انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 33 از 33:  « پیشین  1  2  3  ...  31  32  33

داستان های ضربدری


زن

 
ضربدری یک طرفه – قسمت چهل و هشت
اخخخخخخ و مریم هم که رمقی براش نمونده بود تنها صدایی که ازش میومد با هر دو سه تا تلمبه من صدای گوزیدن از کس و کونش زیر رگبار تلمبه های من بود صدای شالاپ شالاپ کیرم اونقدر از کون گوزید که دیگه اتاق هم بو گرفته بود. نمیخواستم تو اولین سکسمون کونشو بکنم اذیت بشه واسه همین یک ساعت تمام تو هر پوزیشنی که بلد بودم کسشو به معنای کلمه گاییدم و مریمم که دیگه رمقی براش نمونده بود و کسش هم خشک خشک که هر چند تا تلمبه حسابی با کرم چربش میکردم حتی التماس هم نمیکرد و معلوم نبود چند بار به ارگاسم رسیده که اینجوری کسش خشک شده بود که اخرش بعد از حدود یک ساعت بردمش طاقباز بود و پاهاشو کامل باز کرده بودم و کسشو نگاه کردم که عین کتاب باز شده بود و لبهای درشت کسش مثل صفحه کتاب به بغل خوابیده بود سوراخ کسش مثل زمان زایمان حسابی گشاد و دور سوراخ کسش هم خشک شده بود و دوباره کرم زدم به کسش و کیرمو دوباره فرو کردم تو و مریمم که رمق حرف زدن هم نداشت و فقط اروم هوووووممم هووووووم میکرد و تو همون حال گفت هنوزم داری منو میکنی اخخخ تو دیگه نمیکنی میگایی ارش .
تو اون حالت سوراخ کسش به حدی گشاد شده بود که دقت میکردی دهانه رحمشم میشد دید کس مریم یک ساعت و بیست دقیقه زیر کیرم گاییده شد و تو طاقباز بود و با چند تا تلمبه وحشی و محکم و پستوناشم محکم تو دستم میمالیدم و از درد ناله میکرد و پاهاشم از بغل کامل باز بود که تو ناله هاش دیگه طاقت نداشت و هی میگفت : مامان مامان جر خوردم وایییی منم که تو اوج لذت و ابم داشت میومد کشیدم بیرون و کیرمو گرفتم رو پستوناش و ابمو با فشار رو پستوناش و صورت مریم تا کنار لبش و رو ابروهاش خالی کردم مریم که انتظار این رو نداشت تو همون بی حالی حتی فرصت اینکه دستشو بیاره جلوی صورتش هم نکرده بود و ابم کنار لب بالاییش نزدیک بینیش ریخته بود یهو با تته پته گفت :ا ا ا رررششش نننررریییزززز روووم .
من: نمیشد از این هیجان گذشت
مریمم که انگار خیلی چندشش شده بود از اینکه ابم رو صورتش مونده گفت: حالا چطوری تمیزش کنم چکار میکنی اخه تووو
یه دستمال برداشتم و صورتشو پاک کردم و از تو کیفش یه دستمال مرطوب اوردم و دوباره تمیز کردم و افتادم کنارش که هردو واقعا خسته شده بودیم و خیس عرق هم بودیم و مریم بیهوش بود و دیگه حتی رمق نداشت حرف بزنه .
ده دقیقه یه ربع کنار هم دراز کشیدیم تا یکم حالمون سر جاش بیاد نشستم لبه تخت و نگاش میکردم ولی اون دیگه رمق بلند شدن نداشت و ضعف داشت اروم پاهاشو از هم باز کرد گذاشت رو تشک که یهو هوای و کسش و کونش دو صدایی زد بیرون و قرمز شد و همونجور که پاهاش بالا بود گفت: وای کاری کردی که روده هامم گره خورده اخ خیلی دسشویی دارم جون پا شدن ندارم دستاشو گذاشت رو صورتش و گفت: وایییی یکی منو ببره دسشوییی و یکم بلند تر گفت : یکی منو ببره سرپا بگیره تا خودمو کثیف نکردم
من: عجببب پاشو برو
مریم: اگه میتونستم ده دقیقه پیش رفته بودم. نمیشه توالتو بیاری اینجا
من: چرا کاسه میذارم زیرت
مریم: اره خوبه جدا الان همونم بیاری کارمو میکنم
پاش تو شکمش گرفته بود که باز گوزید گفت: اخ چه بادی گرفتم همش تقصیر توهه
گفتم: ببرمت؟
مریم: کجا؟
من: سرپات بگیرم؟
مریم: اخ دیوونه ای ارش . چشمام داره سیاهی میره. همه تنم ضعف داره. تو مریضی چطور میتونی اخه .واییی دیگه نمیتونم خودمو نگه دارم ولی جون ندارم
من: جدی میگما میخوای خودم میبرمت
مریم:تقصیر توهههه به من چه نبریم تخت رو به گند میکشم ضعف دارم ارش سرم گیجه
یکم بلند شد و اروم نشست ودستش رو صورتش بود وهمه تنش هم غرق عرق
بلند شدم و زیر بغلشو گرفتم بلندش کردم و گفت سرم داره گیج میره فشارم افتاده. رفتیم سمت دسشویی و تو راه دو سه بار گوزید گفت وایییی اونقدر محکم تلمبه زدی هر چی خورده بودم شده نفخ اخخ سگ هم اینجوری نمیکنن که منو کردی
من: نگو اینجوری خوشکلم دور از جونت
بردمش تو دسشویی و نشوندمش رو سنگ و ایستاده بودم کنارش
مریم: نمیری بیرون؟
من: خوبی؟
مریم: نه
من: برم بیرون؟
مریم: برو ولی در و نبند حواست بهم باشه
در دسشویی پشت بهش ایستادم که صدای جیش پرفشار مریم با چند تا گوز بلند اومد و شروع کرد دسشویی کردن منم که همیشه از دیدن این صحنه از زنها لذت میبردم اروم سرمو برگردوندم سمتش دیدم واییییی مریم همونجورکه کامل لخت بود به جلو خم شده و پستوناش کاملا اویزون رو به پایین و دستش به دیواره و سرشو از بغل به ساق دستش تکیه داده و کونشو داده عقب و درشت درشت داره دسشویی میکنه حس شهوت خیلی زیادی داشت دیدن مریم در اون حال کیرم دوباره شق شده بود و تماشا کردن مریم تو اون حال خیلی برام جالب بود و با هر زور یه اخ هم میگفت تا تموم شد و خودشو شست منم سرمو برگردوندم مثلا ندیدم گفتم: تمومی؟
اروم ولی با لبخند گفت: خجالت هم نمیکشی ایستادی منو نگاه میکنی گفتم منو ببر تا دسشویی نه اینکه وایسا منو ببین
من: نگرانت بودم عزیزم
مریم: اره جون خودت
بلند شد اومد سمتم و اومدیم بیرون و لباس تنش کردم نشست رو تخت و دو تا انرژی زا اوردم و خوریم
گفتم چطور بود؟
مریم: هیچی نگو
گفتم اذیت شدی
مریم: اذیت شدم ؟ خشک شده و درد میکنه .
من: عادت نداری خب کم کم عادت میکنی .
مریم: من گه بخورم دیگه بخوام .
من: سکس با من اعتیاد داره .
مریم: فرشته بدبخت چی میکشه یجوری گشاد شدم که حس میکنم هنوز بازم توم گردش هوا دارم.
من: اون دیگه عادت کرده از عقب و جلو بازه.
مریم: اون مجبوره من چرا دیگه کاملا حسش میکنم الان جوری گشادم قشنگ هوا که میره تو رو حس میکنم بدبخت نیما اونقدر اروم تلمبه میزنه که باید بگم یکم محکم تر جوری تلمبه میزنه که حتی رو تخت تکون هم نمیخورم هی هم ازم میپرسه راحتی خوبی. بعد تو یجوری تلمبه میزنی که میترسم از تو دهنم بیاد بیرون اصلا هم برات مهم نیست اون بدبختی که زیر خوابیده داره یه چیزی هی میره تو بدنش و میاد بیرون اونم نه سایز نرمال ارش به عنوان یه روانشناس و مشاور میگم تو مریضی نرمال نیستی وگرنه اینهمه وقت مگه میشه؟
من: همون اول خودم گفتم مشکل دیر انزالی دارم از یه جهتایی خوبه ولی از یه جهت هم بده
مریم: از هیچ جهتی واسه زن خوب نیست من تو ده دقیقه ارگاسم میشم و هیجان رو واسه ده دقیقه میخوام نه یک ساعت با این.
من: نه خوبه ولی مثلا من امروز خیلی داغ بودم و میخواستم ابمو بریزم تو ولی اونقدر دیر شد که نشد
مریم: خیلی طول کشید دیگه واقعا نمیتونستم خودمو نگه دارم نمیرفتم جیش کرده بودم رو تخت
یکم گذشت و سر حال تر شد داشت خودشو مرتب میکرد و ارایش میکرد اخه شب شام دعوت دوست نیما بودن گفت:ولی تجربه سکس با تو رو هر زنی یه بار باید تجربه کنه تاقدر شوهرش رو بفهمه
من: این تایم کم بود .
مریم: یعنی چی
من: که تا چهار ساعت هم میرسه .
ترسید گفت واییییی اصلا فکرشم نکن واسه من چهار ساعت تلمبه بزنی چیزی ازم نمیمونه زناینکاره هم نمیتونه این همه وقت .
مکث کرد رژ لب کشید گفت:ارش باورت میشه تا حالا نیما حتی صدای هوای من از جلو هم نشنیده بعد تو سکس با تو که اصلا نمیتونستم خودمو بگیرم از پس و پیش هوا صدام دراومده بود بعدشم که در دسشویی ایستادی من دسشویی میکنم. تو خونه من میخوام برم دسشویی چون معمولا نفخ دارم به نیما میگم از اتاق برو بیرون صدا نشنوه بعد امروز وایییی خجالت کشیدم چکاری بود من کردم اخه.
من: چی بهتر از این که جلوی من همه چیز ازاده برات
مریم: حالم غیر از این بود عمرا نمیذاشتم . اصلا دست خودم نبود انگار تو یه فاز دیگه بودم الان که یادم میفته نمیدونم چرا اینجور شدم
من: با من همینه جوری میکنم که هیچ وقت حالی غیر از این نداشته باشی
مریم: طولش هم اونقدر بلنده تو رحمم حسش میکردم
من: واقعا؟
مریم:اره بابا هم کلفته هم درازه سرش هم انگار چکشه
من:نیما چطور؟
مریم:اون بدبخت نرمال باریک قلمی سر تیز کوتاه راحت میره تو نه درد میاد نه اذیت میشم
من:باید بهش عادت کنی
مریم خندید گفت: من غلط بکنم عادت کنم همین یه بار تا یه ماه که نیما بکنه نه اون چیزی حس میکنه نه من .
کلی حرف زدیم و رفتیم خونه و تو ماشین همش مینالید که درد میکنه هنوز حس میکنم داری تلمبه میزنی و کلی خندیدیم .
ادامه دارد...
     
  
صفحه  صفحه 33 از 33:  « پیشین  1  2  3  ...  31  32  33 
داستان سکسی ایرانی

داستان های ضربدری

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2025 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA