان نرسیده، یا سستی در کارهایی که امکان عمل آن فراهم شده، یا لجاجت در اموری که مبهم است، یا سستی در کارها هنگامی که واضح و روشن است، برحذر باش! و هر امری را در جای خویش و هر کاری را به موقع خود انجام بده»
● نظم روزانه
نظم در اوقات شبانه روز: نظم در زندگی یک مسلمان بر محور عبادت خدا- که هدف از زندگی است- پدید می آید. یک مسلمان هنگام اذان صبح برای نماز برمی خیزد و پس از نماز به تلاوت آیاتی از قرآن می پردازد، سپس اقدام به ورزش مناسب یا مختصری استراحت، پس از صرف صبحانه به کار روزانه می پردازد، نزدیک اذان ظهر دست از کار برداشته برای نمازظهر و سپس عصر آماده می شود. پس از نماز به صرف غذا و مقداری استراحت پرداخته، دوباره کار را آغاز می کند، نماز مغرب و عشا را به موقع ادا می کند و پس از دیدار با دوستان، بستگان، گفت وگو با خانواده، یا هر تفریح و جلسه مشروع دیگر وقتی به خواب می رودکه بتواند نماز صبح خود را سر وقت بخواند.
     
  
مرد

 
آنهایی که از خودشون راضی نیستند ، بخونند

ـ آیا شما هم فرد کمال گرایی هستید؟؟؟
ـ آیا شما هم هموار فکر می کنید آن کسی که می خواهیم باشید نیستید؟
ـ آیا احساس می کنیم کارهایی که به اتمام رسانده ایم به اندازه کافی خوب نیستند؟
ـ آیا نوشتن مقالات و طرحها را با اهداف انجام دقیق آنها به تعویق می اندازیم ؟
ـ آیا احساس می کنیم کارها را باید صد در صد درست انجام دهیم و در غیر این صورت فردی متوسط و یا حتی بازنده هستیم؟
اگر چنین باشد در آن صورت ما به جای حرکت در مسیر موفقیت سعی در کامل بودن داریم...



● کمال گرایی:
به افکار و رفتار های خود تخریب گرانه ای اشاره می کند که هدف آنها رسیدن به اهداف به شدت افراطی و غیر واقع گرایانه است. در جامعه امروزی ‍ به اشتباه کمال گرایی چیزی مطلوب و حتی لازم برای موفقیت در نظر گرفته می شود.
به هرحال مطالعات اخیر نشان می دهند نگرش کمال گرایانه موجب اخلال در موفقیت می شود. آرزوی کامل بودن ‍ ، هم احساس رضایت از خودمان را از ما می گیرد و هم ما را به اندازه سایر مردم ( کسانی که اهداف واقع گرایانه دارند ) ، در معرض ناکامی قرار می دهد.
● علل کمال گرایی
اگر ما فردی کمال گرا باشیم ،‌احتمالا در کودکی یاد گرفته ایم دیگران با توجه به میزان کارآییمان در انجام کارها به ما بها می دهند در نتیجه آموخته ایم در صورتی ارزشمندیم که مورد قبول دیگران واقع شویم ( فقط بر پایه میزان پذیرش دیگران به خود بها می دهیم ) ،‌ بنا بر این عزت نفس ما ، بر اساس معیارهای خارجی پایه ریزی شده است . این امر می تواند ما را نسبت به نقطه نظرها و انتقادات دیگران ، آسیب پذیر و به شدت حساس سازد. در نتیجه تلاش برای حمایت از خودمان و رهایی از اینگونه انتقادات ، سبب می گردد کامل بودن را تنها راه دفاع از خود بدانیم . بعضی از احساسات ‍، افکار و باورهای منفی ذیل ،‌احتمالا با کمال گرایی مرتبط هستند:
● ترس از بازنده بودن:
افراد کمال گرا ،‌غالبا شکست در رسیدن به هدف هایشان را با از دست دادن ارزش و بهای شخصی مساوی می دانند.
● ترس از اشتباه کردن :
افراد کمال گرا ،‌غالبا اشتباه را مساوی با شکست می دانند . موضع آنها در زندگی ،‌حول و حوش اجتناب از اشتباه است . کمال گراها فرصت های یادگیری و ارتقاء را از دست می دهند.
● ترس از نارضایتی :
افراد کمال گرا ،‌ در صورتی که دیگران شاهد نقایص یا معایب کارشان باشند ، غالبا به دلیل ترس از عدم پذیرش از سوی آنان ، دچار وحشت می گردند. تلاش برای کامل بودن در واقع روشی جهت حمایت گرفتن از دیگران به جای انتقاد ، طرد شدن یا نارضایتی می باشد.
● همه یا هیچ پنداری :
افراد کمال گرا، بندرت بر این باورند که در صورت به پایان رسانیدن یک کار بطور متوسط ، هنوز با ارزش هستند. افراد کمال گرا در دیدن دورنمای موقعیت ها دچار مشکل هستند. برای مثال ،‌ دانش آموزی که همیشه نمره (A) داشته ، در صورت گرفتن نمره (‌ B ) بر این باور است که - که من یک بازنده کامل هستم-
● تاکید بسیار بر روی بایدها :
زندگی کمال گرا غالبا بر اساس لیست پایان ناپذیری از بایدها بنا شده است که با قوانین خشکی برای هدایت زندگی آنها به خدمت گرفته می شود . افراد کمال گرا با داشتن چنین تاکیدهایی بر روی باید ها بندرت بر روی خواسته ها و آرزوهای خود حساب می کنند.
اعتقاد داشتن به این امر که دیگران به آسانی به موفقیت می رسند:
افراد کمال گرا مشاهدات خود را به گونه ای جمع آوری می کنند که بگویند افراد دیگر با کمترین تلاش ، خطاهای کم ، استرس های عاطفی کمتر و بالاترین اعتماد به نفس به موفقیت دست می یابند . در عین حال افراد کمال گرا کوششهای خود را پایان نا پذیر و ناکافی تلقی می کنند.
● شما چطور ؟
     
  
مرد

 
راه‌های دستیابی به شانس

دوروبر ما آدم های زیادی پیدا می شوند كه با بخت و اقبالشان زندگی می كنند، همواره خوش شانس اند و روزگار بر وفق مرادشان. برخی نیز چنان تیره بخت و بدشانس اند كه از شانس به عنوان منفورترین واژه ها یاد می كنند. اما به راستی آدم های خوش اقبال چگونه به این همه شانس و بخت دست پیدا می كنند؟...



آدم های خوش شانس همواره در حال ربودن موقعیت های شانس هستند، مثبت فكر می كنند و به آینده خودشان خوش بین اند. ضمن اینكه از روحیه انعطاف پذیری بالایی برخوردارند.امتحان كنید، اگر می خواهید همیشه بخت یارتان باشد و سكه شانس را در دست تان بگیرید به اتفاقات پیرامون خود بیش از گذشته توجه كنید. موقعیت ها ی شانس را در نظر بگیرید. افراد خوش شانس همواره این موقعیت ها را در اطراف خود شناسایی می كنند و برعكس افراد بدشانس همواره از این موقعیت ها كه اغلب به صورت اتفاقات جزیی و گاها كم اهمیت هستند، بی نصیب می مانند. در حقیقت این افراد موقعیت های شانس را به دلیل بی توجهی به اطرافشان از دست می دهند.تلاش دیگر برای كسب شانس نهراسیدن از تغییر است. اگر كارتان تغییر كرد هیچ نترسید و نگران نباشید. با افراد و طرز فكرهای مختلف آشنا می شوید و موقعیت های جدیدتری برایتان پیش می آید.همیشه جنبه مثبت اتفاقات را در نظر بگیرید. تصور كنید در حال رفتن به سركارتان در حالی كه عجله دارید و باید یك جلسه مهم را برنامه ریزی كنید، تاكسی ای كه در آن سوارید با یك كامیون تصادف می كند. این را به حساب بدشانسی نگذارید. به این فكر كنید كه امكان داشت سرتان به شیشه برخورد می كرد و جراحت عمیق برمی داشت یا اتفاق بدتر دیگری پیش می آمد. پس همواره اتفاقات ناگوار دلیل بدشانسی شما نیستند. این خوش شانسی شما است كه سالم هستید.
پس خوش بین باشید و با كنار گذاشتن افكار منفی آغوش تان را برای ورود شانس باز كنید.
     
  
مرد

 
پرسش ها در زندگی ما چه نقشی دارند

آیا تا به حال فکر کرده اید که اگر امکان سئوال پرسیدن را از ما می گرفتند چه اتفاقاتی می افتاد در این صورت اگر آدرسی را بلد نبودیم نمی توانستیم بپرسیم و باید تمام شهر را می گشتیم تا آدرس خود را پیدا کنیم. اگر ما امکان سئوال پرسیدن را نداشتیم نمی توانستیم اسم دوستان مان را بپرسیم، مگر آن که خودش نام خود را بگوید. اگر امکان سئوال پرسیدن را نداشتیم، نمی توانستیم از دوستان خود احوال پرسی کنیم و اگر کسی حالش خوب نبود نمی توانستیم کاری برایش کنیم مگر آن که او خود زبان می گشود و دردش را بیان می کرد.
اگر امکان سئوال پرسیدن را نداشتیم، نیوتن هیچ گاه نمی پرسید که چرا سیب افتاد و شاید آن را گاز می زد. اگر امکان سئوال نداشتیم هیچ گاه از خود نمی پرسیدیم من چگونه می توانم موفق شوم و بنابراین هیچ گاه موفق نمی شدیم.به راستی اگر امکان سئوال پرسیدن نداشتیم، چه می شد در این صورت ارتباط ما و دنیای پیرامون و دیگران به صورتی یک جانبه بود...



در این صورت ما نمی توانستیم تاثیر گذار باشیم و یا نقشی داشته باشیم. انسانی که در خود و دیگران تاثیر نمی گذارد همانند یک برده خواهد بود که تنها آن چه را انجام می دهد که از او می خواهند.
زندگی یعنی جوش و خروش، زندگی یعنی حرکت، زندگی یعنی ارتباط و تاثیری دو جانبه. کسی که این صفات در او نباشد، تنها زنده است، ولی زندگی نمی کند. چنین کسی که خواب و بیداری اش، مرگ و زندگی اش، بود و نبودش و عمل کردن یا نکردنش تفاوتی نکند، همان بهتر که نباشد تا عرصه را برای دیگران تنگ نکند. پرسش ها می توانند زندگی ما را متحول کنند. خاصیت چشمه بودن را در ما قوت بخشند. پرسش ها می توانند احیا کنند و جانی دوباره بخشند. اگر ما خوب پرسیدن را یاد بگیریم و بتوانیم از آن به درستی استفاده کنیم، قادر خواهیم بود، نقاط مبهم و تاریکی را که پیرامون ما وجود دارد و ما از آن غافلیم، معلوم و آشکار کنیم. شاید شما از خود بپرسید چگونه ممکن است که پیرامون ما ابهاماتی باشد و ما از آن غافل باشیم.ما به هر چه که در اطرافمان می گذرد یا ما را احاطه کرده توجه نداریم. مثلا وقتی در یک خیابان پرجمعیت هستیم، صداهای فراوانی در اطراف ما هست ولی ما چند تا از این صداها را تشخیص می دهیم و یا به آنها توجه می کنیم ولی عدم تشخیص ما به معنی عدم وجود صدا نیست.ابهامات و نقاط تاریکی که زندگی ما را نیز در بر گرفته، از همین گونه است. مثلا ما شاید ندانیم که چه خطاهایی را مرتکب می شویم، بنابراین تلاشی نیز در راه کنار گذاشتن آن نخواهیم کرد.
کنار گذاشتن ابهامات و تردیدهایی که زندگی ما را در بر گرفته، یکی از نقاط خوب برای تحول است زیرا ابهامات و تردیدهای ما جلوی حرکت مان را می گیرند. جایی که ما ابهامی نداریم و مسائل برایمان روشن است، به صورت طبیعی حد اکثر تلاش را برای حداکثر استفاده و اثرگذاری انجام می دهیم، زیرا انسان در ذات خود، دوست دارد که مفید باشد و جایی که میدان را برای خود باز ببیند و توان و امکانش را نیز داشته باشد، دریغ نخواهد کرد.ابهام همانند تاریکی است. وقتی که در یک محیط تاریک قرار می گیریم چه حالتی داریم همه چیز در اطراف ما ترسناک می شود، اشیا را نمی توانیم به خوبی تشخیص دهیم، بنابراین دچار توهم می شویم. ممکن است ریسمان را با ماری اشتباه بگیریم. در تاریکی نمی توانیم اعتماد کنیم و به همه چیز شک داریم، مگر آن که به درستی آن را بشناسیم. در تاریکی محتاط هستیم. آیا می توانیم با چشم بسته ببینیم حتی در یک زمین هموار و صاف نیز با چشم بسته دویدن سخت است و هر لحظه احتمال می دهیم، چیزی جلوی راه ما قرار گرفته باشد بنابراین از سرعت خود کم می کنیم.پرسش های خوب به زندگی ما نور می بخشند و زندگی مان را دوست داشتنی می کنند. بنابراین هر جا که شکی داریم، مکث کنیم و سئوال بپرسیم و تلاش کنیم تا پاسخ آن را دریابیم تا شک مان رفع شود. با پرسش ها، در شک و تردید و ابهام و اضطراب نباشیم و به خود اجازه شکوفایی و بالندگی بدهیم.
     
  
زن

 
اولین قدم در موفقیت باور انسان به توانایی واستعداد خودش است.
     
  
مرد

 
« يكصد خصوصیات رفتاری در بين افراد موفق »


1- بخداوند ايمان دارند و معتقدند كه ايمان مبناي همه اعجازهاست و پادزهر شكست و در همه حال شاكر خداوند هستند .

2- داراي اهداف مشخص هستند .

3- هميشه در پي فرصت هاي مناسب هستند .

4- داراي روحيه مداومت و پشتكار هستند .

5- در اثر بروز مشكلات متوقف نميشوند .

6- با متخصص مشورت مينمايند .

7- تسليم مشكلات نميشوند و سخت كوش هستند .

8- در مقابل جواب نه ، تسليم نمي شوند .

9- از غير ممكن حرف نمي زنند .

10- مي دانند كه چه مي خواهند.

11- حاكم بر سرنوشت خود هستند .

12- محدوديت هاي ذهنشان را ؛ معيار سنجش نميدانند .

13- داراي اشتياق سوزان جهت رسيدن به هدف هستند .

14- در پي رسيدن به هدف خود ؛ راه بازگشتي را قرار نميدهند ؛ شايد راه را عوض كنند ولي هدف را هرگز .

15- به رويا هاي خود جامه عمل ميپوشانند ؛ و اجازه بي احترامي را نميدهند .

16- به گفته هاي بيجاي ؛ اين و آن آنچنان توجه نميكنند .

17- در لحظات بحراني ؛ بدنبال نقطه عطف موفقيت هستند .

18- ذهنشان در شرايط باور است .

19- خوب گوش ميدهند و راهكارهاي مناسب را پيدا ميكنند.

20- عقيده دارند که « هرگز » زمان طولاني است .

21- معتقد هستند كه با ايمان به خود ؛ هرشخصي از ذلت به قدرت ميرسد .

22- عوامل ناخوشايند را از ذهن خود دور نگهميدارند .

23- از نيروي ديگران نيز استفاده ميكنند ؛ با شرايط منصفانه .

24- ديگران را تشويق ميكنند و مورد احترام و عشق و محبت و تقدير و ياري ؛ قرار ميدهند .

25- از حسادت و خود خواهي به دور هستند .

26- از اظهار نظر خود ؛ ترسي ندارند .

27- عاشق رشد و اوج هستند .

28- پيروز ميشوند چون باور دارند .

29- اشخاصي با احساس و هيجاني هستند كه خوب خود را كنترل ميكنند .

30- معتقد هستند در قبال هيچ ، نصيب هيچ است .

31- در ابتداي كار حساب ميكنند كه ؛ پاداش كار به تلاشش مي ارزد ؟.

32- ريسك ميكنند و منتظر برنامه قطعي و 100% نيستند و زياد به استدلال اعتماد نميكنند و معتقد هستند كه ذهن نيمه هشيارشان ؛ نقشه را طراحي ميكند .

33- ارباب خويشتن هستند و مسلط بر خود .

34- معتقدند كه تمامي موفقان و قهرمانان جهان ؛ روزي شكست خورده بودند .

35- ميدانند كه جواب سوالات خود را ؛ از كجا تهيه كنند .

36- ميتوانند يك گروه متخصص مورد نياز را دور هم جمع كنند .

37- موفقيت را يك عادت ميدانند .

38- با كساني همكاري ميكنند كه با سختي ها كنار نميايند .

39- ذهن خود را ماهيچه ميدانند و مانند يك ورزشكار تمرين ميكنند تا قوي تر شوند .

40- با اراده راههاي محال را پيدا ميكنند .

41- خواسته اشان را با تمام و جود به خود و ديگران و خداوند ميگويند.

42- در مقابل انتقادها و سرزنش ها صبور هستند و هدفشان برايشان مهم است .

43- در برابر شكستها ي موقتي ؛ ميگويند اين راه اشتباه بود و راه ديگر را امتحان ميكنند .

44- معتقد هستند كه رهبر خوب ؛ قبلا پيرو خوبي بوده است .

45- شجاعتشان موقتي نيست و ادامه دار است .

46- خويشتن را براحتي كنترل ميكنند .

47- احساس انصاف و عدالت در درون آنهاست .

48- در تصميم گيري هاي خود ؛ قاطع هستند .

49- داراي برنامه قبلي و عملي هستند .

50- هميشه از ديگران فعال تر هستند .

51- داراي شخصيت خوشايند و محترم هستند .

52- نسبت به اطرافيان ؛ احساس همدلي و همدردي واقعي هستند .

53- بر تمام جزئيات امور خويش احاطه دارند .

54- حتي مسئوليت اشتباهات و نواقص همكاران و پيروان خود را مي پذيرند و به گردن ديگري نمي اندازند و دنبال بهانه آوردن نيستند .

55- براحتي اصول همكاري را رعايت ميكنند ؛ و رضايت همكاران و پيروان را بدست مي آورند .

56- هميشه در پي آن هستند كه به ديگران خدمت كنند .

57- از رقابت نميترسند و از اينكه ديگري جايشان را بگيرند ؛ واهمه اي ندارند .

58- موفقيت و زحمات پيروان و همكاران را به پاي خود نمي نويسند و موفقيت را بين گروه تقسيم ميكنند .

59- بسيار وفادار و صميمي هستند .

60- در دل همكاران و پيروان ؛ ترس و هراس نمي كارند .

61- به سمت و عنوان ؛ جهت ايجاد احترام ؛ معتقد نيستند .

62- به وضع ظاهري خود ؛ اهميت مي دهند .

63- ادب را همچون ؛ خدمات ميدانند .

64- بهاي پيشرفت و ترقي را مي دهند .

65- خواسته هاي خويش را بدون خدشه وارد كردن به حقوق ديگران ؛ بر آورده ميكنند .

66- تنبل نيستند و كار امروز را به فردا موكول نمي كنند .

67- در انتظار رسيدن زمان مناسب نيستند ؛ زمان مناسب را مي سازند .

68- مشكلات آنها را خسته نميكند ؛ آنها مشكلات را خسته ميكنند .

69- در تصميم گيري ها ؛ سرعت عمل دارند و در اجراي آن ؛ تجديد نظر نميكنند .

70- به احتياط بيش از حد ؛ اهميت نمي دهند .

71- چشمانشان را باز نگهداشته و نمي ترسند .

72- براي آينده هميشه پس انداز ميكنند .

73- توسط رفتار خوب باديگران ؛ رابطه خوب ميسازند و از اين فرصت ؛ بموقع استفاده ميكنند .

74- صادق هستند و از دروغ متنفر هستند .

75- همه نقاط ضعف و قدرت خود را ميدانند و هميشه در پي اصلاح و تقويت آن هستند .

76- براي اهداف خود زمان تعيين ميكنند .

77- فرق خود باوري و خوستائي را ميدانند .

78- تعادل رفتاري خود را خوب حفظ ميكنند .( ظاهرشان نشان نميدهد كه دارا هستند و يا ندار ) .

79- تفاوت حيا و نجابت را با كمروئي ؛ خوب ميدانند .

80- اهل تكبر نيستند و ميدانند كه مثلا : فروشنده اي كه متكبر باشد ؛ مشتري هاي خود را از دست ميدهد ویا........ .

81- ديگران را بزرگ ميكنند .

82- در برخورد اول اثر خوبي بر روي طرف مقابل ميگذارد .

83- كسي با انها ؛ احساس ناراحتي نمي كند .

84- بخشنده هستند ؛ هم نسبت به خود و هم ديگران .

85- از افراد منفي دوري ميكنند .

86- تا حدودي شوخ طبع هستند .

87- براي جدي بودن ؛ از اخم استفاده نمي كنند .

88- در مقابل ضعيف تر از خود مغرور نيستند و در مقابل بالا دست خود ذليل نيستند و ادب را رعايت ميكنند .

89- اكثرا ؛ افراد سختي كشيده هستند و در ناز و نعمت نبوده اند .

90- خوب بلدند كه از خودشان دفاع و مراقبت كنند .

91- از تنهائي حوصله اشان سر نميرود .

92- خنده رو هستند و قاطع .

93- به انچه ميدانند ؛ جدا عمل ميكنند .

94- در باره ديگران كمتر حرف ميزنند و متقابلا در رابطه با طرحهاي بزرگ سخن ميگويند .

95- سعي ميكنند كه دانش و اطلاعات خود را به روز رسانند .

96- وعده و قول بيخود به كسي نميدهند .

97- علاوه بر برداشت ؛ مدام در حال كاشت هستند .

98- در اموري كه به شخص ديگري مربوط است ؛ بيخود تصميم گيري نميكنند .

99- در ندانسته هايش ؛ براحتي ميگويد كه نميدانم و لازم بداند پس از آن تحقيق ميكند .

100- بدنبال هدر نمودن وقت و وقت كشتن نيست و قدر زمان را خوب ميداند .




اگر شما تمام اين موارد را در خود ويا شخصي ديديد ؛ شما يا او؛ لايق رهبري هستيد.
از امروز این آیدی رو به بکی از دوستان واگذار کردم ...درپناه دوست
فرشاد
     
  
مرد

 
به نظرمن اولین قدم برای انجام کاری امید به پایان رسوندن اون کاره!!!
ﻋﻴﺐ ﻧﺪﺍره ﻛﻪ " ﺗﻨﻬﺎیی "
ﺧﺪاﻡ ﺗﻨﻬﺎﺳﺖ. . .
     
  
مرد

 
1-بعضی از مردم به خاطر گذشته‌شان، تحصیلاتشان و... موفق نیستند.
هیچ کس نمی‌تواند موفق باشد مگر بخواهد و سپس برای بدست آوردنش بکوشد.

2- افراد موفق اشتباه نمی‌کنند.
آن‌ها هم مثل ما اشتباه می‌کنند فقط اشتباهشان را تکرار نمی‌کنند.

3- برای موفق شدن باید 60 (70، 80، 90 و...) ساعت در هفته کار کرد.
موفقیت به «زیاد» انجام دادن کاری ربط ندارد، بلکه بیشتر به «درست» انجام دادن آن ربط دارد.

4- فقط اگر قواعد خاصی را اجرا کنیم موفق می‌شویم.
چه کسی قواعد را به وجود می‌آورد؟ موقعیت‌ها متفاوتند. گاهی لازم است از قواعد خاصی پیروی کنیم و گاهی نیز باید قواعد ساخته خودمان را بکار بندیم.

5- اگر کمک بگیریم، این دیگر موفقیت نیست.
موفقیت به ندرت در تنهایی رخ می‌دهد. آن‌هایی را که به موفق شدن تو کمک می‌کنند، شناسایی کن. تعدادشان کم نیست.

6- باید خیلی شانس بیاوریم تا موفق شویم.
بله، کمی باید شانس آورد اما بیشتر به کار سخت، دانش و جدیت احتیاج است.

7- فقط اگر زیاد پول درآوریم موفقیم.
پول یکی از نتایج موفقیت است، اما ضامن آن نیست.

8- باید همه بدانند که ما موفق هستیم.
شاید با بدست آوردن پول و شهرت بیشتر، افراد بیشتری از کارتان باخبر شوند. اما، حتی اگر شما تنها کسی باشید که از این موضوع باخبرید، هنوز آدم موفقی هستید.

9- موفقیت، یک هدف است.
موفقیت بعد از رسیدن به اهداف بدست می‌آید. وقتی می‌گویی «می‌خواهم آدم موفقی شوم» از شما سوال می‌کنند: «در چه چیزی؟»

10- به محض این‌که موفق شویم، گرفتاری‌ها هم تمام می‌شوند.

شاید فرد موفقی باشی، اما خدا که نیستی. پستی و بلندی‌ها در پیش‌اند. از موفقیت امروزت لذت ببر، فردا روز دیگری است
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
کسی سر بر نیارد کرد
پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید ، نتواند
که ره تاریک و لغزان است .
     
  
مرد

 
اولین قدم هدفه وعشق به اون هدف..دومین قدم تلاش وپشتکاره..سومین قدم مقاومت دربرابرمشکلاته وقدم های دیگه که هرکدوم محکم کننده قدم بعدیه ودرنتیجه طی کردن پله های طرقی ورسیدن به اهداف..منکه هیچ کدوم ازاین قدمارودرست برنداشتم
پادشاه رم به کوروش گفت:
مابرای شرف می جنگیم وشمابرای ثروت.
کوروش گفت:هرکس برای نداشته هایش می جنگد
     
  
صفحه  صفحه 3 از 9:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  9  پسین » 
خانه و خانواده

اولین قدم برای موفقیت در تمامی مراحل زندگی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA