انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 160 از 164:  « پیشین  1  ...  159  160  161  162  163  164  پسین »

Incest Sexy Story - داستان های سکسی با محارم


مرد

 
sooskmar48
واقعا ممنون واکر امکان دارد قسمت ها رو زودتر قرار بدین.واین که غیر از تشکر کردن کار ه دیگه ازدسته من برنمیاد ولی یک خاهشی دارم از مدیر سایت که از نویسنده ای مثل شما که این قدر به مخاطب احترام میگذارید حد اقل تشکر کنه وار شما حمایت کنه وباشما در ارتباط با شه
     
  
زن

 
پرهام و مامان بزرگ – قسمت دوم
گفتم دراز بکش خجالت نداره که مامانی
دستم رفت لای کون پهن و بزرگ مامانی واییییی شکاف کون مامانی چه کونی داشت . هر سانت که دستم جلو تر میرفت کیرم داغ تر میشد و تنم به لرزه افتاده بود که انگشت وسطیم رسید به سوراخ کون مامانی و داغی و حرارت سوراخ کونش رو حس کردم جوووووون نوک انگشتم که به سوراخ کونش خورد یه تکون خورد و خودشو سفت کرد . میدونستم خیلی خجالت کشیده چون برعکس همیشه که خودمونو گول میزدیم جای جوش رو میمالم الان دیگه عملا داشتیم سکس میکردیم و دستم داشت سوراخ کونش و به قصد لذت بردن میمالید
اروم دور سوراخ کون مامانی رو داشتم مالش میدادم که کم کم کاملا بدنش شل شد و منم دستم باز تر شد و خیلی ملایم سوراخ کون مامانی رو میمالیدم و از هوس دست دیگمو بردم تو شورتم و کیرمو میمالیدم با دو انگشت لای کون مامانی رو بیشتر باز کردم و دستمو بردم رسوندم لای کسش واییییی خیس خیس شده بود یکم کسشو مالیدم و اروم انگشتمو اروم فرو کردم تو کسش که یکم تکون خورد ولی من اروم انگشتمو بیشتر فرو کردم تو دو بند انگشتم تو کسش بود و اروم اروم تلمبه میزدم و واسه خودم هم جق میزدم کس داغ و خیس مامانی زیر انگشتم اونقدر بهم لذت داده بود که حد نداشت کف دستم کامل رو کسش بود و با نوک انگشت دیگم به هر سختی بود رسوندم به چوچولشو میمالیدم که البته تواون حالت کمی سخت بود ساعد دستمو بلند کردم که شلوار مامانی کمی رفت بالا و شکاف کونش و میدیدم عمدا با حرکت دستم کم کم شلوار مامانی تا زیر کونش دادم پایین و همچنان تند تند انگشتمو تو کسش تلمبه میزدم اخخخخ دیدن کون بزرگ و سفید مامانی دیوونم کرده بود و موهای لای کس و کون مامانی هم که معلوم بود خیلی وقته نزده بیشتر هوسیم کرده بود که با چند تا تلمبه تند تند یهو مامانی خودشو سفت کرد و با یه اخ خفه که ملافه رو جلوی دهنش گرفته بود ارضا شد و دستم کاملا خیس و لزج شده بود ولی من هنوز داشتم تو کسش تلمبه میزدم که یهو پاهاشو جمع کرد و گفت بسهههههههههه و خودشو کشید جلو دستم از لای کسش اومد بیرون و همزمان خودمم ابم اومد تو شورتم ریخت مامانی با رفتن جلو شلوارش تا زیر کونش اومده بود پایین و سوراخ درشت و قهوه ای کونش رو دیدم واییییی دستمو رو کونش میکشیدم انگشتام از اب کس مامانی پر شده بود و سفید و لزج بود .
بدون اینکه سرشو برگردونه دستشو اورد و شلوارشو کشید بالا و همونجور خوابید . منم رفتم دسشویی و خودمو تمیز کردم.
چند روزی گذشت و دیگه هر شب بهمون حال نمیداد اون روز عصرحموم بودم که مامانی اومد گفت پرهام حمومی
گفتم اره
گفت چقدر طول میکشه
گفتم تازه اومدم چطور
گفت میخوام لباسامو تو تشت بشورم با ماشین تمیز نمیشه
منم هوسم گل کرد گفتم خب بیا تو .حموم که بزرگه
در و باز کردم و مامانی با چند تا لباس اومد تو منم با شورت زیر دوش بودم مامانی هم دامن پاش بود که تا رونش داد بالا و نشست رو چهارپایه حموم و مشغول شستن شد .
چون من زیر دوش بودم اب میریخت رو لباسای مامانی و گفت همه لباسام کثیف شد حمومت تموم شد باید اینا رو هم اب بکشم
گفتم چه کاریه خب درشون بیار همین الان بشور
یکم گذشت که دیدم بلوزشو دراورد و سوتین هم نبسته بود و پستونای درشتش افتاد بیرون و دامنش هم دراورد شورت کرمی پاش بود و مشغول شستن شد جووووون کیرم از دیدن بدن سفید و تپلی مامانی شق شده بود و نمیشد پنهانش کرد .
ولی برام جالب بود پاهای مامانی خیلی کم موداشت ولی کنار شورتش معلوم بود کس وکونش پشمالوهه و پشت کمرش هم تا زیر شورتش یه خط پرمو بود
کس برجسته و تپل مامانی پستونای سفید با نوک قهوه ای بد جور هوسیم کرده بود
جوری که نمیتونستم جلوی خودمو بگیرم ولی روم هم نمیشد کاری بکنم
فضولیم گل کرد یهو گفتم مامانی
گفت جونم
گفتم همه زنا اونجاشون مو داره
یهو نگام کرد گفت وا این چه سوالیه معلومه
گفتم پس چرا مامانم پریسا پونه نداره؟
گفت جوونا میزنن از من دیگه گذشته
گفتم چرا مگه واسه چی میزنن
گفت واسه مردا میزنن دیگه که ببینن کیف کنن
گفتم خب تو هم بزن
گفت من واسه کی بزنم
گفتم تمیز میشه خوشکل میشه
گفت نه بابا از من دیگه گذشته نه حوصلشو دارم نه میخوام شوهر کنم
منم یهو هوسم زد بالا و گفتم من ه میبینم واسه من بزن حوصله نداری من که دارم خودم برات میزنم
یهو با تعجب و چشمای گشاد شده نگام کرد گفت تو بزنی ؟
گفتم خب اره
گفت بشین بچه
منم خورد تو ذوقم گفتم هرجور خودت راحتی
مطمین بودم کیرمو دیده که شق شق ایستاده زیر شورتم
یکم گذشت گفت تو میزنی؟
گفتم چی؟
گفت موهای خودتو؟
گفتم گاهی وقتا
گفت با چی میزنی؟
گفتم با ژیلت
گفت الان زدی؟
گفتم الان نه واسه کی بزنم
یکم سکوت کرد
گفت با ژیلت زبر نمیشه؟
گفتم نه اونجور که اذیت کنه
گفت چقدر به چقدر باید بزنی؟
گفتم هفته ای یه بار
گفت ببینم چطور شده
از این حرفش مغزم تیر کشید واییی میخواست کیرمو ببینه
منم شورتمو کشیدم پایین و کیر کلفت 15 سانتی شقم افتاد بیرون
گفت بیا جلو .یکم جا خورد ولی به رو خودش نیاورد
رفتم جلوش ایستادم چشماش داشت کیرمو میخورد سیر نگاش کرد
گفت میتونی واسه منم بزنی
گفتم اره بلدم
گفت باشه بزن
لباساشو اب کشید و گذاشت کنار تشت و خالی کرد و ایستاد و شورتش و دراورد گفت چطوری میزنی
گفتم بشینی بهتره
همونجور شورتم نصفه پایین بود که درش اوردم و هردو لخت لخت بودیم نشست رو چهار پایه منم نشستم جلوش جووووووون کس تپل مامانی باز شده جلوم بود کسی که سالها کیر نخورده بود و لبهای کسش هم بین کسش دیده میشد و سوراخ کس مامانی هم معلوم بود قدیما حسابی ازش کار کشیده اخخخخ اول دستمو کفی کردم و حسابی کشیدم به همه جای کسش .
گفتم راحت تکیه بده
مامانی هم یجورایی کامل تکیه داد و رفت تو طاقباز
و ژیلت و برداشتم و از بالای کسش شروع کردم به زدن بالاش تمیز شد گفتم لای پاهاتو باز کن و باز کرد اخخخخخخ کس خیس مامانی کامل باز شد سوراخ کسش از بس نداده بود تنگ بود ولی لبای کسش درشت بیرون بود و چوچوله درشت و برجسته بالای کس مامانی خودنمایی میکرد
لای کسشو هم خیلی قشنگ زدم و گه گاه هم انگشتام لای کسش مالش میداد و شستم جوووووون الان شده بود یه کس خوشکلللللل اخخخخخخ
دلم میخواست همونجا بکنمش
گفتم برگرد تا پشت هم بزنم
گفت نمیخواد
گفتم ضایعه که جلو رو زدی پشت نزنی
گفت حالا کی میخواد ببینه
گفتم من که دارم میبینم
خیلی خجالت کشید و منظورمو فهمید سرخ شد هیچی نگفت و برگشت گفتم برو تو سجده
گفت چکارای سختی ازم میخوای بچه
گفتم بخواب دیگه مامانی
اخه مامانی چهره خیلی ناز و جذابی هم داشت درسته شکسته شده بود ولی هنوز جذاب بود
تو سجده خوابید و کونش بالا بود لای کونش و باز کردم اخخخخخخ کون بزرگ و برجسته شکاف طولانی و بزرگ کون واییییییییییییی سوراخ قهوه ای و نسبتا کوچیک .
دستمو باز کفی کردم و اطراف سوراخ کونش و تمیز کردم حسابی هم سوراخ کونش و مالیدم و تا بغلای کونش زدم شستم اخخخخخ از بس سوراخ کونش لیز شده بود یه بارش با یه فشار نوک انگشتم رفت تو کونش خودشو جمع کرد ولی چیزی نگفت ولی لای کسش اب انداخته بود و مایع سفید لزجی اومده بود بیرون .
نوک انگشتمم هنوز تو کونش بود که گفت درش بیار و منم انگشتمو از تو کونش دراوردم
گفت خوب شد حالا
گفتم شدی یه نو عروس که باید شب بره حجله
از این حرفم خندش گرفت و برگشت گفت اره حتما برم اماده بشم واسه اقا دوماد
گفتم اره حتما شورت خوشکلتو بپوش قرمز باشه اقا دوماد قرمز دوست داره
از حموم همونجور لخت رفت بیرون .
منم حموم کردم و رفتم بیرون .
خیلی هوسی بودم وایییی فکرش هم داغم میکرد واسه مامانی کس و کونشو اصلاح کرده بودم اخخخخخ کم مونده بود که ابم بیاد
مامانی حدودای هشت گفت میرم بیرون و حدودای نه و نیم اومد.
دیدم به به مامانی رفته صورتش و بند انداخته اصلاح کرده بعد از مدتها شیک و خوشکل و تازه شده
گفتم خبریه خوشکل خانم چه خوشکل شدی
گفت نه بابا خیلی وقت بود صورتمو دست نزده بودم
گفتم خوب کاری کردی الان راست راستی شدی عروس خانم
گفت خیلی عوض شدم نه
گفتم صد و هشتاد درجه تغییر کردی
رفت تو اتاق خوابش و چند دقیقه بعد اومد بیرون یه بلوز و دامن کوتاه تا زانو خوشکل پوشیده بود که واقعا واسم جذاب شده بود و اصلا سنش برام مهم نبود حدس زدم دلش میخواد . تا حدود یازده و نیم به شوخی و خنده گذشت و منم منتظر بودم یه کاری بکنه ولی خبری نبود که حدود دوازده بلند شد رفت تو اتاق خواب ده دقیقه ای گذشت بیرون نیومده بود و چراغ هم روشن بود اروم رفتم تو اتاق خواب دیدم با همون لباس به شکم دراز کشیده رو تخت و مثلا خوابیده وایییی دامن کوتاه بود و الان هم تا رون سفیدش رفته بود بالا اخخخخخخخ از هوس داشتم منفجر میشدم رفتم پایین تختش ایستادم و اروم دستمو گذاشتم رو ساق پاش و اروم به سمت بالا میرفتم مامانی تکون نمیخورد دستم رو رون مامانی بودو اروم اروم پاهاشو میبوسیدم تا کم کم دامنشو دادم بالا وایییییییییییییییییییی شورت توری قرمز پوشیده بود که حدس زدم همین امشب خریده اخه نو نو بود اخخخخخخ کون درشت مامانی تو شورت تور قرمز اونقدر جذاب بود که داغ شدم دامنشو تا کمرش دادم بالا و همه جای کون مامانی رو از رو شورت بوسیدم وگردی برجستگی کون مامانی دیوونم کرده بود لای رونشو باز کردم و حسابی بوسیدم و دامنشو از پاش دراوردم اخخخخخ کون برجسته مامانی رو تخت جوووووون چه ابهتی داشت بلوزشو دادم بالا و کمر سفید مامانی رو نوازش میکردم مامانی هم خودشو رها کرده بود و ساکت و اروم فقط منتظر کارای من بود از رو شورت همه جای کون مامانی رو بوسیدم و اومدم پایین و دستمو انداختم دو طرف شورتش و اروم کشیدم پایین جووووون شورت تنگی پاش بود کونش انگار ازاد شد یهو لای کونش باز شد و سوراخ قهوه ای کون مامانی جلوم بود دیگه تحمل نداشتم شورتشو دراوردم و لای کونشو با یه حرکت باز کردم و با زبون افتادم به جون خوردن سوراخ کونش اخخخخخخخ مامانی هم از این کار من حشری شده بود و تو پتو اروم اه اه میکرد انگشتامم بردم زیر کسش و همزمان انگشتمو فرو کردم تو کسش و تلمبه میزدم که هردو حسابی داغ شده بودیم بلند شدم نشستم رو رونش و برخورد کیرم رو کونش همه تنشو به لرزه انداخت و محکم خودشو گرفت لای کونشو باز کردمو از بس هوسی بودم سر کیرمو فشار دادم تو کس مامانی و نرم فرو کردم تو کسش که یه اخخخخ کشدار کشید و منم تلمبه زدن و شروع کردم جووووووون چه کس تنگی داشت
البته حق هم داشت ده سالی بود کسش رنگ کیر به خودش ندیده بود بابابزرگ که پنج شش سال اخری الزایمر داشت چه میفهمید کس چیه
خوابیدم روش و بلوزشم دادم بالا و محکم تو کسش تلمبه میزدم داغ داغ بود و از حشر اه اه میکرد منم دستامو بردم زیر پستوناش و محکم گرفتمشون تو دست و رگباری ته کس مامانی تلمبه میزدم کون بزرگ مامانی زیر من چه کیفی داشت چند دقیقه همون حال کردمش که بلند شدم داگی خوابوندمش و کونشو دادم بالا و کیرمو یه ضرب فرو کردم ته کسش که یه اخ بلند گفت و رگبار تلمبه های من شروع شد با تمام قدرت کیر کلفتمو تو کس مامانی تلمبه میزدم و کونشو چنگ مینداختم که ارضا شد و خوابید و منم رفتم روش تلمبه میزدم دیگه رمق نداشت و منم نزدیک بودم که ابم داشت میومد و با فشار ریختم تو کس داغ و خیس مامانی و خوابیدم روش هردو نفس نفس میزدیم
پشت گردنشو میبوسیدم اروم در گوشش گفتم عروس من خوشش اومد
حس کردم خجالت کشید و چیزی نگفت یکم نوازشش کردم و بلند شدم لای پاهاش نشستم و کسشو باز کردم ابم داشت اروم اروم از کنار کسش میریخت بیرون با دستمال تمیزش کردم و ملافه دادم روش و خوابید .
چند روز گذشت و منو مامانی سکس نداشتیم یجورایی بعد از اون شب هردو تو خجالت بودیم
اون روز عصر رفته بودم حمام و داشتم سرمو شامپو میزدم و دستمم رو کیر شقم بود خیلی هم هوسی بودم و تو فکر و داشتم به این فکر میکردم که امشب هرجوری هست مامان بزرگ رو بکنم .
ادامه دارد.....
     
  
زن

 
پرهام و مامان بزرگ – قسمت سوم
غرق تو افکار خودم بودم که یهو صدای خواهرم (پریسا که با شوهرش محمود و دو تا بچه اش شهر دیگه ای زندگی میکنه و چند روزی دیدنی اومده بودن)از پشت در حموم اومد که پرهام حمومی ؟
همه افکارم پرید و گفتم اره
گفت زود باش دیگه چقدر اون تویی چکار میکنی بیست دقیقه است منتظرم بیا بیرون اسهال دارم گند زدم به خودم (خونه مامانی دو تا دسشویی داره یکی تو حیاط که خیلی وقته خرابه و حموم مامان بزرگ تو خونه با دسشویی مشترکه و حموم قفل هم از داخل نداره )
گفتم یکم خودتو نگه دار سرم شامپوییه
گفت اه نمیتونمممم لامصب روتو کن اونور چشاتو ببند من اومدم تو نمیتونم خودمو نگه دارم
منم چشام از کف شامپو بسته بود و کاری هم نمیتونستم بکنم که صدای باز شدن در اومد واییییی منو لخت با کیر شق تو افکار مامانی داشت میدید منم همه سرم کفی بود
که صدای زارت زارت گوزیدنش اومد و مثل رگبار میگوزید و میرید از لای کفا چشامو باز کردم اخخخخخخ از بغل داشتم کون لخت پریسا خواهرمو رو سنگ دسشویی میدیدم وایییی سرش پایین بود و شلنگ اب و گرفته بود زیر کونش چه کون بزرگ و سفیدی هم داشت و مثل شیر اب هم دسشویی داشت ازش میریخت
بوی گند همه حموم و گرفته بود گفتم کم هم نریدیا
گفت خفه شو خب اسهال دارم مگه دست خودمه
پریسا صدای نازک و تیزی داشت و در عین حال هم خیلی خوش نمک بود تو حرف زدن و یه ناز دایمی تو حرف زدنش بود
گفتم خیلی بیحیایی من لختم داری نگام میکنی
گفت چیزی نداری نگاه کنم بچه هر چی تو داری بهزاد(شوهرش) هم داره با خنده اروم گفت فقط یکم کوچیکترش
گفتم واییییی بیشعوررررررر منو میبینییییی
گفت نه که تو تا حالا منو دید نزدی
گفتم الان که ندیدم بعدشم تو حموم که ندیدمت
گفت اونم بیا ببین چیه مگه الانم جلوت دارم میرینم دیدن داره ببین
گفتم من که چشام بسته چیزی هم نمیبینم
گفت خوشت میاد ریدنمو ببینی ببین
منم هوسی کیر شق چشامو که تازه اب رفته بود و شسته شده بود باز کردم چشم تو چشم شدیم
گفت دیدی راحت شدی
گفتم ارههههه
گفت دیوونه
و سرشو انداخت زیر و خودشو میشست
همونجور که داشتم نگاش میکردم و کیرمم سمتش بود گفتم چرا اسهال شدی؟
گفت چه میدونم یه گهی خوردم ظهر ساندویچ گرفتم خوردم از بعدش تا حالا از بس ریدم پشتم درد گرفته
گفتم حتما از این اشغالا گرفتی حالا رفتی خونه خودتو چرب کن اذیت نشی
گفت همینم مونده حرفی میزنیا
گفتم چرا
گفت دیوونه ای تو کافیه بهزاد ببینه چربش کردم همینجوری ول کنم نیست اگه هوا فهم بشه چربش کردم که دهنم سرویسه
خندم گرفت گفتم چقدر زناشویی سخته
گفت واسه ما زنا سخته نه مردا که فقط میکنین اونم خروسی
حمومم تموم شده بود حوله انداختم دورم و خودمو خشک میکردم گفتم توهین نکن شوهر تو خروسیه دلیل نمیشه همه خروسی باشن که
گفت تو هم هنوز بچه ای وگرنه معلوم میشد
گفتم از کجا میدونی
یهو چپ چپ نگام کرد گفت دوست دختر داری؟
گفتم رسما نه رهگذر یکی پیدا شد داد و رفت
گفت خوبه خوبه دیگه چی خیلی پررویی
گفتم پررو ؟ کی به کی میگه از دادن به شوهرت میگی منم حسابی دید زدی بعد میگی پررو
خودشو شست بلند شد داشت شورت و شلوارشو میکشید بالا گفت خب دختر خانم کی بوده
گفتم رهگذر بود چه میدونم
گفت ازجلو؟
گفتم نه بابا از پشت
گفت واقعا؟ از پشت ؟
گفتم اره
گفت خودش خواست یا تو که از پشت بکنی
گفتم دختر بود از جلو نمیتونست
گفت چقدر دردش گرفت
گفتم وقتی کار بلد باشی درد نمیکشه طرفت
گفت جدی میپرسم چقدر دردش گرفت؟
گفتم تا حالا از پشت نداشتی
گفت نههههههههههههههه
گفتم خودت نخواستی یا بهزاد
گفت اون که همیشه التماس میکنه من میترسم بگو دیگه
گفتم خب باید از قبل طرفت رو هم از نظر روانی هم جسمی امادش کنی وگرنه دردش اونقدر زیاده که اشکتو در میاره
گفت چکار کردی
گفتم خیلی حوصله میخواد واسه چند بار اول کلی باهاش بازی کردم و خوردم
گفت سوراخ کون زبون زدی اه اه چه کثیف کاری
گفتم مگه بهزاد نمیخوره برات ؟
گفت بهزاد؟ بخوره ؟ با اون سبیلاش ؟
گفتم جلو هم نمیخوره گفت اصلااااااااا گفتم تو چی میخوری براش؟ گفت نه خیلی میگه بخوری ابم زود میاد
گفتم پس تو سکس نداری که فقط میخوابی میکنه تو
گفت خب اره همه زنا همینن
گفتم یا تو خبر نداری یا همه زنای اطرافت از سکس بی خبرن
گفت تو میخوری
گفتم اره چه جورم خیلی هم دوست دارم میخوای امتحان کنی
گفت بیشعوررررررر این چه حرفیهههههه
گفتم پس اگه بهزاد اینجور مردیه اصلا فکرش هم نکن که بهش کون بدی چون فقط زجر میکشی و دردی که تا استخونت تیر میکشه. البته دادن واسه بار اول با هر کسی یه کم درد میاد ولی قابل تحمله
گفت دیوونم کرده از بس میگه از پشت میخوام باورت نمیشه جرات نمیکنم به شکم بخوابم یا پوزیشنی باشم که پشتمو ببینه و گرنه تا یه ساعت زور میزنه که بذارم
گفتم بریم بیرون تا مامانی نیومده
گفت خونه نیست رفت خونه همسایه بهزاد هم رفت ماشینش برد تعمیرگاه
از حرفش فهمیدم یه چیزی میخواد
گفتم تا حالا تجربه زبون زدن به جلوت رو هم نداشتی؟
گفت نه
گفتم میخوای الان یکم تجربه کنی؟
یهو چشاش گرد شد و من من کرد ولی ناراحت یا عصبی نشد فقط خجالت میکشید
اونقدر هوسی بودم که اختیار زبونمو نداشتم
گفتم کسی که نمیفهمه منو تو هم اونقدر راحتیم که خجالت نکشیم از هم
گفت کسی نیاد؟
گفتم مگه نمیگی مامانی رفته خونه همسایه بهزاد هم نیست؟ تا یه ساعت دیگه هم نمیاد بچه ها هم تو حیاط سرگرم بازی هستن
گفت فقط زود تمومش کن
گفتم باشه
شلوار و شورتشو کشید پایین گفتم برگرد خم شو
پریسا با اون اندام تپل و پاهای گوشتی خم شد و کونشو داد سمتم وایییییی حجم کون و شکاف کسش جلوم بود نشستم پشتش لای کونشو باز کردم اخخخخخخ سوراخ کونش از بس زور زده بود قرمز شده بود بیشتر باز کردم لای کس صورتی جوونش باز شد وایییی سوراخ صورتی کس خوشکل پریسا کیرمو تا اخرین حد شق کرد
زبونمو گذاشتم رو سوراخ کونش و اروم لیس میزدم یکم بو میداد ولی مهم نبود که یهو همه تنش شل شد خودشو جمع کرد اروم گفت واییییییی چکار میکنی
گفتم تو فقط چشاتو ببند و لذت ببر سوراخ کون پریسا رو و سیر لیسیدم و زبون زدم و نوک زبونمو تو کونش فرو میکردم خیلی خوشش اومده بود کامل خم شده بود و کونشو داد عقب که بتونم درست و حسابی بخورم با هر بار که زبونمو فرو میکردم تو کونش یه اخ میگفت که رفتم سر وقت کس شیرینش و حسابی کسشو خوردم و مک زدم اب سفید و لزج کسش اومده بود بیرون و دیوونه شده بود کمتر از سه چهار دقیقه ارضا شد و صاف ایستاد
گفتم چی شد
گفت بسه بسهههه نمیتونم وایسم
گفتم ارضا شدی
گفت اخخخ بیشعور چکارم کردییییی
گفتم یکم دیگه ادامه میدادم اماده بودی واسه مرحله دوم اماده شدن کونت که انگشت کردنه
که یهو کامل خم شد گفت بخورش اشغاللللل
منم افتادم به جون لیسیدن و خوردن سوراخ کس و کونش و زبونمو فرو میکردم تو کونش که اونقدر نرم شده بود که زبونم راحت میرفت تو اروم انگشتمو فرو کردم تو یه اخ گفت
گفتم درد میاد
گفت نه
گفتم دیدی گفتم
کم کم انگشتمو دو بند فرو کردم تو کونش یه اخ دیگه گفت
گفتم دردت اومد گفت واییییییی نههههه
اروم انگشتمو تو کونش تلمبه میزدم و یه انگشت دیگمم تو کسش تلمبه میزدم پریسا هم از زور هوس خودشو نگه داشته بود صداش بیرون نره که حسابی نرم شده بود و تمام انگشتم میرفت تو کونش و دو انگشتمو اروم فرو کردم تو کونش و خیلی اروم تلمبه میزدم حجم کونش اونقدر بزرگ بود که دو تا انگشتم انگار خلال دندون بود لای کون پریسا
گفتم میخوای کون دادن و با یه ادم با تجربه امتحان کنی
ادامه دارد....
     
  
↓ Advertisement ↓
مرد

 
یهو از گاییدن کص و کون مامان بزرگ، معکوس میکشی به اسهال خواهرت؛ نمیگی ما تسمه‌تایم پاره می‌کنیم!!!؟

البته شوخی کردما... دست به قلمت عالیه
و پرداخت خوبی در تصویرسازی لحظه‌ها داری
in search of way to escape
     
  ویرایش شده توسط: AmirSalman   
زن

 
AmirSalman
عجببببب
بازم ممنون از نظر شما .
داستان باید هم هیجنان داشته باشه و تو جریان داستان تنوع در چهره سازی و شخصیت پردازی هم مهمه واسه ادامه ماجرا
     
  
زن

 
پرهام ومامان بزرگ – قسمت چهارم
گفت دردم میادد ؟ بهزاد نفهمه؟
گفتم مگه امشب میخوای بهش بدی ؟
گفت نه شب جمعه
گفتم چهار روز مونده نمیفهمه
انگشتمو حسابی با نرم کننده سر لیز کردم و تو کونش تلمبه میزدم تا کامل نرم شد و دو باری هم گوزید ایستادم پشتش کیرمو حسابی با نرم کننده سر لیز کردم و اروم سر کیرمو گذاشتم دم کونش و با یه فشار اروم سر کیرم نرم نرم رفت تو یهو گفت اخخخخخخخ درد میاد یواش یواش
ولی کونش اونقدر لیز و نرم شده بود که کیرمو با چند تا گوز کشید تو وایییییی چه تنگ بود وداغ پریسا هم معلوم بود یکم درد داره اخ اخ میکرد و دستاشو کامل به دیوار تکیه داده بود
فکرمیکرد فقط سر کیرم تو کونشه گفت بسه بقیش و نکن تو درد داره
گفتم حواست نبود همش رفته تو
یهو گفت واییییییییییییییییییی راست میگی
گفتم اره 15 سانت کیر تو کونته الان چقدر درد داری
گفت درد داره ولی قابل تحمله
گفتم دیدی گفتم اماده باشی درد نداره
اروم تو کونش تلمبه میزدم اخخخ چه کون تنگی داشت
هوسی شده بود گفت بکن بکن که میخوام بهت کون بدم بکننننن
منم تلمبه میزدم و کیرمو میکشیدم بیرون که با هر بار بلند میگوزید و دوباره فرو میکردم تو کون پریسا دو سه دقیقه تلمبه زدم که یهو گفت بسهههه بسهههه اخخخ فهمیدم داره ارضا میشه منم ابم اومد و با چند تا تلمبه سنگین همه ابمو تو کونش خالی کردم که شدید ارضا شد و رفت جلو تند تند میگوزید گفت اخ دسشوییم گرفت و نشست رو سنگ و شروع کرد ابکی ریدن و اب منم باهاش میریخت بیرون منم خودمو شستم و اونم خودشو شست و مرتب کرد و رفتیم بیرون .
گفتم چطور بود
زد پس گردنم گفت کونم درد میکنه
گفتم تا تو بود که درد نمیکرد
گفت خفه شو کثافت زشته این حرفا چیه میزنی
گفتم نه خارج از شوخی
گفت نمیدونم الان اصلا اذیت نشدم ولی یه بار چند ماه پیش بهزاد فقط سرشو کرد تو از درد داشتم اتیش میگرفتم کلی جیغ زدم و گریه کردم
گفتم خب دیگه گفتم بهت باید اینکاره باشی
گفت بچه پررو ادمو به چه کارایی وادار میکنی
گفتم نه که بدت اومد
هردومون خندیدیم و رفت تو اشپزخونه و شربت اورد خوردیم همین که نشست یهو گفت واییییی گفتم چی شد
گفت درد میکنه لامصب
گفتم طبیعیه خب عضلاتش یکم کشیده شده یکم طول میکشه تا جمع بشه
یوری نشست گفت گه خوردم دیگه عمرا بدم . گفتم الان میگی بذار ده روز بگذره خودت میگی بازم میخوام
گفت خفه شو مگه کونی ام
گفتم نه ولی لذتی که کون دادن داره اعتیاد اوره
گفت اره جون عمت خودت کون بده ببینم
گفتم من واسه کردن افریده شدم تو هم واسه دادن من از کردن لذت میبرم تو هم از دادن الان هم هم تو لذت بردی هم من مگه بده تازه هیچ کسی هم بهمون شک نمیکنه حتی اگه چند روز بیام خونتون بمونم هم کسی شک نمیکنه همه هم خوشحال میشن
گفت خیلیییی خری به چیا فکر میکنی تو اخه خره من 15 سال از تو بزرگترم تو بدنیا اومدی من بلوغ رسیده بودم و تو دو سالت بود من شوهر داشتم خجالت نمیکشی
گفتم نه قربونت برم چرا ؟ من 15 سال کوچیکترم کیرم کوچیکه یا نمیتونم بکنم ؟ دیدی که خیلی بهتر از شوهرت هم کارمو انجام دادم
خندید و یه پس گردنی بهم زد گفت خفه شو بچه
یه ساعتی نشست و با هم شام هم خوردیم رفت و مامانی هم اومد و کلی حرف زدیم و شوخی کردیم .
دو روز گذشت از مدرسه برگشتم مامانی تو اشپزخونه بود تا دیدمش واییییی کیرم شق شد
یه شلوار استریج مشکی تنگ بدون شورت پاش بود پشتش به من پاهای تپل گوشتی و کون بزرگ و برجسته اخخخخ یه سلام کردم گفتم پریسا رفت ؟
گفت بهزاد اومد دنبالش
اینو که گفت رفتم از پشت بغلش کردم و دستمو گذاشتم دور شکم بزرگش و تو گوشش گفتم عروس خوشکل من چطوره
از خجالت سرخ شد جوابی نداد
منم دستمو اروم بردم زیر بلوز نخیش و نوک دو تا پستونای بزرگشو گرفتم تو دست و اروم میمالیدم
سست شد ولی اروم گفت نکن
اهمیت ندادم و نوک پستوناشو محکمتر میمالیدم
باز اروم ولی حشر تو صداش بود گفت نکن کارمون اشتباه بود
پشت گردنش و بوسیدم و تو گوشش گفتم کارای اشتباه لذت بیشتری داره میخوام اشتباهمو ادامه بدم
همه پستونش تو دستم بود مالش میدادم گفت یکی بفهمه چی
گفتم کی میخواد بفهمه یا حتی شک کنه
دستمو بردم پایین و از شکم صافش رد کردم رسیدم به تپلی کسش و اروم بالای کسشو مالش میدادم
گفت میدونی گناهه
گفتم گناه نیست ثواب هم داره
گفت هست
گفتم مامان من از کس تو بیرون اومده من از کس مامانم پس محرمترین ادم بهت منم
با این حرفم که اسم کس مامانمو اوردم یه اخ گفت
منم اروم کسشو مالش میدادم و کیرمو لای کونش میمالیدم و دستمو بردم وسط کسش که حسابی خیس شده بود و با هر بار تند تند مالیدن من صدای اب کسش میومد
تو اوج هوس بود گفتم تا حالا خوردی
شوک شد گفتم برگرد یکم من من کرد ولی برگشت و گفتم بشین جلوم
نشست و شلوارمو کشیدم پایین و کیرمو گرفتم جلوی دهن مامانی و اروم گذاشتم رو لباش
گفتم معلومه نخوردی دهنتو باز کن سرشو بکن تو مک بزد انگار بستنی
انجام داد واییییییییییییییی سر کیرم که رفت تو دهن مامانی انگار اتیش انداختن به جونم واییییی مامانی جلوم نشسته بود و داشت کیر نوه اشو میخورد اخخخخخخخخ چه هیجانی داشت
ناوارد و بی تجربه سر کیرمو مک میزد اخ ولی داغ بودم یکم سر کیرمو خورد گفت نمیتونم و بلند شد و دوباره پشتشو کرد به من ایستاد
بلوزشو دراوردم و انداختم اخخخ سوتین نداشت و پستونای درشتش تو دستام گرفتم و میمالیدم و کیرمو لای کونش میذاشتم و گردن لطیف مامانی رو میخوردم با اینکه حدود 63 سالش بود پوست تنش چروک نداشت زیر گوشش رو که خوردم انگار دیوونش کردم خودش کونشو داد عقب و منم با یه حرکت ساپورتشو دراوردم و لخت جلوم ایستاده بود و خودمم لخت شدم و کیرمو گذاشتم لای کون بزرگ مامانی و کیر کلفتم تا کون بزرگ مامانی گم شده بود جووووون خیس خیس بود همونجور کیرمو لای کونش تلمبه میزدم که دستمو گذاشتم رو کمرش و خمش کردم و کونشو دادم عقب و سر کیرمو لای کسش مالیدم و فرو کردم تو کسش اخخخخخ داغ بود و کیرمو قورت داد و یه اه کشید و منم تلمبه میزدم و با دو تا دست میزدم رو کونش و لمبرای کونش مثل ژله تکون میخورد دستمو بردم زیر و شکم بزرگ و شل شدشو گرفتم تودست و محکم میمالیدم و محکم تو کس مامانی تلمبه میزدم وای چه لذتی داشت هردومون داغ داغ و حسابی هوسی بودیم سوراخ کون مامانی درشت و قهوه ای جلوم تکون میخورد و با اینکه مامانی سنی ازش گذشته بود ولی سوراخ کونش صاف و تمیز و خوشکل بود انگشتمو همزمان با تلمبه هام فرو کردم تو کونش اخخخخخخخ یه بند انگشتم رفت تو کون مامانی که یه اخخخخخخ دردم میاد درش بیارررررر گفت که دلم داشت غش میرفت تلمبه هامو محکمتر میزدم وانگشتمم تو کون مامانی همزمان تلمبه میزدم که ارضا شد و منم همزمان با ناله های مامانی ابم با فشار اومد و تو کسش خالی کردم
وای همه تنم سست شده بود رو پام بند نبودم مامانی هم بهتر از من نبود یکم اروم شدیم و دستمال گذاشت لای کسش و رفت سمت دسشویی منم ولو شدم رو مبل
.یه سه ماهی گذشت دیگه روال من و مامانی شده بود سکس هفته ای یه بار ولی دیگه رابطه مون جوری راحت شده بود که عین زن و شوهرا بودیم جلوی هم راحت لخت میگشتیم با هم میرفتیم حمام هفته ای یه بار قبل از سکس خودم کس و کونشو براش اصلاح میکردم و حتی فرستادمش اپیلاسیون موهای بدنش و هم بزنه یه بار هم مریض شد بردمش دکتر براش شیاف نوشت خودم براش میذاشتم ولی موقع سکس هنوز رومون تو رو هم باز نشده بود و پوزیشن هایی که چشم تو چشم بشیم نمیرفتیم و اگه هم طاقباز میخوابوندمش ملافه مینداخت رو صورتش .
تو این مدت مامانی انگار شده بود یه زن جوون خوشحال و سرزنده خیلی به خودش میرسید لباسای شیک میپوشید ارایشگاه میرفت همه تعجب کرده بودن از اینهمه تغییر مامانی همه جا با خودم بود و حسابی باهام مهربون شده بود که یه شب تو یه مهمونی خانوادگی بلند شد و دستمو گرفت و سیر با هم رقصیدیم که اخر شب مامانم من از همه جا بیخبر و کشید کنار با خنده و طعنه گفت با مامانم چکار کردی اینهمه عوض شده منم خندیدم گفتم بهش میرسم نمیذارم تنهایی اذیتش کنه
که مامانم با یه شیطنتی گفت ددددددد تو که بلدی برسی بیا به منم برس تا منم عوض بشم
گفتم تو بخوای بهت میرسم
گفت مثلا چطوری
گفتم تو بگو چطوری
خندید گفت خیلی بیحیایی
تعجب کردم از حرفش اخه بودار بود ولی من به منظور جواب نمیدادم گفتم منظورت چیه
گفت واسه کی داره خودشو لوس میکنه
گفتم لوس چرا ؟ سرخوشه و خوشحال
گفت واقعا؟ مامان من واسه بابام هم خودشو تمیز نمیکرد ولی اونروز تو استخر یه نخ مو به تنش نداشت
اینو که گفت انگار اب یخ ریختن روم به تته پته افتادم گفتم من چه میدونم
گفت که تونمیدونی. ولی من که میدونم
گفتم چی رو؟
گفت حالا به وقتش میگم بهت
خواست بره خیلی ترسیدم ضایع بشه دستشو گرفتم گفتم چی میخوای؟
گفت همه چی
جرات نداشتم اسم سکس رو بیارم گفتم منظورت و ساکت شدم
گفت خودت میدونی
گفتم هر چی تو بگی
داشت میرفت که گفت میگم بهت
خیلی ترسیده بودم نمیدونستم چکار میکنه وایییی اگه به مامانی میگفت ابرومون میرفت مغزم هنگ بود اخر شب اومدیم خونه مامانی شاد و شنگول رسیدیم خونه واسه خودش اواز میخوند و از اونجایی که دیگه تو اتاق مامانی هم لباس عوض میکردم جلوی هم لخت شده بودیم و داشتیم لباس میپوشیدیم مامانی شورتشو دراورده بود و داشت پشت به من قر میداد و کونشو تکون میداد و اواز میخوند اخ هوایی شدم و منم شورتمو دادم پایین و رفتم از پشت کیرمو شق گذاشتم لای کونش و با هم میرقصیدیم خوشش اومده بود و همونجوری رقصیدیم و کم کم رفت سمت تخت و خم شد رو تخت و سجده خوابید و کیرم رفت تو کسش و همونجور با اواز اون میخوند و منم تلمبه میزدم جووووون
که گفت نمیخوام ابت بیادا منم نمیخوام ارضا بشم فقط یکم بکن
منم گفتم چشم خوشکلم و یکم تلمبه زدم و حال کردیم که همونجور دراز کشید رو تخت و گفت بسه اقا پسر
منم اومدم عقب و لباس پوشیدم و از اتاق اومدم بیرون و پای تی وی نشستم
حدودای دو شب بود یه پیام اومد و باز کردم
مامانم بود خیلی رک و بی پروا نوشته بود یه جواب بهم بده . میکنیش؟
وایییی اب یخ ریختن روم همه تنم یخ زد
چی میگفتم بهش چند دقیقه مات بودم که باز نوشت جواب منو بده
نوشتم چی میپرسی؟ میخوای ابرمونو ببری
که یهو گفت پاش بیفته منم میکنی ؟
از این سوال دو پهلوی مامان کم مونده بود سکته کنم
نوشتم میفهمی چی میگی؟
نوشت اگه بخوام چی؟
تازه فهمیدم مامانم چی میخواد
نوشتم چرا میخوای ؟
نوشت به تو ربطی نداره جواب منو بده
نوشتم واقعا میخوای؟
یکم مکث کرد و جواب داد اره
گفتم اگه تو بخوای منم میخوام
نوشت فردا ظهر بیا خونه.
و دیگه ادامه نداد
دل تو دلم نبود داشتم هنگ میکردم مامان خودم بهم پیشنهاد داده بود تا صبح نتونستم بخوابم و فردا صبح رفتم مدرسه و بعد ازمدرسه رفتم خونه خودمون حدود دو رسیدم میدونستم مامان تنهاست داداشمم در مغازه هست تا هفت شب نمیاد بهش سر بزنه
کلید داشتم رفتم تو خونه از حیاط رد شدم در حال رو باز کردم تنم داشت میلرزید رفتم تو همه جا ساکت بود تو حال و پذیرایی کسی نبود رفتم سمت اتاق خواب مامان در رو هم بود در و که باز کردم وایییی از صحنه ای که دیدم شوک شدم
مامان تو حالت سجده با یه شورت فانتزی بااون کون بزرگ که بند شورته حتی سوراخ کون مامان رو هم نگرفته بود رو تخت اماده بود یه ملافه هم رو سرش کشیده بود
اخ چه صحنه ای بود هوسی شده بودم کیرم شق شق بود شلوار و شورتمو در اتاق دراوردم و با کیر شق رفتم پشت مامان ایستادم دستم میلرزید کون سفید مامان جلوم بود و یه بند باریک لای کونش که فقط تونسته بود وسط سوراخ کون درشت مامان و بپوشونه و بقیش هم رفته بود لای شکاف کشیده و بلند کس مامان اخخخخخ دستم کشیدم رو کون سفید و ژله ای مامان که یه تکون خورد و اووم گفت اروم همه جای کونشو تو دستام لمس کردم و نوازش کردم اخخخ اروم خم شدم رو کونش و بالای کونش و بوسیدم و با بوسه کم کم اومدم پایین تا رسیدم به سوراخ کونش واییی حرارت سوراخ کونش و بوی شامپو بدن که معلوم بود تازه حموم بوده دیوونم کرده بود از رو شورت سوراخ کونش و بوسیدم و اروم زبون میزدم و تا زیر کسش زبونمو کشیدم خیس بود و اب کسش راه افتاده بود که شورتشو زدم کنار واییییییییییییییییییییییییی سوراخ درشت کون مامان اومد بیرون اخخخخخ گرد و غنچه ای و به سمت بیرون بود دیگه کنترلم و از دست دادم و وحشی افتادم به خوردن سوراخ کونش و زبونمو تا اونجا که میشد فرو میکردم تو کونش سوراخ کونشوحسابی خوردم خیلی خوشکل بود سوراخ کونش نمیتونستم بیخیالش بشم اروم نوک انگشتمو فرو کردم تو کونش که
گفت اخخخخخ نکننننن توش اونجااااااااااااا
ولی من امونش ندادم و از بس سوراخ کونش نرم بود دو بند انگشتمو فرو کردم تو کونش و اروم تلمبه میزدم تنگ داغ بود تو کونش اخخخخ باورم نمیشد انگشتم تو روده مامانم داره تلمبه میزنه جوووووون همونجور که انگشتم تو کونش بود رفتم سراغ کس برجسته مامان و با زبون از بالا تا پایین کشیدم جوووووون هی تکرار میکردم پوزیشنم خوب نبود واسه امین انگشتمو از کونش کشیدم بیرون و مشغول خوردن کسش شدم مامان هم دیگه نمیتونست خودشو نگه داره و اه اه میکرد و گه گاه تکون میخورد لای کونشو باز کرده بودم و کسشو تا اونجا که میشد خوردم و لیس زدم لبای کسشو با لای لبام میگرفتم و مک میزدم انگشتمو فرو کردم تو کسش و همزمان زبون میزدم کسش حسابی خیس شده بود که یه انگشتمم فرو کردمتو کونش و همزمانیه انگشتم تو کون مامان و یکی هم توکسش تلمبه میزدم و با دست دیگمم چوچولشو لای انگشتام بازی میدادم که مامان از شدت حشری شدن به خودش میپیچید و اه اه میکرد ولی با صدای خفه زیر ملافه
تا تونستم کس و کونش مامان خوشکلمو خوردم و انگشت کردم که دیدم کنار پاش یه کاندوم هست جووووون همه چیز رو هم برام اماده کرده بود سریع کاندومو کشیدم سر کیرمو چند باری کیرمو لای کس و کونش شلاق زدم و سر کیرمو گذاشتم دم کسش و فرو کردم تو وایییی تنگ بود و کیرمنم کلفت که اخ اخ یواششششششش دردم میادددددد واییییییی ارومممممم گفتناش شروع شد که معلوم بود درد داره حالا یا کیر بابا کوچیک بوده و خیلی وقته کس نداده کم کم کیرم راهشو باز کرد و اروم تلمبه میزدم تا عادت کرد و یه اهههه کشدار کشید و سرعت تلمبه هامو بیشتر کردم و دستمو انداختم دو طرف کونش و محکم میکردم که صدای مامان بلند شده بود جوری داشتم تو کس مامان تلمبه میزدم که دیگه با هر تلمبه من کون ژله ایش میلرزید و تند تند از کس و کون میگوزید منم بیشتر هوسی میشدم و رو کونش کشیده میزدم و میکردم حدود ده دقیقه کردمش که بار اول تو دو سه دقیقه اول شد و بعدیش که ارضا شد از کسش اب میریخت بیرون که خوابید رو تخت ومنم رفتم روش خوابیدم و محکم میکردمش که ابم اومد تو کاندوم و یکم خوابیدم روش و بلند شدم نگش میکردم چه بدن سفیدی داشت ولی خب مامانمم مثل مامان بزرگم تپلی بود البته همشون تپلی بودن و با کون برجسته و گرد دوباره رفتم رو مامان از پشت گردنش بوسیدم که یهو شوک شد و از بیحالی پرید بیرون و تا لای کونش و باز کردم و سوراخ کونشو زبون زدم و اومدم تا کف پاهاشو بوسیدم و بلند شدم. میدونستم نمیخواد همو ببینیم واسه همین از اتاق اومدم بیرون و رفتم .
ادامه دارد.....
     
  
مرد

 
sooskmar48
Wooow
داستانهای شما خیلی جالب و جذابه
وقتی چند تا جمله از داستانهای شما رو خوندم انقدر جذاب بود نتونستم تا آخرش رو ادامه ندم
آفرین
.I like sex.Have Sex with me
     
  
زن

 
RkMn
ممنون از نظر شما.
خوشحالم مورد توجه قرار گرفته
     
  
مرد

 
sooskmar48
داستانت عالیه ادامه بده
     
  
مرد

 
کون دختر برادرم مهدیه جونم

1396/06/1

من به فیلم و سریال امریکایی و خیلی علاقه دارم داداش بزرگم که کارش جوری که بیشتر خونه نیست خیلی وقتا شبا هم من می رفتم خونشون بخوابم خونشون هم از ما چند تا کوچه اون طرفه و دختربزرگش که حدودا 18 سالش است ، و ازمن 12سال کوچکتره اتفاقا اون هم سریال باز هست و عاشق سریال های امریکایست منم هر موقع یه سریال جدید بیاد به بازار پیدا میکنم میرم باهاش نگاه کنم خیلی وقت ها میرم خونه شون و سریال ها را با دختر داداشم می بینیم
از دختر داداشم بگم اسمش مهدیه هست و قد 165 کمر باریک سینه 75 کون برجسته و پوستی سفید و نرم و
خودم که کمال 30 قدم 177بدن تو پری دارم با یه کیر ۱۶ سانتی کلفت خوب بقیه ماجرا اینکه من یه روز یه سریال جدید پیدا کردم رفتم خونه داداشم به مهدیه گفتم کجا ببینیم گفت بریم تو اتاق من با کامپیوتر ببینیم بعد تموم شدن ذخیرش کن تو کامپیوترم و کامپیوترشون داخل اتاق خوابه ومعمولا موقع تماشای فیلم و سریال من پایین میشینم و دختر داداشم روی تخت دراز می کشید... تا اینکه یکروز که رفته بودم بعد نیم ساعت زنداداشم اومد گفت میرم یه سر به خونه مامانم بزنم و بیام خداحافظی کر و رفت و پشت سرش مهدیه دختر داداشم از اتاق بیرون رفت و من فکر کردم که اون هم رفته به همین خاطر همین رفتم روی تخت و تا بقیه فیلمم را تماشا کنم یه وقت دیدم در باز شد و دختر داداشم به اتاق برگشت، خیلی معمولی اون هم امد روی تخت جلوی من در حالیکه پشتش به من بود ، روی تخت لم داد و مشغول تماشای فیلم شد... خواستم یک لحظه با کیبورد کامپیوتر ور برم و چند سانتی جلوتر امدم و نا خداگاه کیرم به کونش چسبید و من هم دیگه عقب نرفتم حتی از روی شلوار هم میشه نرمی کون مهدیه رو به راحتی حس کرد و کیر منم هم راست شد سعی کردم بی تفاوت خودم را نشان دهم ولی متوجه شدم مهدیه هم یک مقدار خودش سمت عقب کشید دیدم اون هم داره خودشو بهم می ماله بعد یه جای فیلم که چند لحظه لب خوری اینا داشت رسید منم از فرصت استفاده کردم به مهدیه گفتم خوش بحالشون هم پول میگیرن بخاطره بازیگریشون هم حسابی حال میکنن که دیدم مهدیه هم خندید و چیزی نگفت و دوباره رفت بیرون و چند لحظه ای دیگه وبرگشت دوباره روی تخت لم داد درحالیکه من سعی می کردم هنوز خودم را عادی نشان بدم که متوجه شدم مهدیه وقتی رفت بیرون از اتاق و دوباره برگشت جلوی من روی تخت دراز کشید دیدم ،به جای شلوار با دامن جلوی من دراز کشیده دوباره به هم چسبیدیم و دل و زدم به دریا و یکی از دستام را ابتدا روی شانه ش و اون یکی دستم را زیر لباسش بردم و شروع به مالاندن بدنش و سینه های خوشمزش کردم که دیدم با چشمانی خمارو پر شهوت سمت من برگشت فوری شروع به خوردن گردنش کردم که دیدم صداش هم داره درمیاد تند تند نفس میکشه! و هی با دستش سرم را نوازش میکرد لبهام را اوردم پایین و شروع کردم به خوردن ناف و شکمش روناش بهش گفتم میخواهی یه حال اساسی بکنی یا نه؟ روش نشد جواب بده دامنش دادم بالا و شروع کردم لای پاهاش را خوردن خواستم شورتش را پایین بکشم که نزاشت دیدم هم خجالت میکشه هم می ترسه گفتم میخوام برات بخورم و به زبانم اشاره کردم و گفتم نترس زبان پرده را پاره نمی کنه سرم را کردم زیر دامن و ارام شورتش را کشیدم پایین و شروع کردم به خوردن کوس کوچولو و ابدارش ارام شورتش را کلا از پاش در اوردم سپس به پهلوش خوابوندمش و رفتم پشتش و گفتم چطوری و چه مدلی دوست داری؟ گفت چیو چطوری و چه مدلی ؟ دیدم یا نمیدونه یا کوچه علی چپه! کرم نرم کننده ای که بغل تخت بود را برداشتم و کمی به سر کیرم مالیدم و کمی در کونش مالیدم که یک هویی گفت : از کووووووون؟؟ گفتم نترس گفت نمی تونم، عمو!!! گفتم نترس بهت قول میدم دردی حس نکنی و عاشق این کار بشی وحال دیوونه میشی بعد با انگشتم با سوراخ کونش کمی ور رفتم و مالیدمش بعد یواش یواش انگشتمو کردم تو کونش و نگاه داشتم تا برا خودش جا باز کنه بعد یه کمی با انگشتم جلو عقب کردم و ارام ارام کیرم را در کونش مالوندم و یواش یواش شروع به فشار دادن کیرم تو کون نازش کردم خیلی می ترسید حدود سه دقیقه طول کشید تا سرش رفت تو سوراخ کونش که دیدم بدنش عرق سردی کرد و چند لحظه بعد که ارام ارام شروع به تلمبه زدن کردم، درد اون هم شروع شد اخه اولین بارش بود کیرو تو کونش حس میکرد و هی التماس می کرد که دیگه بیشتر فشار ندم من هم ارام ارام فشار را بیشتر می کردم و اه و ناله اون هم هی بیشتر میشد تامیخواستم ارضآ بشم گفتم مهدیه جونم عشقم ابم داره میاد کجا خالی کنم که گفت هر جا عمو جونم دوست داره که منم به یه فشار محکم بهش قفل شدم و تمام کیرمو کردم تو کونش و ابمو تا اخرین قطره ریختم تو کون نازش و خالی شدم و فوری دوید رفت سمت دستشویی وقتی از دستشویی برگشت گفت عمو کونم درد میکنه که گفتم دو سه دفعه اول اذیت میشی، بهت قول میدم از کوس بیشتر بهت حال بده تا حالا

چندین بار کردمش دفعه اخری قرص و کرم سفت کننده کمر خوردم و مالیدم واقعا یک ساعت تلمبه زدم و تونستم از سوراخ کون تنگ خوشگلشو و گشاد کنم ! جالب اینجاست که دیگه بهم عمو کم میگه بیشتر عشقم و نفسم صدام میکنه همیشه هم در ارتباطیم و پیام رد و بدل میکنیم یه شب بهم پیام داد عمو ای کاش میشد باهم ازدواج کنیم که گفتم نمیشه گفت بهت قول میدم ازدواج کردم ازت حامله بشم و یه یادگاری ازت داشته باشم تو بهترین عموی دنیای که نذاشتی بخاطره سکس و هوس تن به غریبه ها بدم بدبخت بشم ..

شاید خیلی از دوستان این داستان منو باور نکن و فکر کنن دروغ میگم اما من نیازی به باور کردن کسی ندارم من حقیقت و گفتم هیچ وقت هم ما دوتا از کاری که کردیم پشیمون نیستیم
مهدیه همیشه بهم میگه عمو اگه تو نبودی بخاطره همین سکس معلوم نبود من با چه کسانی طرف میشدم و چه بلاهای سرم اومده بود همون طور که همکلاسیش با یه پسر دوست میشه و پسره دعوتش میکنه خونشون بعد دختره میبینه پسر تنها نیست و چند نفر میریزن سرشو هم میکننش هم ازش فیلم میگیرن که هر موقع اونا خواست بره پیششون

از تبریز کسی مثل من بود مثل من همچین حسی داشت بیاد اشنا بشیم
دنبال یه شیمیل واقعی هستم از تبریز برا زنم
     
  
صفحه  صفحه 160 از 164:  « پیشین  1  ...  159  160  161  162  163  164  پسین » 
داستان سکسی ایرانی

Incest Sexy Story - داستان های سکسی با محارم

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2025 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA