ارسالها: 12930
#811
Posted: 8 Jun 2015 14:53
مظنونان دستگیر شده بیگناه بودند
فرهیختگان : شایعات درباره شناسایی متهم به اسیدپاشی اصفهان ادامه دارد
هفت ماه و 15 روز از اسیدپاشی اصفهان در حالی میگذرد که هنوز تنها خبری که درباره این جنایت منتشر میشود شایعات گاه و بیگاهی است که هر چند ماه یک بار در فضاهای مجازی منتشر و از سوی پلیس اصفهان تکذیب میشود.
از آخرین مورد این اتفاق نیز فقط یک هفته میگذرد که در بیشتر فضاهای مجازی چنین خبری منتشر شد که مظنون اسیدپاشی اصفهان دستگیر شده است.
خبر اگر چه بسیار کلی بود و هیچ جزئیاتی درباره متهم نداشت، اما با این حال طولی نکشید که در بعضی از خبرگزاریها نیز چنین خبری با عنوان «احتمال دسـتگیری اســـیدپاش اصفهان» منتشر شد.
شهریاری، معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان اصفهان درباره این خبر به فرهیختگان گفت: «چنین خبری را از پایه غلط اعلام کرده و تمام خبرهای مربوط به دستگیری متهم مربوط به اسیدپاشی را رد میکنیم.» او با بیان اینکه افراد زیادی مربوط به حادثه اسیدپاشی در اصفهان و حتی شهرهای دیگر دستگیر میشوند، گفت: «پرونده اسیدپاشی باز است و رسیدگی فوری به این پرونده همان اندازه که از ابتدا در دستور کار بود، هنوز هم هست.
افراد زیادی هر روز درباره این پرونده بهعنوان مظنون دستگیر شده و پس از بازجوییها و اثبات بیگناهیشان آزاد میشوند.»
وی درباره متهمی که اخیرا دستگیر شده و اکثر سایتها بهعنوان متهم اسیدپاشی به آن پرداختهاند، گفت: «این متهم اصولا هیچ ربطی به ماجرای اسیدپاشی اصفهان نداشت و تنها سارق منزل بود.»
معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان اصفهان در پاسخ به اینکه آیا اطلاعرسانی محدود درباره این ماجرا به حجم شایعات دامن میزند یا خیر، گفت: «شاید بیتاثیر نباشد، اما این به آن معنا نیست که بخواهیم اطلاعرسانی درباره این پرونده را بیشتر کنیم زیرا تصمیماتی که در اتاق فکر گرفته شد مبنیبر آن است تا زمانی که پرونده مشخص نشود نمیتوانیم بیش از این اطلاعرسانی کنیم.»
«اطلاعرسانی بیش از این» را در حالی معاون اجتماعی در سخنان خود به کار برده که پلیس از آذرماه یعنی یک ماه پس از حادثه، تا امروز هیچ اطلاعرسانی نکرده و تنها صحبتهایی که درباره این ماجرا شده در پاسخ به سوالات خبرنگاران و به صورت محدود بوده است.
آبان پارسال فردی روی حداقل چهار دختر اصفهانی در حالی اسید پاشید که دو نفر آنها تقریبا بینایی خود را از دست داده و صورت هر چهار نفرشان از بین رفته است. مراحل درمانی این چهار قربانی در حالی ادامه دارد که هنوز هیچ خبری از دستگیری و شناسایی متهم نیست.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#812
Posted: 8 Jun 2015 14:54
سه دختر بخشیدند، پدرزن نبخشید
مرد معتاد که همسرش را کشته بود دیروز پای میز محاکمه ایستاد و گفت که تحتتاثیر مصرف مواد مخدر دست به جنایت زده است. این مرد با حکم پنج قاضی دادگاه به قصاص محکوم شد.
در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی عزیزمحمدی و با حضور چهار مستشار تشکیل شد، ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند.
او گفت: «حسین 55 ساله متهم است که بامداد سیام دی 92 همسر 50 سالهاش به نام پروین را در خانهاش در پیشوای ورامین کشته و همانجا بازداشت شده است. اکنون با توجه به مدارک موجود در پرونده برایش اشدمجازات میخواهم.»
سپس سه دختر قربانی در جایگاه ویژه ایستادند و با گذشت از خون مادرشان، پدر قاتل را بخشیدند. زهرا 20 ساله در حالی که اشک میریخت، گفت: «پدرم از چند سال پیش معتاد شده بود. او به خاطر اعتیاد به مواد مخدر بدخلق و بهانهگیر شده بود و بیدلیل با مادرمان دعوا میکرد و سرانجام هم تحتتاثیر مصرف مواد مادرمان را کشت. اما چون میدانیم با قصاص پدرمان، مادرمان زنده نمیشود از قصاص او گذشت میکنیم. ما راضی به مرگ پدرمان نیستیم.» پدرزن متهم اما وقتی روبهروی پنج قاضی ایستاد برای دامادش حکم قصاص خواست. پیرمرد گفت: «دخترم سالها با بدرفتاریهای دامادم ساخت و با او زندگی کرد اما این مرد بیدلیل دخترم را کشت. من به هیچ قیمتی از خونخواهی گذشت نمیکنم و او باید قصاص شود.»
سپس حسین پشت تریبون دفاع ایستاد و در تشریح جزئیات ماجرا گفت: «همراه همسر و دخترانم برای سفر به شمال رفته بودیم. نیمهشب به تهران رسیدیم و من که خسته بودم پس از مصرف مواد خوابیدم. صبح زود پروین مرا بیدار کرد تا به سرکار بروم. به او گفتم حالم خوب نیست اما شروع به فحاشی کرد. به او گفتم آرام باشد تا بچهها بیدار نشوند اما با لگد به صورتم کوبید. من هم که حال طبیعی نداشتم با کارد آشپزخانه چند ضربه به او زدم. وقتی همسرم غرق خون روی زمین افتاد به خودم آمدم و بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم اما کار از کار گذشته بود.»
او ادامه داد: «من زنم را دوست داشتم. 22 سال با او زندگی کردم و هرگز راضی به مرگش نبودم اما اعتیاد زندگیام را تباه کرد. قبل از اعتیاد در یک کارخانه کار میکردم اما به خاطر اعتیادم اخراج شدم. کار درست و حسابی نداشتم و تازگی در یک مغازه مشغول به کار شده بودم. همسرم به خاطر من سختیهای زیادی را تحمل کرد. او هم در این زندگی افسرده و عصبی شده بود. من شرمنده پدر همسرم و دخترانم هستم.»در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد و حسین را به قصاص محکوم کرد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#813
Posted: 8 Jun 2015 14:55
مجازات سنگین برای رباینده دختر ۳ ساله
مرد شیطان صفت که دختر سه ساله را پس از ربودن در پارک مورد آزار و اذیت قرار داده بود، با رای دادگاه به 15 سال زندان و 90 ضربه شلاق محکوم شد.
به گزارش جام جم، صبح روز شنبه 29 آذر سال گذشته، زن و مرد جوانی که برای ورزش به پارکی در محله جوادیه تهران رفته بودند، مرد میانسالی را در حال آزار و اذیت دختر خردسالی در گوشه ای از پارک دیدند. آنها سپس با کمک نگهبان پارک مرد متجاوز را دستگیر کردند و موضوع را به پلیس اطلاع دادند.
ماموران با حضور در پارک به تحقیق از نگهبان پرداختند که وی گفت ساعت پنج صبح متوجه این مرد داخل پارک شدم. او چند ساعت داخل پارک پرسه زد و رفت. نیم ساعت بعد دوباره او همراه با دختر خردسالی وارد پارک شد. ابتدا به وی مشکوک نشدم تا این که زن و مرد جوانی سراغ من آمده و مدعی شدند، مردی را در حال آزار و اذیت دختر خردسالی دیده اند. با کمک این زن و مرد، وی را دستگیر کرده و در اتاق نگهبانی زندانی کردیم.
در ادامه مرد جوان هم به پلیس گفت من همراه همسرم برای ورزش به پارک آمدم. متوجه شدم این مرد دست دختربچه را گرفته است و به زور او را به طرف وسایل بازی پارک می برد. کنجکاو شدم و به دقت آنها را زیرنظر گرفتم. او سپس شروع به آزار و دختر بچه کرد. دختر خردسال از ترس دست و پایش می لرزید. همان لحظه فهمیدم که او هیچ نسبتی با مرد میانسال ندارد به خاطر همین به طرف آنها رفتم تا موضوع را سؤال کنم. وقتی دختربچه مرا دید، گریه کرد و این مرد او را رها کرد. مرد آدم ربا ابتدا ادعا کرد که دخترش است اما دختر کوچولو با گریه گفت که این مرد او را به زور به پارک آورده است. پس از این مرد آدم ربا قصد فرار داشت که او را گرفتیم .
ماموران در ادامه پدر و مادر دختر بچه را شناسایی کرده و دختر سه ساله را تحویل آنها دادند.
مرد 42 ساله به نام حسن پس از انتقال به دادسرای جنایی تهران گفت: من زن و دو بچه دارم و در یکی از شهرک های حوالی ورامین زندگی می کنم. روز حادثه متوجه شدم این دختر بعد از خریدن نان از نانوایی به طرف خانه اشان می رود. به او نزدیک شدم و او را به بهانه بازی و خرید خوراکی به پارک کشاندم. ابتدا کمی با او بازی کردم و قصد داشتم او را از پارک خارج کنم که نگهبان پارک و مردی که ورزش می کرد متوجه شده و مرا دستگیر کردند.
تحقیقات بعدی پلیس هم نشان داد متهم سابقه دار است و دو بار دیگر به جرم ربودن دختربچه ها بازداشت و روانه زندان شده است.
متهم در بازجویی بعدی نیز اعتراف کرد که دو بار به جرم ربودن دختران کم سن و سال در ورامین به زندان رفته و این بار برای ربودن دختری دیگر به جنوب تهران آمده بود.
متهم به دستور قاضی مدیر روستا به اتهام آدم ربایی با قرار بازداشت موقت روانه زندان شد و پرونده او با صدور کیفرخواست به اتهام آدم ربایی و آزار دختر بچه به دادگاه عمومی تهران ارسال شد.
حسن در جلسه محاکمه مدعی شد، شیطان او را فریب داده و به همین خاطر تصمیم به آزار دختر خردسال گرفته است.
رئیس دادگاه پس از دفاعیات متهم او را به اتهام ربودن دختر سه ساله به 15 سال زندان و به اتهام آزار و اذیت به 90 ضربه شلاق محکوم کرد.
هشدار پلیس: مجرمانی که با فصل گرما می آیند
بررسی های پلیس نشان می دهد با بیرون آمدن کودکان در فصل تابستان به معابر و پارک ها برای بازی، وقوع سرقت طلاجات و ربودن کودکان خردسال نیز افزایش می یابد، چرا که کودکان با همراه داشتن زیورآلات و وسایل گرانقیمت، آسیب پذیرتر و طعمه مناسبی برای سارقان هستند.
در گزارش پلیس آمده است، فرهنگ آراستن کودکان بویژه دختربچه ها به طلا و دیگر زیورآلات قیمتی و به دنبال آن سرقت طلا و جواهرات از آنها، امروز به مساله ای تبدیل شده که می تواند آسیب های جسمانی و عوارض روحی و روانی را در آینده برای فرزندان به دنبال دارد.
این جرم به عنوان کاری راحت و بدون دردسر برای سارقان به شمار می رود، زیرا آنها با تهدید یا دادن تنقلات مختلف و... براحتی از کودکان سرقت می کنند. این کودکان در اکثر مواقع متوجه سرقت نشده یا اگر می شوند، قدرت مقابله با سارقان را ندارند. در بعضی از مواقع سارقان فقط طلا و جواهرات کودکان را به سرقت می برند، اما گاهی اوقات کودکان از اذیت و آزار سارقان در امان نمی مانند. قطعا این گونه حوادث، لطماتی را به روح و جسم کودکان وارد می کند که جبران آن بسیار مشکل است.
سرهنگ عباسعلی محمدیان، رئیس پلیس آگاهی تهران در این باره هشدار می دهد: والدین باید همیشه به رفت و آمد و نوع بازی کودکان، مکان های بازی، دوستان آنها و حوادث رخ داده در سطح جامعه حتی جزیی ترین مسائل که در نظر آنها بی اهمیت جلوه می کند، توجه داشته باشند. باید از آراستن فرزندان به طلاجات در مواقع غیرضروری خودداری کرد و به آنها آموخت که هرگز پول خود را به دیگران نشان ندهند.
وی ادامه داد: به فرزندان خود بیاموزید هرگز در مکان های خلوت و دور افتاده و متروک بازی نکنند. والدین باید در پارک ها و گردشگاه ها اطفال را به حال خود رها نکنند. فرزندانتان هیچگاه تنهایی به جایی نروند و از رها کردن کودکان به صورت تنها در کوچه و خیابان و بدون مراقبت پرهیز کنید.به کودکانتان بیاموزید که آنها هرگز دعوت افراد غریبه را برای بازی نپذیرند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#814
Posted: 9 Jun 2015 14:08
نقشه سیاه با ازدواج خاکستری
پسر کم سواد در سایتهای همسریابی به اغفال دختران و زنان سادهلوح میپرداخت و به کلاهبرداریهای میلیونی دست میزد.این تبهکار 24 ساله با نام بهروز از یکی از شهرستان های شمال غرب به تهران سفر کرد و با ساختن چند پروفایل جعلی با نامهای مستعار و عکسهای فتوشاپی در سایت همسریابی طعمههای خود را شکار میکرد.به گزارش این پرونده، بهروز که در گذشته به خاطر سرقت خرد به زندان افتاده بود با این روش با زنان و دخترانی از مشهد، زاهدان و تهران آشنا شده بود و در مدت چند ماهه دوستیاش اعتماد آنها را جلب کرده و به بهانههای راهانداختن شغل تازه، فراهم کردن مقدمات ازدواج و حتی سفر به شهرهای آنان برای خواستگاری بیش از 110 میلیون تومان، تنها از چهار زن کلاهبرداری کرده بود.
قرار در فرودگاه
بهروز که در تهران زندگی میکند در شهرها و مکانهای مختلف با زنان جوان ملاقات میکرد.وی یکی از آنها را هر از گاهی در فرودگاه مهرآباد میدید. این دختر که 12 سالی بزرگتر از بهروز بود در مدت چهار ماه آشناییاش با این جوان شیاد با علاقهمند شدن به او نه تنها طلاهایش که بیش از 80 میلیون تومان برای او وام گرفته و پول دستی به وی داده بود. این زن سادهلوح در زمان کوتاهی به قدری به بهروز اطمینان داشت که هیچ رسیدی نیز از او برای ضمانت نگرفته بود و تنها امیدش این بود که وضعیت زندگی این پسر تغییر کرده و با او ازدواج کند. این کلاهبرداریها ادامه داشت تا اینکه زن سادهلوح به شرایط ظنین شد و از بهروز خواست پولش را پس بدهد اما مرد شیاد هر بار با ترفندی از پرداخت سر باز زد و زن فریبخورده متوجه شد در دام یک کلاهبردار گرفتار شده است.
شکایت نزد پلیس فرودگاه
زن جوان که همیشه مرد مورد علاقهاش را در فرودگاه مهرآباد میدید وقتی پی برد همه رویاهایش بر باد رفته است نزد پلیس فرودگاه رفت و ادعا کرد مدتها است از سوی یک شیاد هدف قرار گرفته است. عجیب اینکه زن اغفال شده دیگری نیز با همین روش مشابه نزد پلیس فرودگاه فاش کرده بود در دام یک شیاد در سایت همسریابی افتاده است. مأموران پلیس نیز وقتی داستانهای مشابه دو زن و قرارهای بهروز در فرودگاه با آنان را شنیدند از زن جوان که لپتاپ خود را به بهروز امانت داده بود خواستند به بهانه بازگرداندن لپتاپ، بهروز را با زبانی نرم به فرودگاه بکشاند و همین ترفند پلیس کافی بود تا عصر شنبه 16 خرداد ماه سال جاری، بهروز پای در کمینگاه مأموران بگذارد. بهروز بازداشت شد و همزمان در حالی که این شیاد با داد و فریاد سعی داشت جوسازی کند، یکی از زنان به خاطر اینکه مدتها با رویای دستنیافتنی، فریبهای خواستگار اینترنتیاش را خورده به گریه افتاد.مأموران در بررسی گوشی همراه بهروز با اطلاعات و شمارههای سه زن دیگر روبهرو شدند که با آنان تماس گرفته و دیدند همگیشان از طریق سایت همسریابی با بهروز آشنا شدهاند.این دختران نیز برای طرح شکایت از شهرهایشان به تهران سفر کردند در حالی که باور نداشتند مدتهاست در دام چربزبانیهای مرد جوان که به هر کدام خود را با شغلهای اسم و رسمداری معرفی کرده بود، افتادهاند.سرهنگ «ابراهیم حسینزاده» رئیس پلیس فرودگاه مهرآباد گفت: «این جوان 24 ساله از بهمن ماه سال گذشته با زن جوانی در سایت همسریابی آشنا شده و با وعده ازدواج یا مسائل دیگر از آنها جلب اعتماد و میلیونها تومان از آنها کلاهبرداری کرده است.»وی افزود: «بهروز در حال حاضر به اتهام کلاهبرداری و سوءاستفاده از اطلاعات شخصی افراد و روابط غیراخلاقی در بازداشت است که اتهامهای اخلاقی او در ارتباط با یکی از زنان فریبخورده در دست بررسی قرار دارد.»سرهنگ حسینزاده ادامه داد: «ما با هماهنگی مسئولان قضایی با آموزش به یکی از طعمهها با بهروز قرار گذاشتیم و او را در فرودگاه دستگیر کردیم. با توجه به شکل کلاهبرداریهای این شیاد، به نظر میرسد که او طعمههای دیگری نیز داشته باشد که به همین خاطر بازپرس پرونده خواستار انتشار عکس بهروز در روزنامهها شد تا زنانی که با همین روش به دام افتادهاند با اطمینان از محرمانه بودن مشخصاتشان به پلیس مراجعه کنند.»وی افزود: «تحقیقات نشان میدهد بهروز از نظر تحصیلات زیر دیپلم بوده و متأسفانه طعمههایش تحصیلات عالیه دانشگاهی داشته و دارای موقعیت اجتماعی خوبی نیز هستند.»رئیس پلیس فرودگاه مهرآباد درباره اتهام رابطه غیراخلاقی این پسر نیز گفت: «طبق گفتههای یکی از زنان، بهروز با استقرار در یکی از مراکز اقامتی مشهد با وی قرار گذاشته و او را به هتل میکشاند و با زور و تهدید طعمهاش را هدف نیت شوم قرار داد کارکنان آن مرکز نیز با پی بردن به این قرار پنهانی، بهروز را از آنجا اخراج کردند که این اتهام در دست بررسی است.»سرهنگ حسینزاده ادامه داد: «زنانی که با این روش در سایت همسریابی فریب بهروز را خوردهاند، میتوانند به پلیس اطلاعات امنیت فرودگاه مهرآباد مراجعه کرده یا با شمارههای 61022699 و 61022681 تماس بگیرند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#815
Posted: 9 Jun 2015 14:10
داد و ستد مرگ ١٥ ثانیهای در کف خیابان ناصر خسرو
٦٠٠ هزار تومان برای یک مرگ ١٥ ثانیهای! شوخی نبود حرفهای دلال سیانور در ناصرخسرو. معامله بود، معاملهای دوطرفه که یک سرش پول بود و یک سرش مرگ.
خوردن سیانور مثل شلیک گلوله است، بازارش هم. پیدا کردن سیانور بین دلالهای دارو در بازار ناصرخسرو، هرچند سخت ولی شدنی است. قرصی که سالهاست فروش آزادانهاش ممنوع است و حالا اما دستفروشهای دارو ادعا میکنند با گرفتن بیعانه، سیانور وکیوم شده خارجی را بدون معطلی میفروشند، آن هم به شرط مرگ. چند متر بالاتر از میدان توپخانه، پشت پرترددترین ایستگاه مترو پایتخت، جایی که مردم شتابزده پیادهروها را میدوند تا از عقربه زندگی عقب نیفتند، حکایت خرید و فروش مرگ حکایت دیگری است.اما این همه بازار نیست و سیانور تنها بین دستهای دستفروشان دارو در ناصرخسرو رد و بدل نمیشود، بلکه نسخههای دیگری از مرگ با این سم کشنده حالا در مراکز تجهیزات پزشکی و آزمایشگاهی هم خریدار دارد. پودر سیانید پتاسیم و یا همان سیانور فرقی نمیکند، با فاکتور به فروش میرسد آن هم بستهای ٥٥ هزارتومان. فروش این گَردکشنده در این فروشگاهها زنگ خطر جدی است.کپسول، قرص، پودر مهم نیست حالا انگار هرچه که بخواهی در دسترس است.
نوسان قیمت در معامله سیانور
دلالان بازار مکاره ناصرخسرو، دارو و مشتقات مختلفی میفروشند، از دور که به دلالهای دارو در گوشه کنار خیابان نگاه میکنی تشخیص آدمهای خوب از بد سخت است. پسری که با گرمی از خرید سیانور استقبال میکند و خیلی راحت قیمتش را میگوید، خوب است یا بد؟ دلالی که در آشفتهبازار ناصر خسرو وانمود میکند سیانور را با گارانتی میفروشد و هرگز در ٣ دقیقه مکالمه نمیپرسد که دخترک سیانور را برای کشتن خودش میخواهد یا دیگری!«من ٦٠٠ تومنیش رو دارم اما اگه تو خیابانهای فرعی دنبال دلالان دارو بگردی و بهت اعتماد کنند سیانور تا ٤٠٠ تومان هم گیرت میاد، اون هم با گارانتی مردن.»اینها را پسری میگوید که بین همه فروشندههای داروی غیرمجاز به نظرم راحتتر صحبت میکرد.
با این حال فروش سیانور تنها به ناصرخسرو ختم نمیشود. روزی که دانشجوی رشته دکترای روابط بینالملل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران با مرگی مشکوک جان سپرد هیچکس تصور نمیکرد او روز قبل یک بسته حاوی پودر سیانور خریداری کرده باشد. وقتی ساعت ٤٥: ١٣ ظهر روز ١٣ بهمن ماه به اتاق رئیس دانشگاه رفت تنها چند دقیقه بین مرگ و زندگی دست و پا زد. به اورژانس نرسیده بود که به کام مرگ فرو رفت. همان روز در جیب این دانشجو قوطی حاوی پودر سیانید پتاسیم پیدا شد و در بررسی ماموران فاکتور فروش این سم کشنده ضمیمه پرونده شد. فاکتوری که نشان میداد او پیش از مرگش پودر سیانور را در ازای پرداخت ٥٥هزار تومان از فروشگاه تجهیزات پزشکی و آزمایشگاهی در خیابان ولیعصر خریداری کرده بود.
ماجرای فروش سیانور هم مثل فروش غیرقانونی قرص برنج در بعضی از عطاریها کمکم راهش را به فروشگاههای تجهیزات پزشکی و آزمایشگاهی باز کرده است. اتفاقی که فعلا به دلیل گسترده نبودن، بیخطر به نظر میرسد اما عدم نظارت و کنترل بر امور تجاری امنیت جامعه را، به خطر خواهد انداخت. ناصری مدیر اجرایی اتحادیه تجهیزات پزشکی و آزمایشگاهی تهران درباره فروش سیانور در این فروشگاهها به «شهروند» میگوید: «تهیه و توزیع کالا تحت نظرمستقیم اتحادیه نیست و اعضای هیأتمدیره در امور تجاری فروشگاهها دخالت ندارند. در بخشنامههای متوالی به فروشگاهها تأکید شده است که مواد آزمایشگاهی و شیمیایی به فروش نرسانند و طبق قانون در این حوزه فعالیت نکنند. در پروانه واحدهای صنفی تنها وسایل و مواد آزمایشگاهی قابل فروش هستند و فقط چند فروشگاه معتبر، مواد شیمیایی و ملزومات آزمایشگاهی آن هم تحت نظر پلیس امنیت، اجازه فروش دارند. با این حال اگر فروشندهای بر خلاف این دستورالعمل مواد شیمیایی و خطرناک را به فروش برساند، در صورت اعلام شکایت از این واحد صنفی، اتحادیه بلافاصله با این موضوع برخورد خواهد کرد. اگر تخلف محرز شود، طبق آییننامه، به میزان تخلف، یک فروشگاه به پرداخت جریمه نقدی، ابطال پروانه کسب و درنهایت برای برخورد قانونی به مراجع ذیصلاح معرفی خواهد شد.»
ناصری در رابطه با مدرک فاکتور فروش سیانید پتاسیم یک فروشگاه تجهیزات پزشکی و آزمایشگاهی در پرونده مرگ پسر دانشجوی دانشگاه تهران گفت: «فاکتورهای فروشگاهها تحت پوشش اتحادیه نیست. با این حال تا کنون موارد مشابه از چنین تخلفی به اتحادیه گزارش نشده است، اما درصورت شکایت قطعا به این تخلفات رسیدگی خواهد شد.»
خرید و فروش مواد سمی جرم نیست!
بهمن کشاورز حقوقدان معتقد است مواد سمی که وسیله ارتکاب جرم واقع میشوند صرفا به این علت از گردش خرید و فروش خارج نمیشوند که کارد آشپزخانه هم ممکن است وسیله قتل قرار گیرد. این وکیل دادگستری در رابطه با جرم فروش سیانور در فروشگاهها به «شهروند» میگوید: «سیانور تنها استفاده جنایی ندارد و در ریختهگری، صنایع فلزی و عکاسی نیز مورد استفاده قرار میگیرد. اگر بخواهیم ممنوعیت فروش سیانور را بپذیریم لاجرم باید خرید و فروش بسیاری از حشرهکشها، مرگ موش و امثال این مواد هم ممنوع شود. بدیهی است مراجع مربوطه حسب مورد میتوانند خرید و فروش بعضی اقلام را به تحقق برخی شرایط موکول کنند،مثل وابستگی به صنف خاص یا داشتن مجوز از مرجع ویژه. اما بهطورکلی نمیتوان اعلام کرد خرید و فروش هر نوع ماده سمی ممنوع است. تدبیر موثر و مفیدی که در این مورد میتوان توصیه کرد این است که فروش کلی و جزیی اقلام سمی و مشابه سیانور با احراز هویت خریدار و تنظیم فاکتور با قید مقدار و گرفتن امضای تحویل گیرنده انجام شود. فروشنده نیز مکلف است در این
داد و ستد سوابق فروش را تا مدت معین مثلا ٥ یا ١٠سال نگهداری کند.»
فرآیند مرگ با سیانور
اکسیژن که به مغزت نرسد خفه میشوی، فرآیند مسمومیت با سیانور هم اینگونه است. فاصله پشیمانی بین مرگ و زندگی به دقیقه هم نمیرسد. وارد بدنت که میشود مرکز تنفس را مهار و عمق تنفس را کم میکند.ضربان قلب کند میشود و درحالیکه تنفس سلولها مختل شده تنها ١٥ ثانیه با مرگ دست و پنجه نرم میکنی و بعد؛ خلاص!
دکتر شاهین شادنیا مدیرگروه سمشناسی و مسمومیتهای دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه شهید بهشتی تهران درباره جزییات مرگ با سیانور به «شهروند» گفت: «سیانور که در اصطلاح به آن سم خون نیز میگویند یک ماده بسیار سمی است که ضریب کشندگی بالایی دارد. این ماده سمی که هم به صورت جامد یعنی قرص، کپسول و پودر، هم به شکل مایع و گاز وجود دارد از طریق خوردن، تنفس، منافذ پوست یا تماس با چشم ایجاد مسمومیت میکند. مسمومیت با آن در یک زمان کوتاه تنفس سلولها را مهار میکند و روی مغز، قلب و ارگانهای اصلی بدن اثر میگذارد این فرآیند باعث میشود تا شخص مسموم به حالت کما رفته و با مرگ سلولهای بدنش به سرعت به کام مرگ فرو رود. یک قاشق چایخوری از محلول ۲درصدی آن برای کشتن یک انسان کافی است. با این حال فرآوردههای سیانید تنها به شکل داروهای کشنده وجود ندارد بلکه در داخل برخی از میوهها از قبیل بادام تلخ، دانه سیب، هسته هلو و آلو درصد کمی از سیانور وجود دارد. نکته مهم در این موضوع این است که خوردن ٥ تا ٦ بادام تلخ به دلیل وجود همین ترکیبات سیانید میتواند برای یک کودک بسیار خطرناک و کشنده باشد. هرچند این سم بسیار کشنده و قوی است و در کوتاهترین زمان میتواند منجر به مرگ شود اما اگر فرد مسموم به سرعت تحت درمان قرار بگیرد با استفاده از یک پادزهر اختصاصی میتوان او را از مرگ نجات داد.»
پروندههای قتل با سیانور
کپسول سیانید پتاسیم یا همان سیانور که بهعنوان یک قرص کشنده شناخته میشود به شکل قرص، کپسول، پودر یا آمپول حاوی محلول کشنده سیانید پتاسیم وجود دارد. خوردن ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیگرم سیانید پتاسیم منجر به مرگ میشود. درحالیکه آمار جداگانهای از مرگومیر از طریق مسمومیت با سیانور در سازمان پزشکی قانونی وجود ندارد اما تا کنون چندین پرونده خودکشی و یا قتل با استفاده از سیانور در دادسرای جنایی تهران سهمی از استفادهکنندگان این سم کشنده را به خود اختصاص دادهاند. سال ٩٢ پسر دانشجوی معماری با خریدن سیانور از ناصرخسرو، آبمیوه دختر موردعلاقهاش را مسموم کرد و با این روش او را به قتل رساند. در پرونده جداگانه دیگری زنی جوان با تهیه پودر سیانور از یک عطاری همسرش را به قتل رساند. او که این پودر را داخل کپسولهای دارویی شوهرش ریخته بود هرگز تصور نمیکرد دستش رو شود.
کاربرد سیانور
هر فرمول شیمیایی با ترکیبات خطرناک بعضا تنها استفادهاش خودکشی یا قتل نیست.
سیانورها از ترکیبات کربن و نیتروژناند که معمولاً با طلا و نقره و بعضی فلزات دیگر ترکیب میشوند به این دلیل است که در صنایع معدنی استفاده گستردهای دارند. سیانورها معمولاً به حالت جامد و مایع تولید میشوند ولی در زمان انحلال یا انبار کردن آنها از حالت جامد آن استفاده میشود که پایدارتر است. سیانور بهراحتی در آب حل میشود و بلافاصله گاز HCN تولید میکند که گازی سمی، خطرناک و بیرنگ است و بوی بادام تلخ را میدهد. فرآوردههای سیانید در عکاسی، واکنشهای آزمایشگاهی، صنعت، حشرهکشها و جوندهکشها (HCN) و برخی از میوهها مانند بادام تلخ، دانه سیب، هسته هلو و آلو وجود دارند. سیانور به معدنکاران این امکان را داده است که معادنی را که قبلاً غیراقتصادی بودهاند فعال کنند. سیانور عمدتاً به صورت اضافه کردن به مخازن در حین عملیات مربوط به فرآوری یا پاشش روی تودههای ماده معدنی استفاده میشود ,٧٠ درصد تولید سیانور در صنایع معدنی استفاده میشود و در ژاپن و اروپا بهعنوان ماده شیمیایی واسطه مصرف دارد درحالیکه در آمریکای شمالی و جنوبی آفریقای جنوبی و چین در جداسازی طلا کاربرد دارد. در برخی کشورها محکومان به اعدام را در اتاق گاز با سیانور میکشند. آنها را به صندلی در اتاق گاز میبندند و مامور اعدام از بیرون دستهای را میکشد. به این ترتیب بستهای حاوی سیانور پتاس به درون ظرف محتوی جوهر لیمو که در زیر صندلی تعبیه شده است، میافتد و گاز سیانور حاصله، باعث مرگ سریع محکوم میشود. بنابر یک باور عمومی فضانوردان نیز با خود از این قرص به همراه میبرند تا هنگامی که از بازگشت به زمین نومید شدند از آن استفاده کنند.
امنیت اجتماعی در چنگال خلأ قانونی
از زمزمههای آرام دلالان ناصرخسرو در کوچههای فرعی تا معتبرترین فروشگاهها در اصلیترین خیابانهای شهر فرقی نیست وقتی خلأ عدم نظارت فروش غیرقانونی سم کشنده سیانور بر کرانه امن جامعه یکهتاز است. سیانور، قرص برنج، اسید و اسلحه فرقی نمیکند وقتی دلالان و فروشندگان بساطشان را در این خلاء، بر سر مردم شهر پهن میکنند و آرام آرام مرگ از هرگوشه که بخواهی، «در میزند».
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#816
Posted: 10 Jun 2015 13:50
بنفشه از قصاص گذشت
مرد ایرانی-عراقی که در برلین آلمان، زنی ایرانی را تا سر حد مرگ شکنجه داده بود، دیروز برای دومینبار در دادگاه کیفری استان تهران پشت درهای بسته و غیرعلنی محاکمه شد.
ناتوانی شاکی برای حضور در پزشکی قانونی ایران و بررسی امکان قصاص متهم، باعث شد وکیل او از دادگاه مهلت بگیرد تا موکلش درخواستش مبنیبر قصاص را به دریافت دیه تغییر دهد.
نهم آبان91 پلیس برلین آلمان باخبر شد که یک زن 36 ساله ایرانیتبار به نام بنفشه در خانهاش در محله شونهبرگ پایتخت آلمان مورد حمله وحشیانه قرار گرفته و پس از ضرب و جرح شدید بخشهایی از اعضای بدنش قطع شده است.
بنفشه که تا سر حد مرگ مورد شکنجه قرار گرفته بود، به طرز معجزهآسایی زنده ماند و به این ترتیب یک مرد 45 ساله به نام عبدالله تحت تعقیب قرار گرفت.
پلیس برلین تابعیت عبدالله را هلندی و اصلیتش را ایرانی - عراقی اعلام کرده و از ساکنان آلمان خواست برای دستگیری او همکاری کنند. در این بین مشخص شد این مرد از آلمان خارج و از مرز ترکیه وارد ایران شده است. به این ترتیب مرد شکنجهگر در ایران بازداشت شد.
این مرد در بازجوییها گفت: «میخواستم با بنفشه ازدواج کنم، اما با هم درگیر شدیم و من در اوج خشم با چاقو او را زدم و بخشهایی از اعضای بدنش از جمله بینی و سینه او را بریدم.»
این مرد پارسال در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران پشت درهای بسته محاکمه شد و وکیل بنفشه درخواست قصاص متهم را مطرح کرد.
با توجه به درخواست قصاص از سوی شاکی، پرونده برای بررسی امکان قصاص به پزشکی قانونی فرستاده شد.
وقتی پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد فقط در صورت معاینه شاکی میتواند در مورد امکان قصاص متهم اظهارنظر کند، پرونده برای دومینبار در شعبه 113دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی باقری و با حضور چهار مستشار غیرعلنی تحت رسیدگی قرار گرفت.
دراین جلسه وکیل شاکی گفت: «موکلم تحت درمان در کشور آلمان است و به خاطر وضعیت جسمانیاش امکان سفر به ایران را ندارد و نمیتواند به هیچ وجه پروسه درمانش را رها کند و برای معاینه به پزشکی قانونی ایران بیاید. از این رو مهلت چند روزه میخواهم تا موکلم درخواستش مبنیبر قصاص را به دریافت دیه تغییر دهد و درخواستش را از طریق سفارت به دادگاه اعلام کند.»
سپس هیات قضایی با درخواست وکیل شاکی موافقت و ادامه رسیدگی را به روزهای آینده موکول کرد.
ماجرا چه بود؟
عبدالله که پیشتر به خاطر انتشار تصویرهای خصوصی همسرش در اصفهان به زندان محکوم شده و تحت تعقیب پلیس بود به آلمان رفته بود و به بهانه کمک به زن جوان و دختر 10 سالهاش که در برلین ساکن بودند و به زبان آلمانی تسلط کامل نداشتند، با آنها طرح دوستی ریخت و به خانه آنها رفت و آمد داشت. او نهم آبان 91 وارد خانه بنفشه شد و دست و پای او و دخترش را با چسب بست و اعضای بدن بنفشه را با چاقو و قیچی قطع کرد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#817
Posted: 10 Jun 2015 13:52
مرگ ؛آخرین خواسته پدرخوانده
روزنامه ایران می نویسد : دو تن از عاملان شهادت مأمور پلیس در استان البرز در محاصره پلیس خودکشی کردند.اعضای این باند به سرکردگی شروری معروف به «علی کله شیر» جرایم مسلحانه زیادی داشتند و در خرمآباد مردی را با شلیک گلوله کشته بودند.
شهادت یک پلیس
20 اردیبهشت ماه امسال چهار دزد مسلح در منطقه مشکین دشت استان البرز هنگام تعقیب و گریز با شلیک گلوله، ستوان یکم جواد مرادی مأمور اداره آگاهی فردیس را به شهادت رساندند و از صحنه متواری شدند.
جزئیات عملیات دستگیری
فرمانده پلیس استان لرستان گفت: چهار عضو یک باند جنایتکار در لرستان پیش از دستگیری توسط مأموران پلیس اقدام به خودکشی کردند.سردار محمد قنبری گفت: روز 7 اسفندماه سال 93 در محله اسدآبادی خرمآباد، مردی به نام محمد ولیپور سپهوند توسط گروهی شرور با اصابت گلوله به قتل رسید.وی با اشاره به اینکه بلافاصله فرد قاتل توسط پلیس شناسایی شد، اظهار کرد: با توجه به اینکه این مرد دارای سوابق ارتکاب جرایم زیادی بود، متواری شد.
حدود دو ماه پیش در استان لرستان قرار شد متهمی از زندان به دادگاه برای بازجویی انتقال داده شود که پلیس مطلع شد قاتل فراری به همراه اعضای باندش قصد دارند مرد زندانی را فراری دهند.
وی افزود: پلیس با اطلاع از این نقشه مرد زندانی را به دادگاه منتقل نکرد و وی در زندان بازجویی شد و این در حالی بود که برای دستگیری باند جنایتکار تظاهر به انتقال وی به دادگاه شد.سردار قنبری با بیان اینکه این افراد شرور بیش از دو ساعت در یک مکان نبودند، گفت: این افراد در همان شب هنگام خارج شدن از مخفیگاه با پلیس راه درگیر شدند و سردسته آنان زخمی و پس از متواری شدن مشخص شد در کرج مخفی شده است.وی افزود: این مرد با همدستی نوچههایش در کرج برای سرقت از یک طلافروشی یک خودرو را سرقت و یک افسر وظیفهشناس را شهید کردند و سرانجام متواری شدند.
تسلیم شدن بدون مقاومت
فرمانده پلیس استان لرستان بیان کرد: پس از اقدامات شبانهروزی، پلیس آگاهی لرستان شب دوشنبه ایـــــــــن جنایتکاران را در خیابان 60 متری خرمآباد شناسایی و محاصره کرد که پس از 35 دقیقه رایزنی بدون تیراندازی دستگیر شدند.
ملاقات با خانواده
وی اظهار کرد: این تبهکاران هنگام انتقال به پلیس آگاهی درخواست ملاقات با خانوادهشان را کردند و این در حالی بود که پیش از دستگیری و در محاصره پلیس، آنها اقدام به مصرف قرص کرده و پس از ملاقات با خانوادههایشان دو شرور به کام مرگ فرو رفته و دو تن دیگر در بیمارستان بستری شدند.وی گفت: پس از معاینه این افراد توسط اورژانس و بازجویی، اقدام به خودکشی آنان مشخص و اظهارات آنان توسط بازپرس ثبت شد.
فرمانده پلیس استان لرستان افزود: این تبهکاران به هفت فقره تیراندازی و ایجاد رعب و وحشت در شهرهای خرمآباد، بروجرد و دورود اعتراف کردند و سردسته باند معروف به علی کلهشیر یکی از جانباختگان بوده است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#818
Posted: 10 Jun 2015 13:54
حکم دادگاه صادر شد : آتشنشانی مقصر حادثه مرگبار خیابان جمهوری
آتشنشانی در تلفات آتشسوزی مرگبار خیابان جمهوری که در آن دو زن قربانی سرنوشت غمباری شدند، مقصر بود.
در رأی دادگاه، نداشتن مهارت کافی کاربر در استفاده از نردبان بالابر علت حادثه شناخته شده است. عضو شورای شهر تهران از مقصر شناخته شدن سازمان آتشنشانی در حادثه آتشسوزی خیابان جمهوری خبر داد. در جریان بررسی لایحه بهروز رسانی تجهیزات و امکانات سازمان آتشنشانی، خدمات ایمنی و ارتقای سطح آموزش در این سازمان، فاطمه دانشور، عضو کمیسیون فرهنگی- اجتماعی شورای شهر تهران با بیان اینکه بر اساس رأی دادگاه در خصوص پرونده قربانیان آتشسوزی خیابان جمهوری، آتشنشانی مقصر شناخته شد ، گفت: نداشتن مهارت کافی کاربر، دلیل این مقصر شناخته شدن سازمان آتشنشانی بود. بنا بر گزارش ، ساعت 11 و 33 دقیقه صبح 29 دی ماه سال 92 طبقه پنجم ساختمان شماره 117 تولید پوشاک در خیابان جمهوری به دلیل اتصال سیمهای برق در شعلههای آتش سوخت.
در این حادثه دلخراش دو زن کارگر که در این تولیدی فعالیت میکردند به دلیل آتشسوزی از پنجرههای طبقه پنجم این ساختمان آویزان شده بودند که به دلیل ناتوانی در استقرار مستحکم خود و بازنشدن نردبان آتشنشانی به پایین پرتاب شده و جان خود را از دست دادند. شاهدان حادثه میگفتند کمبود امکانات آتشنشانی و بازنشدن نردبان باعث مرگ آذر حق نظری و شیرین فروتنی – 60 و 42 ساله- شده است. با بروز این اتفاق وحشتناک خانوادههای دو زن نگونبخت که در آتشسوزی ساختمان 117 خیابان جمهوری سقوط مرگباری داشتند از آتشنشانی و صاحب کارگاه تولیدی شکایت کردند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#819
Posted: 10 Jun 2015 13:56
قتل شوهر بهخاطر سرگرمی
زنی ٣٢ ساله که در پی برقراری ارتباط اینترنتی، همسر خود را به قتل رسانده بود، هنگام بازسازی صحنه قتل گفت: هیچگاه فکر نمیکردم با پاسخدادن به یک ایمیل ناشناس اینگونه زندگیام نابود شود. متهمبهقتل بعد از دستگیری در اعترافاتش گفت: چند ماه قبل زمانی که داشتم ایمیلم را چک میکردم با آدرس ناشناس ایمیلی با عنوان «سلام» مواجه شدم. تردید داشتم به آن پیام پاسخ بدهم یا نه. در نهایت بهدلیل کنجکاوی ساده تصمیم گرفتم فرستنده پیام را سر کار بگذارم به همین دلیل جوابش را دادم، اما همین پاسخ کوتاه باعث شد ارتباط پیامکی من و آن فرد که خود را «افشین» معرفی کرده بود، آغاز شود و مدتی ادامه یابد. من که فکر میکردم طرف مقابلم شخص سادهلوحی است و برای سرگرمی بد نیست او را سر کار بگذارم، مدام به پیامهایش پاسخ میدادم. این زن ٣٢ ساله در ادامه گفت: دیگر به پیامهای شبانه او عادت کرده بودم این ارتباط تا آنجا پیش رفت که جملات مبتذل و مستهجن برای یکدیگر ارسال میکردیم تا اینکه او از من درخواست ملاقات کرد، به همین دلیل سر قرار رفتم، اما وقتی چشمم به جوانی که سر قرار آمده بود، افتاد تازه فهمیدم چه اشتباه بزرگی مرتکب شدهام؛ او هیچکسی غیر از همسرم رضا نبود. وی اضافه کرد: رضا درحالیکه در خیابان داد میزد تو لیاقت زندگی نداری، قسم خورد آبرویم را میبرد و من را طلاق میدهد؛ انگار خودش در این ارتباط بیگناه بود. دیگر نمیدانستم چکار کنم یک ماه زندگیام کتک و اشک و آه شده بود. فضای خانه برایم غیرقابل تحمل بود تا بالاخره شب حادثه براساس نقشهای که برای رضا داشتم درحالیکه در طبقه بالا در حال استراحت بود، برایش آبمیوه بردم؛ شوهرم آن را نوشید و به خواب رفت. وی افزود: حالا نوبت اجرای مرحله بعدی نقشهام بود با تمام توان برای رهایی از تهمتها و حرفهای رضا، دستانم را بر گلویش فشار دادم و همان شب جنازه او را به اطراف شهر بردم و در آنجا رها کردم. «بنابر این گزارش، زن جوان اکنون در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات از او ادامه دارد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#820
Posted: 10 Jun 2015 13:57
پرونده همسرکشی مختومه شد
پرونده قتل زن جوان که قربانی خشم همسرش شده بود، با خودکشی قاتل در زندان مختومه شد.
به گزارش جام جم، مرد جنایتکار دو سال قبل همسرش را در یکی از شهرهای اطراف تهران خفه کرد. او پس از این جنایت، جسد همسرش را غسل داد و آن را در میان پتو پیچید و گریخت. ظهر روز حادثه وقتی پسر این خانواده از مدرسه به خانه بازگشت با جسد مادرش رو به رو شد و موضوع را به پلیس اطلاع داد.
پسر دانش آموز به کارآگاهان گفت: پدرم مدتی بود بیکار شده و همیشه در خانه بود. همین موضوع باعث اختلاف او و مادرم شده بود. تیم جنایی تجسس گسترده ای را آغاز کرده و توانستند مرد جوان را در خانه خواهرش شناسایی و دستگیر کنند.
مرد همسرکش در بازجویی ها به قتل اعتراف کرد و گفت: مدتی بود با همسرم بر سر بیکاری من اختلاف داشتیم. روز حادثه او ادعا کرد قصد جدایی دارد که در یک لحظه کنترلم را از دست داده و او را خفه کردم. مرد جوان پس از اعتراف به قتل با قرار قانونی روانه زندان شد. قرار بود صبح دیروز مرد همسرکش در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شود که از زندان خبر رسید او خودکشی کرده است.با مرگ قاتل، پرونده این جنایت مختومه شد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟