maryy: معرفی برخی از آثار بهروز وثوقی بلوچ - مسعود کیمیایی - 1351(بهروز وثوقی-ایرن)بازیگران : بهروز وثوقی ، ایرن ، منوچهر فرید ، جلال پیشواییان ، شمسی فضل الهی ، امراله صابری ، احمد هاشمی ، خسرو گلستانی ، زرین ، عبداله غیابی ، مهدی میرزادگی ، نظام الدین شفایی ، پروین دولتشاهی ، عشقی ، چنگیز وثوقیکارگردان : مسعود کیمیاییدستیار کارگردان : عبداله غیابینویسنده : مسعود کیمیاییتهیه کننده : مهدی میثاقیهفیلمبردار : نعمت حقیقیدستیار فیلمبردار : جمشید فرحیگروه فنی فیلمبرداری : شیرمراد گودرزیعکس : جعفر اکبریتدوین : مسعود کیمیایی ، حسین حامیآهنگساز : اسفندیار منفردزادهصدابردار : واروژ ، روبیک منصوری ، حسین حامی ، رضا قویدلافکت : ایرج گل افشانچهره پرداز : ایرج صفدریمدیر تدارکات : محمد کنیلابراتوار : بهرام مؤمنیچاپ : بهرام مؤمنیتیتراژ : هاردیژانر : اجتماعیسال ساخت: ۱۳۵۱مدت : ۱۰۲ دقیقهدو گروه قاچاقچی پس از خریدن سکه های عتیقه در زاهدان به جان هم می افتند و یک گروه اعضای گروه دیگر را از پا در می آورند و دو تن از آنها پس از تجاوز به لیلا، همسر مردی به نام بلوچ به سمت پایتخت حرکت می کنند. بلوچ با قاچاقچی ها درگیر می شود و به اتهام قتل قاچاقچی هایی که به دست گروه دیگر کشته شده اند به زندان می افتد. بلوچ پس از دوازده سال از زندان آزاد می شود و رد قاچاقچی هایی را که به همسرش تجاوز کرده اند می یابد. او عبدالله یکی از قاچاقچی ها را در مغازه اش به قتل می رساند. اما قبل از پیدا کردن امیر، سرکرده قاچاقچی ها با زنی به نام فرنگیس آشنا می شود که سعی دارد بلوچ را از فکر کشتن امیر منصرف کند. بلوچ به رابطه امیر و فرنگیس پی می برد و امیر را به قتل می رساند و سپس هسمرش را در خانه ای عمومی می یابد و همراه او به به زادگاهش که روستایی ویران شده و متروک است بازمی گردد.
maryy: معرفی برخی از آثار بهروز وثوقی گرگ بیزار - مازیار پرتو - 1352(بهروز وثوقی- بهزادفراهانی)بازیگران : بهروز وثوقی ، آرام ، جعفر والی ، شهرزاد ، جلال پیشواییان ، ذبیح اله ذبیح پور ، نریمان شیری فرد ، میرمحمد تجدد ، بهزاد فراهانی ، عباس ناظری نیک ، یدیکارگردان : مازیار پرتودستیار کارگردان : سلطانینویسنده : بهزاد فراهانیتهیه کننده : محمدتقی شکراییمدیر تهیه : منصور مزینانیفیلمبردار : مازیار پرتودستیار فیلمبردار : حسن پژهانعکس : رضا بانکیتدوین : مازیار پرتوآهنگساز : مرتضی حنانهصدابردار : حسین بدیهیمیکس : روبیک منصوریدستیار صدابردار : میرزا گودرزیچهره پرداز : ایرج صفدریلابراتوار : عباسعلی حسینی ، ذبیح اله غلامیچاپ : ذبیح اله غلامی ، عباسعلی حسینیژانر : اجتماعیسال ساخت: ۱۳۵۲مدت : ۹۷ دقیقهآهنگري با همسرش گل اندام در قطعه زميني دور از آبادي كشت و زرع و زندگي مي كنند. بيك خان براي تصاحب زمين آهنگر به كمك عواملش شايع كرده كه آهنگر گل اندام را به عقد شرعي خود درنياورده است و خشم اهالي آبادي را نسبت به آن دو برمي انگيزد. اهالي به جز جواني به نام محمودي و دختر خل وضعي به نام مريم آنها را طرد مي كنند و مانع كسب و كار و زندگي شان مي شوند. گل اندام پا به زا است و شب هنگام اهالي و بيك خان از كمك به او امتناع مي كنند، و آهنگر را از خود مي رانند. وقتي آهنگر به خانه اش باز مي گردد با جسد گل اندام رو به رو مي شود و مي بيند كه مريم بر جسد مويه مي كند. آهنگر براي به گور سپردن همسرش اقدام مي كند؛ اما اهالي مانع مي شوند. او به ناچار دست به تفنگ مي برد و بيك خان را از پا در مي آورد. اهالي جنازه را به خاك مي سپارند و موقعي كه آهنگر بر قبر همسرش عزاداري مي كند دو ژاندارم او را دستگير مي كنند.
maryy: معرفی برخی از آثار بهروز وثوقی خاک - مسعود کیمیایی - 1352 (بهروز وثوقی- فرزانه تاییدی- فرامرز قریبیان)جوایز:- برنده جایزه بهترین فیلم در ششمین جشنواره فیلم سپاس تهران 1353- برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن (فرزانه تاییدی) در ششمین جشنواره فیلم سپاس تهران 1353- برنده جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد(فرامرز قریبیان) در ششمین جشنواره فیلمسپاس تهران 1353- حضوردر چهارمین دوره جشنواره بین المللی فیلم توکیو فیلمکس در ژاپن 1382گروه كارگرداني ۱- مسعود كيميايي .... كارگردان ۲- مسعود سلطاني .... دستيار كارگردان ۳- محمدرضا كوفرد .... دستيار كارگردان گروه فيلمنامه ۱- مسعود كيميايي .... نويسنده ۲- محمود دولت آبادي .... طرح اوليه داستان از گروه بازيگران ۱- بهروز وثوقي .... صالح ۲- فرزانه تأييدي .... شوكت ۳- فرامرز قريبيان .... مسيب ۴- جعفر والي .... ۵- جلال پيشواييان .... غلام ۶- پروين سليماني .... ۷- نظام الدين شفايي .... ۸- سعيد پيردوست .... قهوه چي ۹- نعمت اله گرجي .... ۱۰- گيتي فروهر .... ۱۱- ساغر .... گروه تهيه و توليد ۱- مهدي ميثاقيه .... تهيه كننده گروه فيلمبرداري ۱- نعمت حقيقي .... فيلمبردار ۲- جمشيد فرحي .... دستيار فيلمبردار ۳- شيرمراد گودرزي .... گروه فني فيلمبرداري ۴- كيومرث درم بخش .... عكس گروه تدوين ۱- عباس گنجوي .... تدوين گروه موسيقي ۱- اسفنديار منفردزاده .... آهنگساز گروه صدا ۱- روبيك منصوري .... صدابردار ۲- رضا قويدل .... دستيار صدابردار گروه چهره پردازي ۱- صنعان كياني .... چهره پرداز گروه تداركات ۱- صنعان كياني .... تداركات گروه لابراتوار ۱- بهرام مؤمني .... لابراتوار ۲- بهرام مؤمني .... چاپ پس از مرگ ارباب روستا، زن فرنگی او (ساغر) به کمک مباشر شرورش غلام (جلال پیشوائیان) از پسران بابا سبحان: صالح (بهروز وثوقی) و مسیب (فرامرز قریبیان)، که روی زمین مزروعی او کار میکنند، میخواهد زمینش را به او بازپس بدهند. صالح و مسیب امتناع میکنند؛ اما میپذیرند که اجارۀ زمین را در موعد مقرر بپردازند. کینۀ مباشر از مسیب بهدلیل علاقۀ ناکام او به شوکت (فرزانه تأییدی) همسر مسیب، است . نزاع او و نوچههایش بر سر زمین منجر به مرگ مسیب و زخمی شدن صالح میشود. صالح که بر اثر نزاع با غلام و اصابت ضربۀ بیل بر سرش تعادل روانی خود را از دست داده است غلام را در میدان آبادی بهقتل میرساند و خود نیز بهدست ژاندارمها دستگیر و روانۀ زندان مرکز میشود.
maryy: معرفی برخی از آثار بهروز وثوقی ملکوت - خسرو هریتاش - 1355 - (بهروز وثوقی - عزت الله انتظامی - جمشید گرگین)جوایز:دیپلم افتخار بهترین کارگردانی دربخش مسابقه پنجمین دوره جشنواره جهانی فیلم تهران -1355گروه كارگرداني۱- خسرو هريتاش .... كارگردان ۲- حسين زندباف .... دستيار كارگردان گروه فيلمنامه ۱- خسرو هريتاش .... نويسنده گروه بازيگران ۱- بهروز وثوقي .... ۲- عزت اله انتظامي .... ۳- ژاله سام .... ۴- جمشيد گرگين .... ۵- پري اميرحمزه .... ۶- كامران نوزاد .... ۷- صابر آتشين .... ۸- هدايت اله نويد .... ۹- فريد كتابي .... ۱۰- عصمت تابش .... ۱۱- عرش پورزارعي .... ۱۲- تقي سپيدنامه .... ۱۳- مهرداد حاج رسولي .... ۱۴- محمد حاج حسيني .... ۱۵- سعيد پناهنده .... ۱۶- مسعود مكاتيان .... گروه تهيه و توليد ۱- بهمن فرمان آرا .... تهيه كننده ۲- محمدعلي نقي كني .... مدير توليد ۳- علي كنگراني .... مدير توليد گروه فيلمبرداري ۱- هوشنگ بهارلو .... مدير فيلمبرداري ۲- احمد ابراهيمي .... فيلمبردار ۳- احمد ابراهيمي .... نورپرداز ۴- مصطفي لاجوردي .... نورپرداز ۵- محمد بخش .... دستيار فيلمبردار ۶- امير عرب الباجي .... دستيار فيلمبردار ۷- حسين قديمي .... دستيار نورپردازي ۸- محمد مجيدي .... دستيار نورپردازي ۹- فرهاد فرهادي .... عكس گروه تدوين ۱- خسرو هريتاش .... تدوين گروه صحنه و لباس ۱- داريوش رادپور .... طراح صحنه ۲- ملك جهان خزاعي .... طراح لباس ۳- حسن كريميان .... مسئول لباس ۴- سامي تحصني .... ساخت دكور گروه موسيقي ۱- كامبيز روشن روان .... آهنگساز گروه صدا ۱- روبيك گريگور يانس .... صدابردار ۲- روبيك گريگور يانس .... ميكس ۳- علي كسمايي .... سرپرست گويندگان ۴- اسحاق خانزادي .... افكت گروه چهره پردازي ۱- عبداله اسكندري .... چهره پرداز خلاصه داستان فیلم:مودت در يك مهماني، كه در باغش برگزار كرده، مسموم مي شود. دوستانش او را براي معالجه به مطب دكتر حاتم مي برند. دكتر در گفت وگو با منشي جوان مودت خود را از شايعاتي ، كه درباره اش بر سر زبان ها است ، تبرئه مي كند. دكتر حاتم از بيماريش م.ل مي گويد كه در طبقه ي دوم محل سكونت او بستري است و اصرار دارد كه تنها عضو باقي مانده ي بدنش قطع شود. دكتر حاتم و منشي جوان به زير زمين مطب- كه محل زندگي شكو ، نو كر سياه و دو رگه ي م.ل است- مي روند. منشي در تابوتي ، كه م. ل همراه خود آورده ، با جسد موميايي پسر جوان م.ل روبه رو مي شود. پسر جوان م.ل مريد دكتر اتم بوده و توسط پدر كشته شده است ، و م.ل از بابت فاصله اي كه دكتر حاتم بين او وفرزندش به وجود آورده درصدد گرفتن انتقام از اوست . شكو اوقاتش را با ساغر ، همسر جوان دكتر حاتم، مي گذراند. دكت حاتم- كه همه ي شاگردان و همسرانش را به قتل رسانده - ساغر را به جرم خيانت خفه مي كند . م.ل ، قبل از آن كه دست راست خود را قطع كند، خاطراتش را مي نويسد. او به دكتر حاتم پيشنهاد مي كند كه آمپولي به او تزريق كند تا حيات شادي آور برايش به ارمغان بياورد . دكتر حاتم ، كه اهالي شهر را با تزريق آمپول مسموم كرده تا وجود آلوده ي آن ها را از روي زمين پاك كند، م.ل را با تزريقآمپول مسموم مي كند ، و سپسبه شهري ديگر مي رود تا از نو نقشه ي خود را در مورد اهالي آنجا نيز عملي كند.
maryy: معرفی برخی از آثار بهروز وثوقی نفرین - ناصر تقوایی- 1352 (بهروز وثوقی- فخری خوروش- جمشید مشایخی)جوایز :- برنده جایزه بهترین فیلم دوم در دوره ششم جشنواره سینمایی سپاس تهران 1353- برنده جایزه بهترین کارگردانی در دوره ششم جشنواره سینمایی سپاس تهران 1353- برنده جایزه بهترین فیلمبرداری در دوره ششم جشنواره سینمایی سپاس تهران 1353گروه كارگرداني ۱- ناصر تقوايي .... كارگردان ۲- محسن تقوايي .... دستيار كارگردان گروه فيلمنامه ۱- ناصر تقوايي .... نويسنده گروه بازيگران ۱- بهروز وثوقي .... كارگر نقاش ساختمان ۲- جمشيد مشايخي .... ارباب ۳- فخري خوروش .... همسر ۴- محمدتقي كهنمويي .... ۵- نوروزي .... ۶- نريمان شيري فرد .... ۷- علي دهقان .... گروه تهيه و توليد ۱- ناصر تقوايي .... تهيه كننده ۲- محمدتقي شكرايي .... تهيه كننده گروه فيلمبرداري ۱- نعمت حقيقي .... مدير فيلمبرداري ۲- جمشيد فرحي .... دستيار فيلمبردار ۳- عبداله رسول نژاد .... عكس گروه تدوين ۱- عباس گنجوي .... تدوين گروه موسيقي ۱- اسفنديار منفردزاده .... آهنگساز گروه صدا ۱- روبيك منصوري .... صدابردار ۲- سعيد مظفري .... سرپرست گويندگان ۳- رضا قويدل .... دستيار صدابردار ۴- محمدباقر توكلي .... گويندگان ۵- محمود نوربخش .... گويندگان ۶- منوچهر اسماعيلي .... گويندگان ۷- نيكو خردمند .... گويندگان گروه تداركات ۱- حسن نورهاني .... تداركات ۲- كيوان زند .... تداركات گروه لابراتوار ۱- بهرام مؤمني .... لابراتوار ۲- فريدون فرشباف .... تيتراژ پیرمردی (محمدتقی کهنمویی) یک کارگر نقاش ساختمان (بهروز وثوقی) را از آبادان به جزیرۀ مینو میبرد تا خانۀ اربابش (جمشید مشایخی) را، که پسر شیخ جزیره است و عقلباخته و الکلی است، رنگآمیزی کند. ارباب که زندگی پُررخوتی دارد قادر به همراهی با همسر جوان و نجیبش (فخری خوروش) نیست. زن، بهرغم اینکه معتقد است شوهرش زندگی او را تباه کرده، به کمک پیرمرد وضع خانه و مزرعه را رونق میدهد؛ اما بهتدریج تنهاییاش او را به کارگر جوان نزدیک میکند. مرد که خود را از همسرش محرومشده میبیند با گلولۀ تفنگ اجدادی کارگر را بهقتل میرساند و زن بهتلافی شوهر را از پا درمیآورد و بر جسد هر دو مویه میکند.
فصل کرگدنها - بهمن قبادی - 2011/1390(بهروز وثوقی- مونیکا بلوچی)بازیگران : بهروز وثوقی - مونیکا بلوچی - آرش لباف - برن سات - داریوش اقبالیفیلمبرداری فیلم چند ماهی است که در ترکیه آغاز شده است.مونیکا بلوچی قرار است در فیلم بعدی «بهمن قبادی» به نام « Rhinos Season» بازی کند. فیلم قبلی بهمن قبادی «کسی از گربه های ایرانی خبر ندارد» نام داشت. مونیکا بلوچی این فیلم را فیلمی سیاسی دانست که به جنگ در عراق می پردازد. ظاهرا فیلم داستان عاشقانه ای نیز دارد و او در نقش زنی ایرانی ظاهر می شود. جالب است بدانید که همبازی مونیکا در این فیلم بهروز وثوقی است. تهیه کننده فیلم نیز اهل ترکیه و Menderes Demir نام دارد. در این فیلم به غیر از بهروز وثوقی بازیگر سرشناس سینمای پیش از انقلاب، آرش لباف و داریوش اقبالی دو خواننده ایرانی، مونیکا بلوچی بازیگر سرشناس ایتالیایی و برن سات بازیگر برجسته و جنجالی ترکیه حضور دارند. این فیلم که به زبان فارسی ساخته می شود و معلمی برای بهتر صحبت کردن “مونیکا بلوچی” به زبان فارسی، به استخدام گروه سازنده ی این فیلم درآمده است. وثوقی و بلوچی در این فیلم زن و شوهر هستند و آرش فرزند آن هاست. فیلم درباره ماجراهی زندگی یک شاعر است و به صورت بداهه سازی ساخته می شود. تورج اصلانی پس از ” کسی از گربه های ایرانی خبر نداره” در دومین همکاری با قبادی فیلمبرداری این کار را بر عهده دارد.
حکایت اولین عشق بهروز وثوقی برگرفته از کتاب خاطراتشدر دبیرستان بابک کاپیتان تیم بسکتبال مدرسه است و بعد از ظهرها باتیم تمرین می کند ، دیوار به دیوار دبیرستان بابک یک مدرسه دخترانهاست . روزی بعد از تعطیلی مدرسه هنگام تمرین توپ را به سمت حلقهپرتاب می کند اما توپ برایش نقشه ای دارد و جای حلقه از پنجره یکیاز کلاس های مدرسه دخترانه به داخل می افتد ، مدرسه دخترانه نیزتعطیل شده ، دوستانش به او می گویند : حالا که تو توپ را سوت کردیباید خودت هم بروی بیاری!او به در مدرسه دخترانه می رود - با لباس ورزشی و شورت ورزشی-خیس عرق و نفس نفس زنان . فراش پیر مدرسه به او اجازه نمی دهد کهوارد مدرسه دخترانه شود ، بهروز خواهش می کند و می گوید که مدرسهتعطیل است و الان کسی در مدرسه نیست و بالاخره فراش مدرسه به اومی گوید : برو زود بردار و بیا ! دفعه آخرت هم باشد ...بهروز نفس زنان پله ها را بالا میرود .. در کلاس را که باز می کندمتوجه می شود دو دختر در کلاس مشغول درس خواندن هستند ، خجالتمی کشد ، سرش را پایین می اندازد و میرود که توپ را بردارد ، دخترهابا دیدن بهروز با آن سر و وضع خنده شان می گیرد و بالاخره یکی شان بهخنده می افتد .صدای خنده دختر در گوش بهروز می پیچد سرش را که بالا می آورد و بهچشمان دختر که نگاه می کند دلش می لرزد ، چشمان سیاه دختر او رامجذوب می کند ، با عجله توپ را بر می دارد و از پله ها پایین می آید امادلش را در همان کلاس جا گذاشته است .کاپیتان تیم بسکتبال مدرسه عوض اینکه توپ را به سبد بیاندازد آنرا از پنجرهبه داخل کلاسی که دختر درآن درس میخواند می اندازد،دیگر رگ خواب فراش مدرسهرا پیدا کرده و از این طریق هر روز معشوق خود را میبیند فردا برای اینکه دختر راببیند زودتر از موقع جلوی مدرسه می ایستد همین که دختر را میبیند دختر به او لبخندی میزند وبه طرف مدرسه قدم تندنرمیکند.فردا وفرداهای دیگر میرسند تا اینکه بهروز کاغذی را به دست دختر میدهددخترک در کلاس کاغذ مچاله شده را میگشاید،فردا دم غروب میدان رشدیهفردای آنروزدر یک زمستان سرد دختر در حالیکه دستمالی جلوی بینی اش گرفته سر قرار میآید.باهم راه می افتند ،بهروز نمیداند چه بگوید ولی کلمات با پرسیدن اسم دختربصورت ناخواسته بر زبانش جاری میشود،*هما*چهره هما را توی تاریکی درست نمیدید تا اینکه به یک تیر چراغ برق رسیدند و..*با این که 16سال بیشتر نداشتم ولی یکدفعه رو به هما کردم و گفتم میذاری ببوسمت؟هیچ نگفت، سریع بوسیدمش*بیشتر موقعها هم دوچرخه احمد سید علی رو میگرفتم،از قضا احمد هم بادختری دوست شده بود که هم محلی هما بود واز این طریق پیامها رد و بدل میشدمدتی این ملاقاتها ادامه داشت تا اینکه تصمیم گرفتیم مکان ملاقاتمان دکه روزنامه فروشیسرکوچه ای که خانه پدر هما بود باشد،هرشب به بهانه روزنامه یا مجلهدر حالیکه نگاهمان به مجله یا روزنامه ها بود باهم صحبت میکردیم تا اینکه،یکشب در حالیکه چشمانش قرمز شده بود گفت *این آخرین ملاقاته گفتم چرا؟گفت پدرم گفته ترک تحصیل کنم برای اینکه قول تورو به یکی از فامیلها دادم*افتان ولرزان به طرف خانه راه افتادماحمد سیدعلی بعدا گفت وقتی عروس و داماد رو به خونه پدر عروس آوردندهما از همیشه قشنگتر شده بود
حقیقتاْ بزرگترین و نام آورترین بازیگر سینمای ایران از ابتدا ، بهروز وثوقی عزیزه.عاشقونه دوستت دارم و برات آرزوی سلامتی دارم.
mahsa_hot: حقیقتاْ بزرگترین و نام آورترین بازیگر سینمای ایران از ابتدا ، بهروز وثوقی عزیزه.عاشقونه دوستت دارم و برات آرزوی سلامتی دارم. منم همین طور