maryy: دیالوگ های بهروز وثوقی اسمش فاطیه. اون اولا عاشقم بود. پام وایساده. حالا دیگه دوسم نداره. یعنی با خودش رودربایستی داره. خیال میکنه اگه بره، کلک زده. هنو خیال میکنه من شِزمم!
معرفی برخی از آثار بهروز وثوقیهمسفر - 1354 - مسعود اسداللهی (بهروز وثوقی - گوگوش - کرم رضایی)گروه كارگرداني۱- مسعود اسدالهي .... كارگردان۲- احمد بخشي .... دستيار كارگردان۳- مسعود سلطاني .... دستيار كارگردانگروه فيلمنامه۱- مسعود اسدالهي .... نويسندهگروه بازيگران۱- بهروز وثوقي .... علي۲- فائقه آتشين .... ۳- رضا كرم رضايي .... دايي رستم۴- اصغر سمسارزاده .... غلامحسين۵- حميده خيرآبادي .... ۶- مليحه نصيري .... ۷- هدي .... ۸- نعمت اله گرجي .... ۹- فرهاد حميدي .... ۱۰- فهيمه آموزنده .... ۱۱- شراره .... ۱۲- گيتي بهشتي .... ۱۳- احمد معيني .... ۱۴- مجيد مظفري .... ۱۵- حسين شهاب .... ۱۶- رضا حاجيان .... ۱۷- گرشا رئوفي .... رئيس شركت۱۸- ذبيح اله ذبيح پور .... گروه تهيه و توليد۱- مهدي مصيبي .... تهيه كنندهگروه فيلمبرداري۱- نعمت حقيقي .... مدير فيلمبرداري۲- محمد مجيدي .... گروه فيلمبرداري۳- جمشيد فرحي .... دستيار فيلمبردار۴- منوچهر جمالي پور .... عكسگروه تدوين۱- حسن مصيبي .... تدوينگروه موسيقي۱- واروژان .... آهنگساز۲- فائقه آتشين .... خوانندهگروه صدا۱- احمد احمدپور .... صدابردار۲- روبيك منصوري .... ميكس۳- چنگيز جليلوند .... سرپرست گويندگان۴- روبيك منصوري .... امور فني صدا۵- واروژ .... افكتگروه لابراتوار۱- عليرضا كريمي .... لابراتوار۲- علي عاطف خرم .... لابراتوار۳- نريمان پيرام .... برش نگاتيو۴- علي عاطف خرم .... چاپ۵- عليرضا كريمي .... چاپمردي، كه رئيس شركتي است، عاطفه را اغفال كرده، اما حاضر به ازدواج با او نيست. مراسم ازدواج عاطفه با جواني ديگر به هم مي خورد و او كه اختلال حواس پيدا كرده تصميم مي گيرد از خانه ي پدري غلامحسين بگريزد. جوان جلنبري به نام علي و دايي رستم به قصد سرقت وارد خانه غلامحسين مي شوند. دايي رستم به دام مي افتد و غلامحسين درصدد بر مي آيد كه عاطفه را براي حفظ آبرو به مدت يك هفته به عقد دايي رستم درآورد. عاطفه براي يافتن رئيس شركت به شمال مي رود و علي و دايي رستم مأمور مي شوند تا در ازاي هفتاد هزار تومان او را به خانه ي پدر باز گردانند. علي عاطفه را مي يابد و عاطفه، وقتي كه بار ديگر از طرف رئيس شركت رانده مي شود، به قصد خودكشي مي گريزد. علي او را تعقيب مي كند و مانع اش مي شود. آن دو در طول سفر به هم علاقه مند مي شوند. علي عاطفه را به غلامحسين تحويل مي دهد و پاداش مي گيرد. غلامحسين تصميم مي گيرد دخترش را به لندن بفرستد؛ اما علي به فرودگاه مي رود و عاطفه با او همراه مي شود.
maryy: معرفی برخی از آثار بهروز وثوقی ماه عسل - 1355 - فریدون گله (بهروزوثوقی - گوگوش - جمشید مشایخی)گروه كارگرداني۱- فريدون گله .... كارگردان۲- احمد بخشي .... دستيار كارگردانگروه فيلمنامه۱- فريدون گله .... نويسنده۲- صدرالدين الهي .... نويسندهگروه بازيگران۱- بهروز وثوقي .... رضا۲- فائقه آتشين .... مينو۳- جمشيد مشايخي .... خان بابا۴- رضا كرم رضايي .... خان دایی۵- علي ثابت .... ۶- حميده خيرآبادي .... ماه بانو۷- ناديا .... ۸- جلال پيشواييان .... ۹- ابريشمي .... ۱۰- ايرج سمندري .... ۱۱- ژوزف .... ۱۲- علي دهقان .... ۱۳- خليل طلايي .... ۱۴- صالحي .... ۱۵- روحي .... ۱۶- عراقيان .... گروه تهيه و توليد۱- مهدي مصيبي .... تهيه كنندهگروه فيلمبرداري۱- حميد مجتهدي .... فيلمبردار۲- شيرمراد گودرزي .... دستيار فيلمبردار۳- رضا مهاجر .... عكسگروه تدوين۱- حسن مصيبي .... تدوينگروه موسيقي۱- واروژان .... آهنگساز۲- فائقه آتشين .... خوانندهگروه صدا۱- احمد احمدپور .... صدابردار۲- روبيك منصوري .... ميكس۳- واروژ .... افكتگروه تداركات۱- امير كيا .... مدير تداركاتگروه لابراتوار۱- عليرضا كريمي .... لابراتوار۲- علي عاطف خرم .... لابراتوار۳- علي عاطف خرم .... چاپ۴- عليرضا كريمي .... چاپ۵- عطري نژاد .... تيتراژساير عوامل۱- حسين جباري .... خوشنويسي۲- اويس وفسي .... خوشنويسي۳- علي گودرزي .... امور فني۴- فرامرز خيرآبادي .... امور فنيرضا و مادرش ماه بانو با خانواده حسين، موسوم به خان بابا، همدم و مونس هستند. رضا اوقاتش را با چنگيز، پسر خانواده، مي گذراند و به خواهر او مينو علاقه دارد. خان دايي موافق اين وصلت است، اما خان بابا مخالفت مي كند و محمود، پسر اكبرخان، را براي ازدواج با دخترش در نظر گرفته است. وقتي مينو اعتراض مي كند يكي از جوانهاي خانواده به نام هوشنگ را به عنوان نامزد او معرفي مي كنند. هوشنگ، كه از آمريكا بازگشته و در خارج، خود نامزد دارد، به كمك خان دايي رضا را ترغيب مي كند كه بر علاقة خود به مينو پافشاري كند. عاقبت خان بابا و چنگيز رضايت مي دهند كه مينو و رضا ازدواج كنند.
maryy: معرفی برخی از آثار بهروز وثوقی رشید - 1350 - پرویز نوری (بهروزوثوقی - زری خوشکام - بهمن مفید)گروه كارگرداني۱- پرويز نوري .... كارگردان۲- عبداله غيابي .... دستيار كارگردانگروه فيلمنامه۱- پرويز نوري .... نويسندهگروه بازيگران۱- بهروز وثوقي .... ۲- بهمن مفيد .... ۳- زري خوشكام .... ۴- ايران قادري .... ۵- ميرمحمد تجدد .... ۶- يدي .... ۷- جلال پيشواييان .... گروه تهيه و توليد۱- علي عباسي .... تهيه كنندهگروه فيلمبرداري۱- عليرضا زرين دست .... فيلمبردار۲- بهرام مولايي .... دستيار فيلمبردار۳- جعفر اكبري .... عكسگروه تدوين۱- عليرضا زرين دست .... تدوينگروه صحنه و لباس۱- هوشيار منجذب .... طراح لباسگروه موسيقي۱- واروژان .... آهنگسازگروه صدا۱- حسين بديهي .... صدابردار۲- مهدي رجاييان .... ميكس۳- منوچهر اسماعيلي .... سرپرست گويندگان۴- ميرزا گودرزي .... دستيار صدابردار۵- مهدي رجاييان .... افكتگروه تداركات۱- جلال پيشواييان .... مدير تداركاتگروه لابراتوار۱- عباسعلي حسيني .... لابراتوار۲- ذبيح اله غلامي .... چاپرشيد و دوستش جواهرهاي زن فلجي را مي ربايند، و زن ناغافل كشته مي شود. رشيد جواهرها را در معدني متروك پنهان مي كند و يه كلبه اي جنگلي پناه مي برد كه دو فراري (حامد و نازي) در آن ساكن هستند. بشير به حامد و نازي خبر مي دهد كه پليس در جست و جوي سارق و فراري است. حامد كه حدس مي زند قاتل فراري رشيد است به او پيشنهاد مي كند جواهرهاي مسروقه را بين خودشان تقسيم كنند و بگريزند. سيامك، دوست قاچاق چي حامد، با حامد و رشيد درگير مي شود، و نازي با تبر سيامك را از پا درمي آورد و رشيد و حامد به معدن متروكه مي روند. حامد زير آوار مي ماند و رشيد به كلبه باز مي گردد. نازي كلبه را به آتش مي كشد و هر دو به معدن باز مي گردند. با حضور پليس در معدن رشيد تصميم مي گيرد خودش را تسليم كند، اما با گلوله ي حامد، كه از زير آوار خود را بيرون كشيده است، از پا در مي آيد.
maryy: معرفی برخی از آثار بهروز وثوقی فرار از تله - 1350 - جلال مقدم (بهروزوثوقی- داود رشیدی - نیلوفر)جشنواره ها :حضور در جشنواره بين المللي فيلم سينما اتوپيا پاريس ـ دوره سوم (فرانسه ) 1365برنده جایزه بهترین کارگردانی (جلال مقدم) جشنواره سينمايي سپاس تهران ـ دوره چهارم 1350 گروه كارگرداني۱- جلال مقدم .... كارگردانگروه فيلمنامه۱- جلال مقدم .... نويسندهگروه بازيگران۱- بهروز وثوقي .... ۲- داوود رشيدي .... ۳- نيلوفر .... ۴- شمسي فضل الهي .... ۵- عباس ناظري نيك .... ۶- جلالي .... گروه تهيه و توليد۱- نندلال نارننداس هندوجا .... تهيه كنندهگروه فيلمبرداري۱- نصرت اله كني .... فيلمبردارگروه موسيقي۱- مرتضي حنانه .... آهنگساز«مرتضي» مرد جواني كه به علت خلافكاري و اشتباه به پنج سال زندان محكوم شده، پس از آزادي به سراغ دختر مورد علاقه اش «مهري» مي رود. اما او به ازدواج اجباري مردي به نام «اوستافرج» درآمده است. اوستا فرج در قبال مبلغي پول حاضر است مهري را آزاد كند. در همين زمان مرتضي به دام مردي به نام «كريم» مي افتد، و با او تصميم به سرقت مي گيرند. مرتضي پول ها را برداشته و به سراغ اوستافرج مي رود. طلاق انجام مي شود و وقتي مرتضي و «عسگر» (صاحب پول) از راه مي رسد و مرتضي را با شليك اسلحه اش به قتل مي رساند.
maryy: معرفی برخی از آثار بهروز وثوقی دشنه - 1351- فریدون گله (بهروز وثوقی- فروزان-حسین گیل)گروه كارگرداني۱- فريدون گله .... كارگردان۲- حسين بانكي .... دستيار كارگردانگروه فيلمنامه۱- فريدون گله .... نويسندهگروه بازيگران۱- بهروز وثوقي .... عباس۲- فروزان .... ۳- حسين گيل .... محمد۴- ابراهيم نادري .... ۵- جلال پيشواييان .... ۶- يدي .... ۷- حسن رضايي .... ۸- رضا حاجيان .... ۹- حسين شهاب .... ۱۰- فرهاد حميدي .... ۱۱- فريدون نريمان .... ۱۲- حسين شيرازي .... ۱۳- صالح .... ۱۴- گيتي فروهر .... ۱۵- غلامرضا سركوب .... ۱۶- حسين نواختي .... گروه تهيه و توليد۱- مهدي مصيبي .... تهيه كنندهگروه فيلمبرداري۱- نعمت حقيقي .... فيلمبردار۲- جمشيد فرحي .... دستيار فيلمبردار۳- رضا بانكي .... عكسگروه تدوين۱- حسن مصيبي .... تدوينگروه موسيقي۱- واروژان .... آهنگساز۲- داريوش اقبالي .... خوانندهگروه صدا۱- روبيك منصوري .... ميكس۲- حسن مصيبي .... امور فني صدا۳- گالوست گوركيان .... افكتگروه تداركات۱- ع صفوري .... تداركاتعباس معروف به «عباسآقا چاخان» يك شاگرد راننده بيكس و كار است كه لكنت زبان دارد و دائماً چاخان به هم مي بافد. يك شب به طور اتفاقي با بنفشه آشنا مي شود كه در جست و جوي رؤياهايش سر از محله اي بدنام درآورده، اما همچنان در صدد اين است كه خودش را از آنجا خلاص كند و يك چارديواري داشته باشد. عباس به بنفشه قول مي دهد كه كمكاش كند و بنفشه كه گول حرف هاي عباس را خورده، تصور مي كند با يك آدم پولدار و با اصل و نصب آشنا شده. بعد از اينكه بنفشه مي فهمد عباس به خاطر بدهي ناچيزي به زندان افتاده، با قرض گرفتن از باج خوري به نام محمد، معروف به «ممد دشنه»، عباس را آزاد مي كند. در زندان، عباس با فردي همسلول مي شود كه ادعا مي كند به دليل خيانت شريكاش به زندان افتاده، قرار مي شود كه عباس پس از آزادي برود سراغ برادر او و ازش بخواهد كه سهم طلب برادر را از شريك نامردش بگيرد. عباس اين كار را مي كند اما برادر دوستاش روش زندگي خود را تغيير داده و با زن و بچههايش خوش است. عباس پس از درگيري با ممد دشنه و براي تأمين نظر بنفشه به قصد پس گرفتن پول همبند سابق عازم جنوب مي شود. طي يك درگيري خونين و بعد از گرفتن پول مي فهمد كه خائن اصلي، هم سلولي او بوده و نه كسي كه به خاطرش به جنوب آمده است. عباس با پول برمي گردد و بنفشه را به خانه اي كه برايش گرفته مي برد، غافل از اينكه ممد دشنه در كمين آنهاست. سرانجام عباس با ممد درگير مي شود و او را در حوض همان خانه خفه مي كند و خودش با دشنهي ممد زخمي مي شود. عباس به جرم قتل به زندان مي افتد و بنفشه بيرون زندان منتظر اوست. در پايان عباس را مي بينيم كه از زندان آزاد شده ولي همچنان دارد چاخان مي كند.
دوبلرهای فیلمهای استاد بهروز وثوقی:بهروز وثوقی : (12 فیلم)گوزنها - سازش - تنگسیر - گرگ بیزار - قهرمانان - دزد بانک - عروس دریا - دختر ولگرد - لذت گناه - فرشته ای در خانه من - گل گمشده - صدکیلو دامادچنگیز جلیلوند : (16 فیلم)نفس بریده - بت - بت شکن - ماه عسل - ذبیح - کندو - ممل آمریکایی - همسفر - دشنه - فرار از تله - دور دنیا با جیب خالی - طوقی - لیلی و مجنون - ایمان - امروز و فردا - بیست سال انتظارمنوچهر اسماعیلی : (14 فیلم)سوته دلان - خاک - نفرین - بلوچ - غریبه - داش آکل - رشید - یک مرد یک شهر - پنجره - رضا موتوری - دنیای آبی - قیصر - بیگانه بیا - هاشم خانمنوچهر زمانی : (10 فیلم)دزد سیاهپوش - بر آسمان نوشته - دشت سرخ - گرداب گناه - منهم گریه کردم - هنگامه - دالاهو - زنی به نام شراب - خداحافظ تهران - تنگه اژدها حسين عرفاني 1 فیلم)كاروانها
maryy: معرفی برخی از آثار بهروز وثوقی پنجره - 1349 - جلال مقدم (بهروز وثوقی- گوگوش- نوری کسرایی)جشنواره ها:- برنده جایزه بهترین فیلمبرداری (نصرت الله کنی) در سومین جشنواره فیلم سپاس تهران 1349- حضور در بخش مسابقه جشنواره بين المللي سينما اتوپيا پاريس ـ دوره سوم (فرانسه ) 1365- حضور در بخش مسابقه جشنواره فوروم دزايماژ پاريس (فرانسه ) 1382گروه كارگرداني۱- جلال مقدم .... كارگردانگروه فيلمنامه۱- جلال مقدم .... نويسندهگروه بازيگران۱- بهروز وثوقي ....۲- فائقه آتشين ....۳- نوري كسرايي ....۴- فرخ ساجدي ....۵- محسن مهدوي ....۶- شاپور شالچي ....۷- توران مهرزاد ....۸- ژاله ....۹- حسن خياط باشي ....۱۰- حسن رضياني ....۱۱- نيكتاج صبري ....۱۲- جهانگير فروهر ....گروه تهيه و توليد۱- علي عباسي .... تهيه كنندهگروه فيلمبرداري۱- نصرت اله كني .... فيلمبردار۲- محمد مجيدي .... گروه فيلمبرداريسهراب از آبادان به تهران مي رود و در كارخانه عمويش مصطفي سالاري مشغول كار مي شود. او با زني به نام ترانه آشنا مي شود. ترانه كه آبستن است با نقشه اصغرژيلا سرپرستاش تصميم دارد سهراب را به عنوان پدر بچه معرفي كند تا او ناچار شود مخارج سقط جنين را بپردازد. سهراب به دخترعمويش علاقه مند مي شود اما مزاحمت هاي ترانه مانع از زندگي مشترك سهراب و ليلا است. ترانه و سهراب در قايق مشاجره مي كنند و با واژگوني قايق ترانه در آب غرق و سهراب به عنوان قاتل او دستگير مي شود. در بازجويي از سهراب روشن مي شود كه او باعث قتل ترانه نشده است. پس از آزاد شدن سهراب، دخترعمو و پسرعمويش سهراب را از خود مي رانند.
maryy: معرفی برخی از آثار بهروز وثوقی دخترولگرد - 1343 - آرامانیس آقامالیان (شهین - بهروزوثوقی- پرخیده)گروه كارگرداني۱- آرمانيس آقاماليان .... كارگردان۲- نصرت اله كني .... دستيار كارگردانگروه فيلمنامه۱- احمد نجيب زاده .... نويسندهگروه بازيگران۱- شهين .... لاله۲- بهروز وثوقي .... پرويز۳- پرخيده .... ۴- اكبر هاشمي .... آدم عباس۵- ماروتيان .... پدر لاله۶- مينو شفيع .... ۷- رضا شفيع .... مالك خانه۸- واهان .... ۹- رقيه چهره آزاد .... مادر لاله۱۰- نصرت اله كني .... ۱۱- مهدي .... ۱۲- مهري مهرنيا .... ۱۳- منزوي .... ۱۴- نيكخواه .... ۱۵- صادقي پور .... ۱۶- مالكي .... ۱۷- عباس باقر .... ۱۸- ناصر بيك .... ۱۹- علي ظهيري .... ۲۰- قدير .... ۲۱- عباسي .... ۲۲- امين اميني .... گروه تهيه و توليد۱- عزيزاله كردواني .... تهيه كننده۲- نصرت اله كني .... مدير تهيهگروه فيلمبرداري۱- واهاك وارطانيان .... مدير فيلمبرداري۲- علي عاطف خرم .... عكسگروه تدوين۱- گرگين گريگوريان .... تدوينگروه صحنه و لباس۱- ولي اله خاكدان .... دكورگروه موسيقي۱- جعفر پورهاشمي .... نوازنده۲- جعفر پورهاشمي .... شعر۳- شهين .... خوانندهگروه صدا۱- داريوش عزيزي .... صدابردار۲- گرگين گريگوريان .... امور فني صداگروه چهره پردازي۱- صنعان كياني .... چهره پردازگروه لابراتوار۱- علي عاطف خرم .... لابراتوار۲- نريمان پيرام .... چاپ۳- اكبر قاسمي نژاد .... تيتراژ۴- حسين خروجي .... دستيار چاپ۵- محمد كامكار .... دستيار لابراتوارساير عوامل۱- محمدعلي پسته اي .... امور فني۲- منوچهر فرزانه .... امور فني۳- اماموردي عامري .... امور فنيلاله دختر سرگرداني است كه پس از دزدي در ايستگاه راه آهن دستگير مي شود و به افسر پليس قول مي دهد كه پس از آن از راه صواب زندگي كند. جوان كارگري به نام پرويز مي كوشد لاله را به ازدواج با خودش راضي كند. اما لاله از اين كه بايد از مادر و پدر دايم الخمرش مراقبت و سرپرستي كند با پيشنهاد ازدواج مخالف است. مالك خانه اي كه خانواده ي لاله در خانه ي او سكونت دارند، پدر لاله را راضي مي كند كه به ازدواج دخترش با عباس رضايت دهد. يكي از آدم هاي عباس، كه در امور خلاف دست دارند، با متهم كردن لاله به جيب بري او را به زندان مي اندازد، و بعد با دادن رضايت آزادش مي كند. هوشنگ، برادر معتاد لاله، در چنگ افراد عباس است، و وقتي عباس و آدم هاي او لاله را زير فشار مي گذارند پرويز به كمك لاله و برادرش مي آيد و با آدم هاي عباس گلاويز مي شود. لاله در موقع فرار دچار سانحه و نابينا مي شود، و در كمال نااميدي تصميم مي گيرد خود را زير ريل قطار بيندازد، اما با يك شوك مجدد بينايي خود را باز مي يابد. با دستگير شدن عباس و افرادش پرويز و لاله زندگي تازه اي را در كنار هم آغاز مي كنند.
maryy: معرفی برخی از آثار بهروز وثوقی بیگانه بیا -1347 - مسعود کیمیایی (بهروز وثوقی- فرخ ساجدی - فرامرز قریبیان)گروه كارگرداني۱- مسعود كيميايي .... كارگردانگروه فيلمنامه۱- مسعود كيميايي .... نويسندهگروه بازيگران۱- بهروز وثوقي .... ۲- فرخ ساجدي .... ۳- مارينا متر .... ۴- فرامرز قريبيان .... ۵- جلال پيشواييان .... گروه تهيه و توليد۱- مرتضي اخوان .... تهيه كننده۲- مصطفي اخوان .... تهيه كنندهگروه فيلمبرداري۱- مصطفي عالميان .... فيلمبردارگروه موزیک - آهنگساز .... اسفندیار منفردزادهمرد جواني بي توجه به وضعيت دختري كه از رابطه با او فرزندي دارد، براي ادامه ي تحصيل به خارج سفر مي كند. دختر، نااميد، دست به انتحار مي زند. اما جوان ديگر او را نجات مي دهد و بعد نيز با او ازدواج مي كند. به زودي مرد اول از سفر خارج برمي گردد و چون خود را به شدت تنها و بيگانه مي بيند به خاطر سعادت آن ها اينبار اوست كه دست به انتحار مي زند.