انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 30 از 30:  « پیشین  1  2  3  ...  28  29  30

داستان های ضربدری


زن

 
ضربدری یک طرفه – ادامه قسمت سی و ششم
هنوز کیرم تو حالت نیمه شق تو کس فرزانه بود و دلم نمیخواست درش بیارم و همون جا مونده بود و حرف میزدیم.
ادامه:
اذر دیگه رمقی براش نمونده بود و کنارش دراز کشیدم و بدنشو تمیز کردم و از خستگی لخت تو بغل هم خوابمون برد و فردا صبح هم با هم رفتیم حموم و کلی عشق کردیم تو حموم و رسوندمش ترمینال و رفت.
فرزانه برگشت سمتم خوابید و پاشو انداخت رو شکمم و با موهای سینم ور میرفت و خندید گفت: با این حساب تو قبل از امیر شوهر اذر شدی. از کون هم کردیش؟
من: نه بابا اونقدر تنگ بود که اصلا نمیشد سمتش رفت اولین کون دادن اذر به من تو گروهی بود .اره واقعا نظر من و اذر هم همینه گذشته از بحث سکس تو بحث مالی هم تا امروز اونقدری که من واسه خود اذر نه زندگیش هزینه کردم امیر نکرده
فرزانه: واقعا؟ بهش پول میدی؟
من: اذر پیش من ماهیانه داره
فرزانه: ماهانه بهش پول میدی؟
من:یه مقدار ماهانه به حسابش میریزم و هروقت کم بیاره بهم میگه گذشته از اون تمام مناسبت ها براش طلا خریدم حالا هر چقدر تونستم. البته واسه فرشته هم همینجور بودما
فرزانه: امیر شک نکرده؟
من: ازکجا بفهمه امیر ماهانه یه پولی در حد پنج شش تومن میریزه به حساب اذر واسه خودش میگه جمع کردم خریدم
فرزانه: تو درامدت خوبه چقدر بهش میدی؟
من: از ماهی یه تومن دوازده سال پیش تا الان که شده ماهی چهل تومن
فرزانه خندید گفت:واقعاااا این به اندازه حقوق امیره . اذر وضعش بهتر از امیره ولی یجورایی این جالبه ها اذر تو خونه امیر زندگی میکنه ولی عملا زن تو محسوب میشه
من: ارههه خیلی کیف داره نه. ولی خب اذر خیلی حسابگره و ماشینی که خریدن با پول پس انداز اذر بود خونه ای که خریدن هفتاد درصد پولش طلاها و پس انداز اذر بود که امیر هم زد به نام خودش
فرزانه: دیوونه این البته الان که دیگه مال خودته. دیگه زن نمیخواییی؟ در واقع داره تو خونه ای که با پول تو خریده زندگی میکنه
من: اگه تو دوران دختریت میودی شاید ولی الان دو تا رسمی دارم چندتایی هم غیر رسمی
من: الان که اره دیگه تمام و کمال زن خودمه حتی امیر هم میدونه پول به حسابش میریزم
فرزانه:امیر این ماجرا رو میدونه؟ فرشته هم میدونه؟
من: چند ماهی بعد از شروع این رابطه اتفاقی تو یه بازی لو رفتیم و من و اذر هم تمام جریان رو واسشون تعریف کردیم امیر یکم بهش فشار اومد که اولین نفر من اذر رو کردم ولی همون موقعی که اذر داشت تعریف میکرد کیر من تا دسته تو کون امیر بود نتونست کج خلقی کنه. ولی از ماهانه اذر فقط امیر خبر داره خب میدونی زنا رو پول حساسن تو هم چیزی به کسی نگو خب اولا اذر خونه داره و از خودش درامدی نداره و دوما امیر هم میشناسیش تو این موارد خیلی دست به جیب نیست واسه هزینه های زنش حالا مثلا لوازم ارایشی برند خوب یا ارایشگاه خوب بخواد بره به خودش برسه خیلی رو مخشه. اذر هم تو خونه ای بزرگ شده که همیشه همه چیز براش فراهم بوده منم از همون روز بهش گفتم واست کم نمیذارم
فرزانه:عجبببب حتما خیالت راحت. فرشته چیزی نگفت؟ دوسش داری؟
من: فرزانه همونقدر که عاشق فرشته هستم عاشق اذر هم هستم فرشته هم میدونه بهش گفتم
فرزانه: نکنه پسر اذر مال توهه؟
من: اگه بگم منو اذر واقعا نمیدونیم مال کدوممونه دروغ نگفتم
فرزانه: واقعاااااا؟
من: موقعی که تصمیم گرفتن بچه دار بشن از شروع تا تست بارداری اذر دو ماه طول کشید و تو اون ماه امیر با اذر هفته ای سه بار رابطه داشتن و من و اذر هفته ای یک بار سکس داشتیم و هردومون هم ابمونو میریختیم تو اذر البته درمورد من خود اذر میخواست که ابمو بریزم تو
فرزانه: واقعاااا اذر میخواست؟
من: تصمیم خودش بود اولین شبی که در مورد تصمیم بچه دار شدنشون بهم گفت دو شب بعدش با هم بودیم نظرمو خواست و منم گفتم هرجور خودت میخوای چون فردا که بدنیا اومد باید پاش بایستیم و اذر گفت هر چی شد تو پشتم هستی؟ منم گفتم تا هر جا باشه من پشتتم به هر قیمتی. و واقعا هم بودم که اذر تو بغلم بود و کامل نشست رو کیرمو تا ته فرو کرد تو و تو چشمام نگاه کرد و گفت پس حامله ام کن و بعد از اون اینقدری که اب من تو کس اذر عمیق تا رحمش میریخت مطمین بودم اب امیر نمیریزه الانم نمیدونیم از کدوممونه و برامونم مهم نیست البته امیرنمیدونه که من ابمو میریختم تو کس اذر.
فرزانه: این دیگه خیلیییییی جالبه
من: اینم بگم بهت واسه اولین بار پیش خودم اپیلاسیون کرد
فرزانه: اذیت نکننننن کی بود؟
من:حدودا کمتر از یک سال بعد از شروع رابطمون خب اذر بدن خیلی مویی داشت و اذر هم فقط موهای دست و پاشو زیر بغل و بیکینی و پشتشو تا اون موقع با ژیلت میزد و بقیه بدنش خیلی مویی بود شکم و پشت کمرش البته من دوست داشتم ولی امیر از بدن مویی خوشش نمیومد و اذر هم از دردش میترسید بره چند باری هم رفته بود ولی ترسیده بود و نذاشته بود و این موضوع هم داشت تو رابطه اش با امیر تاثیر میذاشت و خودش هم خیلی ناراحت بود که با یه دردسر تونستم یه اپیلاسیون کار زن پیدا کنم خارج از تایم کاریش سه برابر ازم پول گرفت و با اذر هم هماهنگ کردم و اومد کارگاه و تو کارگاه و جلوی خودم واسه اذر اپیلاسیون کرد فرزانه: عجبببببببب چکارایی با هم داشتین امیر چیزی گفته بود؟
من: همون شب که اذر تا صبح با من بود و سکس به شدت داغی رو باهاش داشتم با اون بدن خوشکل و سفید عروسکی و فرداش هم رفت خونه و اخر هفته بازم به بهونه کتاب اومد و از عصر تا فردا صبحش تو سه راند دو ساعته اونقدر اذر رو کرده بودم که تا چند روز بعدش تمام کس اذر خشکی شده بود و دایما با کرم چرب نگه میداشت و امیر ده روز بعد اذر رو دیده بود و از شدت هوس مثل روز اول با لخت شدن گذاشته بود لای پاش ابش اومده بود و کلی هم دعواشون شده بود سر همین
فرزانه خندید گفت: بچه خواهر منم ابش سر کیرشه شق میشه ابش میاد. ارش تو هم کم نمیکنی تایم سکست بالاست و تو رابطه کم نمیاری خیلی با همه مردای دیگه فرق میکنی مطمینم هر زنی یه بار با تو باشه معتادت میشه و دیگه سکس با هیچ مردی بهش اون حس رو نمیده ما ده روز پیش با هم بودیم و بعد از اون من دو بار با احمد بودم و یه بار با حمید ولی دیگه اصلا موقع تلمبه زدنشون حسی ندارم سردم انگار فقط منتظرم تمومش کنن
من: همه زنایی که باهاشون خوابیدم دیگه خیلی میلی به شوهرشون ندارن
فرزانه: حق دارن. ولی باز اونایی که میگی باهات تو رابطه هستن شوهراشونم میدونه. راستی گفتی با زهرا هم تو رابطه ای نه؟
من: اره
فرزانه: فرزاد میدونه؟
من: اونم داستانش مفصله فقط خلاصه بهت بگم که فرزاد و فرشته هم از چند سال قبل من و زهرا با هم بودن الان دیگه با خیال راحت جلوی هم سکس داریم البته تو این چند ماه اخیر زهرا کلا زن من بوده و فرشته زن فرزاد
فرزانه: با تعجب گفت چه بکن بکنیه
من: اره واقعا
فرزانه: فرشته از کی با فرزاد بوده؟
من: چیزی که به من گفت تو دوران حاملگی زهرا سر بچه اولش
فرزانه: این میشه حدود چهارده پونزده سال
من: اره دیگه
فرزانه: پس فرشته قبل از تو اذر وارد این ماجرا شده بوده
من: اره اونا کهنه کارن تو رابطه
فرزانه: منو بگو عذاب وجدان میگرفتم . تو . اذر رو از دختریش کردی که میشه چند سال؟ فرشته هم چهارده ساله تو رابطه هست
من: اذر هجده سالش بوده الان سی سالشه دوازده سال
فرزانه: جالب شد اذر دوازده ساله کیر تو رو میخوره
من: جالب تر اینکه اذر و فاطمه الان هردوشون بچه میخوان
فرزانه: چی؟ مگه بازم بچه میخواد دیوونه
من: اره میخوان و اخرین گروهی که داشتیم گفت میخوایم اقدام کنیم واسه حاملگی و میخوایم یه مدت یه ماهه بیاییم اینجا و تو این مدت تمام سکسامون واسه اقدام تو گروه باشه
فرزانه: عجببببب
من: منم از سر شوخی البته پیشنهاد دادم بیاین واسه اقدام هممون بکنیمت و ابمونو بریزیم تو تا از کی حامله بشی
فرزانه: واقعااا ؟خببب؟
من:هیچی دیگه کلی بحث و شوخی اخرش فاطمه گفت حامله بشم چه مهران چه امیر چه ارش اگه مهران هم راضی باشه اذر هم گفت منم مشکلی ندارم ارش و مهران بریزن توم امیر چی میگه
فرزانه: عجببببببب چه باحال مشکلی هم ندارن
من: امیر که گفت من با فاطمه که نه ولی واسه حاملگی اذر نمیدونم چی بگم اخه فردا حرفی زده نشه. مهران گفت منم با اذر نه ولی واسه فاطمه منم مثل امیر نمیدونم خب داریم میکنیم و تا الانم ممکن بوده یکیمون از اون یکی حامله بشه ولی اینکه رسما بخوایم نمیدونم .خب دلایل خودشونو داشتن امیر گفت خواهرمه میکنمش درست ولی بچه فرق میکنه و مهرانم گفت من با اذر نمیخوام حاملگی رو تجربه کنم چون فردا سر ارث و این چیزا هزار تا حرف میشه( البته حرفش درست هم بود تو جمع ما مهران وضعش خیلی بهتر بود)
فرزانه: اخرش چی؟
من: هیچی دیگه قرار شد هماهنگ کنیم کی میخوان شروع کنن و من واسه فاطمه و اذر اوکی بودم
فرزانه: واقعاااااا
من: الان نمیدونم بچه اذر از منه یا امیر چه فرقی میکنه دو تا بچه فاطمه و اذر بازم از من باشن یا پدراشون ولی هیجان خوبی داره.
کم کم هردومون خوابمون گرفته بود و ساعت هم حدود چهار بود فردا صبح حدودای هشت بیدار شدیم و فرزانه رو رسوندم پیش همکارش که تو مهمانسرای بانک منتظرش بود و خودمم رفتم کارگاه.
ادامه دارد....
     
  
مرد

 
sooskmar48:
قسمت سی و شش از نظر خودم بهترین قسمت داستان هست...

ضمن احترام به شما و ذائقه لطیف‌تون که مکالمه سکسی آرش و فرزانه رو اینقد قشنگ به تصویر کشیدین و مخصوصا اون بخش افشای رازهای مگوی زنانه رو برامون تشریح کردین، گرچه تا اینجای داستان، هر قسمت زیبایی و هیجان خاص خودشو داشت؛ ولی برای من که عاشق لایو و سکس پابلیک هستم، بخش دوم قسمت سی‌وپنجم که آرزو و فرزانه و آرش اول توی چت و بعد با ویس و نهایتا تصویری سکس میکنن بی‌نظیرترین و هیجانی‌ترین بخش کل ماجرا تا اینجا بود

لامصب هر قسمت ما رو سورپرایز میکنی دختر
in search of way to escape
     
  
زن

 
AmirSalman
ممنونمم شما لطف دارین
اره واقعا از جذابیت اون بخش خودم هم خیلی خوشم اومد واقعا میگم فکرش هم نمیکردم تا این حد جذاب در بیاد
     
  
↓ Advertisement ↓

 
اوووف چه قسمتی بشه قسمت حامله کردن زنا تو سکس ضربدریشون. دمت گرم تند تند بنویس حال کنیم. خواهشاً در مورد گی هم بنویس
     
  
صفحه  صفحه 30 از 30:  « پیشین  1  2  3  ...  28  29  30 
داستان سکسی ایرانی

داستان های ضربدری

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2025 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA