انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 160 از 160:  « پیشین  1  2  3  ...  158  159  160

Incest Sexy Story - داستان های سکسی با محارم


مرد

 
sooskmar48
واقعا ممنون واکر امکان دارد قسمت ها رو زودتر قرار بدین.واین که غیر از تشکر کردن کار ه دیگه ازدسته من برنمیاد ولی یک خاهشی دارم از مدیر سایت که از نویسنده ای مثل شما که این قدر به مخاطب احترام میگذارید حد اقل تشکر کنه وار شما حمایت کنه وباشما در ارتباط با شه
     
  
زن

 
پرهام و مامان بزرگ – قسمت دوم
گفتم دراز بکش خجالت نداره که مامانی
دستم رفت لای کون پهن و بزرگ مامانی واییییی شکاف کون مامانی چه کونی داشت . هر سانت که دستم جلو تر میرفت کیرم داغ تر میشد و تنم به لرزه افتاده بود که انگشت وسطیم رسید به سوراخ کون مامانی و داغی و حرارت سوراخ کونش رو حس کردم جوووووون نوک انگشتم که به سوراخ کونش خورد یه تکون خورد و خودشو سفت کرد . میدونستم خیلی خجالت کشیده چون برعکس همیشه که خودمونو گول میزدیم جای جوش رو میمالم الان دیگه عملا داشتیم سکس میکردیم و دستم داشت سوراخ کونش و به قصد لذت بردن میمالید
اروم دور سوراخ کون مامانی رو داشتم مالش میدادم که کم کم کاملا بدنش شل شد و منم دستم باز تر شد و خیلی ملایم سوراخ کون مامانی رو میمالیدم و از هوس دست دیگمو بردم تو شورتم و کیرمو میمالیدم با دو انگشت لای کون مامانی رو بیشتر باز کردم و دستمو بردم رسوندم لای کسش واییییی خیس خیس شده بود یکم کسشو مالیدم و اروم انگشتمو اروم فرو کردم تو کسش که یکم تکون خورد ولی من اروم انگشتمو بیشتر فرو کردم تو دو بند انگشتم تو کسش بود و اروم اروم تلمبه میزدم و واسه خودم هم جق میزدم کس داغ و خیس مامانی زیر انگشتم اونقدر بهم لذت داده بود که حد نداشت کف دستم کامل رو کسش بود و با نوک انگشت دیگم به هر سختی بود رسوندم به چوچولشو میمالیدم که البته تواون حالت کمی سخت بود ساعد دستمو بلند کردم که شلوار مامانی کمی رفت بالا و شکاف کونش و میدیدم عمدا با حرکت دستم کم کم شلوار مامانی تا زیر کونش دادم پایین و همچنان تند تند انگشتمو تو کسش تلمبه میزدم اخخخخ دیدن کون بزرگ و سفید مامانی دیوونم کرده بود و موهای لای کس و کون مامانی هم که معلوم بود خیلی وقته نزده بیشتر هوسیم کرده بود که با چند تا تلمبه تند تند یهو مامانی خودشو سفت کرد و با یه اخ خفه که ملافه رو جلوی دهنش گرفته بود ارضا شد و دستم کاملا خیس و لزج شده بود ولی من هنوز داشتم تو کسش تلمبه میزدم که یهو پاهاشو جمع کرد و گفت بسهههههههههه و خودشو کشید جلو دستم از لای کسش اومد بیرون و همزمان خودمم ابم اومد تو شورتم ریخت مامانی با رفتن جلو شلوارش تا زیر کونش اومده بود پایین و سوراخ درشت و قهوه ای کونش رو دیدم واییییی دستمو رو کونش میکشیدم انگشتام از اب کس مامانی پر شده بود و سفید و لزج بود .
بدون اینکه سرشو برگردونه دستشو اورد و شلوارشو کشید بالا و همونجور خوابید . منم رفتم دسشویی و خودمو تمیز کردم.
چند روزی گذشت و دیگه هر شب بهمون حال نمیداد اون روز عصرحموم بودم که مامانی اومد گفت پرهام حمومی
گفتم اره
گفت چقدر طول میکشه
گفتم تازه اومدم چطور
گفت میخوام لباسامو تو تشت بشورم با ماشین تمیز نمیشه
منم هوسم گل کرد گفتم خب بیا تو .حموم که بزرگه
در و باز کردم و مامانی با چند تا لباس اومد تو منم با شورت زیر دوش بودم مامانی هم دامن پاش بود که تا رونش داد بالا و نشست رو چهارپایه حموم و مشغول شستن شد .
چون من زیر دوش بودم اب میریخت رو لباسای مامانی و گفت همه لباسام کثیف شد حمومت تموم شد باید اینا رو هم اب بکشم
گفتم چه کاریه خب درشون بیار همین الان بشور
یکم گذشت که دیدم بلوزشو دراورد و سوتین هم نبسته بود و پستونای درشتش افتاد بیرون و دامنش هم دراورد شورت کرمی پاش بود و مشغول شستن شد جووووون کیرم از دیدن بدن سفید و تپلی مامانی شق شده بود و نمیشد پنهانش کرد .
ولی برام جالب بود پاهای مامانی خیلی کم موداشت ولی کنار شورتش معلوم بود کس وکونش پشمالوهه و پشت کمرش هم تا زیر شورتش یه خط پرمو بود
کس برجسته و تپل مامانی پستونای سفید با نوک قهوه ای بد جور هوسیم کرده بود
جوری که نمیتونستم جلوی خودمو بگیرم ولی روم هم نمیشد کاری بکنم
فضولیم گل کرد یهو گفتم مامانی
گفت جونم
گفتم همه زنا اونجاشون مو داره
یهو نگام کرد گفت وا این چه سوالیه معلومه
گفتم پس چرا مامانم پریسا پونه نداره؟
گفت جوونا میزنن از من دیگه گذشته
گفتم چرا مگه واسه چی میزنن
گفت واسه مردا میزنن دیگه که ببینن کیف کنن
گفتم خب تو هم بزن
گفت من واسه کی بزنم
گفتم تمیز میشه خوشکل میشه
گفت نه بابا از من دیگه گذشته نه حوصلشو دارم نه میخوام شوهر کنم
منم یهو هوسم زد بالا و گفتم من ه میبینم واسه من بزن حوصله نداری من که دارم خودم برات میزنم
یهو با تعجب و چشمای گشاد شده نگام کرد گفت تو بزنی ؟
گفتم خب اره
گفت بشین بچه
منم خورد تو ذوقم گفتم هرجور خودت راحتی
مطمین بودم کیرمو دیده که شق شق ایستاده زیر شورتم
یکم گذشت گفت تو میزنی؟
گفتم چی؟
گفت موهای خودتو؟
گفتم گاهی وقتا
گفت با چی میزنی؟
گفتم با ژیلت
گفت الان زدی؟
گفتم الان نه واسه کی بزنم
یکم سکوت کرد
گفت با ژیلت زبر نمیشه؟
گفتم نه اونجور که اذیت کنه
گفت چقدر به چقدر باید بزنی؟
گفتم هفته ای یه بار
گفت ببینم چطور شده
از این حرفش مغزم تیر کشید واییی میخواست کیرمو ببینه
منم شورتمو کشیدم پایین و کیر کلفت 15 سانتی شقم افتاد بیرون
گفت بیا جلو .یکم جا خورد ولی به رو خودش نیاورد
رفتم جلوش ایستادم چشماش داشت کیرمو میخورد سیر نگاش کرد
گفت میتونی واسه منم بزنی
گفتم اره بلدم
گفت باشه بزن
لباساشو اب کشید و گذاشت کنار تشت و خالی کرد و ایستاد و شورتش و دراورد گفت چطوری میزنی
گفتم بشینی بهتره
همونجور شورتم نصفه پایین بود که درش اوردم و هردو لخت لخت بودیم نشست رو چهار پایه منم نشستم جلوش جووووووون کس تپل مامانی باز شده جلوم بود کسی که سالها کیر نخورده بود و لبهای کسش هم بین کسش دیده میشد و سوراخ کس مامانی هم معلوم بود قدیما حسابی ازش کار کشیده اخخخخ اول دستمو کفی کردم و حسابی کشیدم به همه جای کسش .
گفتم راحت تکیه بده
مامانی هم یجورایی کامل تکیه داد و رفت تو طاقباز
و ژیلت و برداشتم و از بالای کسش شروع کردم به زدن بالاش تمیز شد گفتم لای پاهاتو باز کن و باز کرد اخخخخخخ کس خیس مامانی کامل باز شد سوراخ کسش از بس نداده بود تنگ بود ولی لبای کسش درشت بیرون بود و چوچوله درشت و برجسته بالای کس مامانی خودنمایی میکرد
لای کسشو هم خیلی قشنگ زدم و گه گاه هم انگشتام لای کسش مالش میداد و شستم جوووووون الان شده بود یه کس خوشکلللللل اخخخخخخ
دلم میخواست همونجا بکنمش
گفتم برگرد تا پشت هم بزنم
گفت نمیخواد
گفتم ضایعه که جلو رو زدی پشت نزنی
گفت حالا کی میخواد ببینه
گفتم من که دارم میبینم
خیلی خجالت کشید و منظورمو فهمید سرخ شد هیچی نگفت و برگشت گفتم برو تو سجده
گفت چکارای سختی ازم میخوای بچه
گفتم بخواب دیگه مامانی
اخه مامانی چهره خیلی ناز و جذابی هم داشت درسته شکسته شده بود ولی هنوز جذاب بود
تو سجده خوابید و کونش بالا بود لای کونش و باز کردم اخخخخخخ کون بزرگ و برجسته شکاف طولانی و بزرگ کون واییییییییییییی سوراخ قهوه ای و نسبتا کوچیک .
دستمو باز کفی کردم و اطراف سوراخ کونش و تمیز کردم حسابی هم سوراخ کونش و مالیدم و تا بغلای کونش زدم شستم اخخخخخ از بس سوراخ کونش لیز شده بود یه بارش با یه فشار نوک انگشتم رفت تو کونش خودشو جمع کرد ولی چیزی نگفت ولی لای کسش اب انداخته بود و مایع سفید لزجی اومده بود بیرون .
نوک انگشتمم هنوز تو کونش بود که گفت درش بیار و منم انگشتمو از تو کونش دراوردم
گفت خوب شد حالا
گفتم شدی یه نو عروس که باید شب بره حجله
از این حرفم خندش گرفت و برگشت گفت اره حتما برم اماده بشم واسه اقا دوماد
گفتم اره حتما شورت خوشکلتو بپوش قرمز باشه اقا دوماد قرمز دوست داره
از حموم همونجور لخت رفت بیرون .
منم حموم کردم و رفتم بیرون .
خیلی هوسی بودم وایییی فکرش هم داغم میکرد واسه مامانی کس و کونشو اصلاح کرده بودم اخخخخخ کم مونده بود که ابم بیاد
مامانی حدودای هشت گفت میرم بیرون و حدودای نه و نیم اومد.
دیدم به به مامانی رفته صورتش و بند انداخته اصلاح کرده بعد از مدتها شیک و خوشکل و تازه شده
گفتم خبریه خوشکل خانم چه خوشکل شدی
گفت نه بابا خیلی وقت بود صورتمو دست نزده بودم
گفتم خوب کاری کردی الان راست راستی شدی عروس خانم
گفت خیلی عوض شدم نه
گفتم صد و هشتاد درجه تغییر کردی
رفت تو اتاق خوابش و چند دقیقه بعد اومد بیرون یه بلوز و دامن کوتاه تا زانو خوشکل پوشیده بود که واقعا واسم جذاب شده بود و اصلا سنش برام مهم نبود حدس زدم دلش میخواد . تا حدود یازده و نیم به شوخی و خنده گذشت و منم منتظر بودم یه کاری بکنه ولی خبری نبود که حدود دوازده بلند شد رفت تو اتاق خواب ده دقیقه ای گذشت بیرون نیومده بود و چراغ هم روشن بود اروم رفتم تو اتاق خواب دیدم با همون لباس به شکم دراز کشیده رو تخت و مثلا خوابیده وایییی دامن کوتاه بود و الان هم تا رون سفیدش رفته بود بالا اخخخخخخخ از هوس داشتم منفجر میشدم رفتم پایین تختش ایستادم و اروم دستمو گذاشتم رو ساق پاش و اروم به سمت بالا میرفتم مامانی تکون نمیخورد دستم رو رون مامانی بودو اروم اروم پاهاشو میبوسیدم تا کم کم دامنشو دادم بالا وایییییییییییییییییییی شورت توری قرمز پوشیده بود که حدس زدم همین امشب خریده اخه نو نو بود اخخخخخخ کون درشت مامانی تو شورت تور قرمز اونقدر جذاب بود که داغ شدم دامنشو تا کمرش دادم بالا و همه جای کون مامانی رو از رو شورت بوسیدم وگردی برجستگی کون مامانی دیوونم کرده بود لای رونشو باز کردم و حسابی بوسیدم و دامنشو از پاش دراوردم اخخخخخ کون برجسته مامانی رو تخت جوووووون چه ابهتی داشت بلوزشو دادم بالا و کمر سفید مامانی رو نوازش میکردم مامانی هم خودشو رها کرده بود و ساکت و اروم فقط منتظر کارای من بود از رو شورت همه جای کون مامانی رو بوسیدم و اومدم پایین و دستمو انداختم دو طرف شورتش و اروم کشیدم پایین جووووون شورت تنگی پاش بود کونش انگار ازاد شد یهو لای کونش باز شد و سوراخ قهوه ای کون مامانی جلوم بود دیگه تحمل نداشتم شورتشو دراوردم و لای کونشو با یه حرکت باز کردم و با زبون افتادم به جون خوردن سوراخ کونش اخخخخخخخ مامانی هم از این کار من حشری شده بود و تو پتو اروم اه اه میکرد انگشتامم بردم زیر کسش و همزمان انگشتمو فرو کردم تو کسش و تلمبه میزدم که هردو حسابی داغ شده بودیم بلند شدم نشستم رو رونش و برخورد کیرم رو کونش همه تنشو به لرزه انداخت و محکم خودشو گرفت لای کونشو باز کردمو از بس هوسی بودم سر کیرمو فشار دادم تو کس مامانی و نرم فرو کردم تو کسش که یه اخخخخ کشدار کشید و منم تلمبه زدن و شروع کردم جووووووون چه کس تنگی داشت
البته حق هم داشت ده سالی بود کسش رنگ کیر به خودش ندیده بود بابابزرگ که پنج شش سال اخری الزایمر داشت چه میفهمید کس چیه
خوابیدم روش و بلوزشم دادم بالا و محکم تو کسش تلمبه میزدم داغ داغ بود و از حشر اه اه میکرد منم دستامو بردم زیر پستوناش و محکم گرفتمشون تو دست و رگباری ته کس مامانی تلمبه میزدم کون بزرگ مامانی زیر من چه کیفی داشت چند دقیقه همون حال کردمش که بلند شدم داگی خوابوندمش و کونشو دادم بالا و کیرمو یه ضرب فرو کردم ته کسش که یه اخ بلند گفت و رگبار تلمبه های من شروع شد با تمام قدرت کیر کلفتمو تو کس مامانی تلمبه میزدم و کونشو چنگ مینداختم که ارضا شد و خوابید و منم رفتم روش تلمبه میزدم دیگه رمق نداشت و منم نزدیک بودم که ابم داشت میومد و با فشار ریختم تو کس داغ و خیس مامانی و خوابیدم روش هردو نفس نفس میزدیم
پشت گردنشو میبوسیدم اروم در گوشش گفتم عروس من خوشش اومد
حس کردم خجالت کشید و چیزی نگفت یکم نوازشش کردم و بلند شدم لای پاهاش نشستم و کسشو باز کردم ابم داشت اروم اروم از کنار کسش میریخت بیرون با دستمال تمیزش کردم و ملافه دادم روش و خوابید .
چند روز گذشت و منو مامانی سکس نداشتیم یجورایی بعد از اون شب هردو تو خجالت بودیم
اون روز عصر رفته بودم حمام و داشتم سرمو شامپو میزدم و دستمم رو کیر شقم بود خیلی هم هوسی بودم و تو فکر و داشتم به این فکر میکردم که امشب هرجوری هست مامان بزرگ رو بکنم .
ادامه دارد.....
     
  
زن

 
پرهام و مامان بزرگ – قسمت سوم
غرق تو افکار خودم بودم که یهو صدای خواهرم (پریسا که با شوهرش محمود و دو تا بچه اش شهر دیگه ای زندگی میکنه و چند روزی دیدنی اومده بودن)از پشت در حموم اومد که پرهام حمومی ؟
همه افکارم پرید و گفتم اره
گفت زود باش دیگه چقدر اون تویی چکار میکنی بیست دقیقه است منتظرم بیا بیرون اسهال دارم گند زدم به خودم (خونه مامانی دو تا دسشویی داره یکی تو حیاط که خیلی وقته خرابه و حموم مامان بزرگ تو خونه با دسشویی مشترکه و حموم قفل هم از داخل نداره )
گفتم یکم خودتو نگه دار سرم شامپوییه
گفت اه نمیتونمممم لامصب روتو کن اونور چشاتو ببند من اومدم تو نمیتونم خودمو نگه دارم
منم چشام از کف شامپو بسته بود و کاری هم نمیتونستم بکنم که صدای باز شدن در اومد واییییی منو لخت با کیر شق تو افکار مامانی داشت میدید منم همه سرم کفی بود
که صدای زارت زارت گوزیدنش اومد و مثل رگبار میگوزید و میرید از لای کفا چشامو باز کردم اخخخخخخ از بغل داشتم کون لخت پریسا خواهرمو رو سنگ دسشویی میدیدم وایییی سرش پایین بود و شلنگ اب و گرفته بود زیر کونش چه کون بزرگ و سفیدی هم داشت و مثل شیر اب هم دسشویی داشت ازش میریخت
بوی گند همه حموم و گرفته بود گفتم کم هم نریدیا
گفت خفه شو خب اسهال دارم مگه دست خودمه
پریسا صدای نازک و تیزی داشت و در عین حال هم خیلی خوش نمک بود تو حرف زدن و یه ناز دایمی تو حرف زدنش بود
گفتم خیلی بیحیایی من لختم داری نگام میکنی
گفت چیزی نداری نگاه کنم بچه هر چی تو داری بهزاد(شوهرش) هم داره با خنده اروم گفت فقط یکم کوچیکترش
گفتم واییییی بیشعوررررررر منو میبینییییی
گفت نه که تو تا حالا منو دید نزدی
گفتم الان که ندیدم بعدشم تو حموم که ندیدمت
گفت اونم بیا ببین چیه مگه الانم جلوت دارم میرینم دیدن داره ببین
گفتم من که چشام بسته چیزی هم نمیبینم
گفت خوشت میاد ریدنمو ببینی ببین
منم هوسی کیر شق چشامو که تازه اب رفته بود و شسته شده بود باز کردم چشم تو چشم شدیم
گفت دیدی راحت شدی
گفتم ارههههه
گفت دیوونه
و سرشو انداخت زیر و خودشو میشست
همونجور که داشتم نگاش میکردم و کیرمم سمتش بود گفتم چرا اسهال شدی؟
گفت چه میدونم یه گهی خوردم ظهر ساندویچ گرفتم خوردم از بعدش تا حالا از بس ریدم پشتم درد گرفته
گفتم حتما از این اشغالا گرفتی حالا رفتی خونه خودتو چرب کن اذیت نشی
گفت همینم مونده حرفی میزنیا
گفتم چرا
گفت دیوونه ای تو کافیه بهزاد ببینه چربش کردم همینجوری ول کنم نیست اگه هوا فهم بشه چربش کردم که دهنم سرویسه
خندم گرفت گفتم چقدر زناشویی سخته
گفت واسه ما زنا سخته نه مردا که فقط میکنین اونم خروسی
حمومم تموم شده بود حوله انداختم دورم و خودمو خشک میکردم گفتم توهین نکن شوهر تو خروسیه دلیل نمیشه همه خروسی باشن که
گفت تو هم هنوز بچه ای وگرنه معلوم میشد
گفتم از کجا میدونی
یهو چپ چپ نگام کرد گفت دوست دختر داری؟
گفتم رسما نه رهگذر یکی پیدا شد داد و رفت
گفت خوبه خوبه دیگه چی خیلی پررویی
گفتم پررو ؟ کی به کی میگه از دادن به شوهرت میگی منم حسابی دید زدی بعد میگی پررو
خودشو شست بلند شد داشت شورت و شلوارشو میکشید بالا گفت خب دختر خانم کی بوده
گفتم رهگذر بود چه میدونم
گفت ازجلو؟
گفتم نه بابا از پشت
گفت واقعا؟ از پشت ؟
گفتم اره
گفت خودش خواست یا تو که از پشت بکنی
گفتم دختر بود از جلو نمیتونست
گفت چقدر دردش گرفت
گفتم وقتی کار بلد باشی درد نمیکشه طرفت
گفت جدی میپرسم چقدر دردش گرفت؟
گفتم تا حالا از پشت نداشتی
گفت نههههههههههههههه
گفتم خودت نخواستی یا بهزاد
گفت اون که همیشه التماس میکنه من میترسم بگو دیگه
گفتم خب باید از قبل طرفت رو هم از نظر روانی هم جسمی امادش کنی وگرنه دردش اونقدر زیاده که اشکتو در میاره
گفت چکار کردی
گفتم خیلی حوصله میخواد واسه چند بار اول کلی باهاش بازی کردم و خوردم
گفت سوراخ کون زبون زدی اه اه چه کثیف کاری
گفتم مگه بهزاد نمیخوره برات ؟
گفت بهزاد؟ بخوره ؟ با اون سبیلاش ؟
گفتم جلو هم نمیخوره گفت اصلااااااااا گفتم تو چی میخوری براش؟ گفت نه خیلی میگه بخوری ابم زود میاد
گفتم پس تو سکس نداری که فقط میخوابی میکنه تو
گفت خب اره همه زنا همینن
گفتم یا تو خبر نداری یا همه زنای اطرافت از سکس بی خبرن
گفت تو میخوری
گفتم اره چه جورم خیلی هم دوست دارم میخوای امتحان کنی
گفت بیشعوررررررر این چه حرفیهههههه
گفتم پس اگه بهزاد اینجور مردیه اصلا فکرش هم نکن که بهش کون بدی چون فقط زجر میکشی و دردی که تا استخونت تیر میکشه. البته دادن واسه بار اول با هر کسی یه کم درد میاد ولی قابل تحمله
گفت دیوونم کرده از بس میگه از پشت میخوام باورت نمیشه جرات نمیکنم به شکم بخوابم یا پوزیشنی باشم که پشتمو ببینه و گرنه تا یه ساعت زور میزنه که بذارم
گفتم بریم بیرون تا مامانی نیومده
گفت خونه نیست رفت خونه همسایه بهزاد هم رفت ماشینش برد تعمیرگاه
از حرفش فهمیدم یه چیزی میخواد
گفتم تا حالا تجربه زبون زدن به جلوت رو هم نداشتی؟
گفت نه
گفتم میخوای الان یکم تجربه کنی؟
یهو چشاش گرد شد و من من کرد ولی ناراحت یا عصبی نشد فقط خجالت میکشید
اونقدر هوسی بودم که اختیار زبونمو نداشتم
گفتم کسی که نمیفهمه منو تو هم اونقدر راحتیم که خجالت نکشیم از هم
گفت کسی نیاد؟
گفتم مگه نمیگی مامانی رفته خونه همسایه بهزاد هم نیست؟ تا یه ساعت دیگه هم نمیاد بچه ها هم تو حیاط سرگرم بازی هستن
گفت فقط زود تمومش کن
گفتم باشه
شلوار و شورتشو کشید پایین گفتم برگرد خم شو
پریسا با اون اندام تپل و پاهای گوشتی خم شد و کونشو داد سمتم وایییییی حجم کون و شکاف کسش جلوم بود نشستم پشتش لای کونشو باز کردم اخخخخخخ سوراخ کونش از بس زور زده بود قرمز شده بود بیشتر باز کردم لای کس صورتی جوونش باز شد وایییی سوراخ صورتی کس خوشکل پریسا کیرمو تا اخرین حد شق کرد
زبونمو گذاشتم رو سوراخ کونش و اروم لیس میزدم یکم بو میداد ولی مهم نبود که یهو همه تنش شل شد خودشو جمع کرد اروم گفت واییییییی چکار میکنی
گفتم تو فقط چشاتو ببند و لذت ببر سوراخ کون پریسا رو و سیر لیسیدم و زبون زدم و نوک زبونمو تو کونش فرو میکردم خیلی خوشش اومده بود کامل خم شده بود و کونشو داد عقب که بتونم درست و حسابی بخورم با هر بار که زبونمو فرو میکردم تو کونش یه اخ میگفت که رفتم سر وقت کس شیرینش و حسابی کسشو خوردم و مک زدم اب سفید و لزج کسش اومده بود بیرون و دیوونه شده بود کمتر از سه چهار دقیقه ارضا شد و صاف ایستاد
گفتم چی شد
گفت بسه بسهههه نمیتونم وایسم
گفتم ارضا شدی
گفت اخخخ بیشعور چکارم کردییییی
گفتم یکم دیگه ادامه میدادم اماده بودی واسه مرحله دوم اماده شدن کونت که انگشت کردنه
که یهو کامل خم شد گفت بخورش اشغاللللل
منم افتادم به جون لیسیدن و خوردن سوراخ کس و کونش و زبونمو فرو میکردم تو کونش که اونقدر نرم شده بود که زبونم راحت میرفت تو اروم انگشتمو فرو کردم تو یه اخ گفت
گفتم درد میاد
گفت نه
گفتم دیدی گفتم
کم کم انگشتمو دو بند فرو کردم تو کونش یه اخ دیگه گفت
گفتم دردت اومد گفت واییییییی نههههه
اروم انگشتمو تو کونش تلمبه میزدم و یه انگشت دیگمم تو کسش تلمبه میزدم پریسا هم از زور هوس خودشو نگه داشته بود صداش بیرون نره که حسابی نرم شده بود و تمام انگشتم میرفت تو کونش و دو انگشتمو اروم فرو کردم تو کونش و خیلی اروم تلمبه میزدم حجم کونش اونقدر بزرگ بود که دو تا انگشتم انگار خلال دندون بود لای کون پریسا
گفتم میخوای کون دادن و با یه ادم با تجربه امتحان کنی
ادامه دارد....
     
  
↓ Advertisement ↓
صفحه  صفحه 160 از 160:  « پیشین  1  2  3  ...  158  159  160 
داستان سکسی ایرانی

Incest Sexy Story - داستان های سکسی با محارم

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2025 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA