صفحه 3 از 8: « پیشین 1 2 3 4 5 6 7 8 پسین »

زمان و مکان

leaderlover

کاربر

ارسالها: 3981

#21 Posted: 11 Jun 2011 08:01

nimachi:
تو منو می كشی اخر.

nimachi: حالا برا من خدا رو تعریف كن
دلیل اثبات وجود خدا چیست؟

دلایل فراوانی بر اثبات وجود خدا اقامه شده است که در ذیل به برخی از آن ها اشاره می کنیم.
1-برهان امکان، یا برهان «امکان و وجوب».
این برهان از چهار مقدمه‌ یقینی تشکیل می یابد:
الف) هیچ ممکن الوجودی ذاتاً ضرورت وجود ندارد، یعنی هنگامی که عقل، ماهیتش را در نظر می گیرد، آن را نسبت به وجود و عدم، یکسان می بیند و صرف نظر از وجود علت، ضرورتی برای وجود آن نمی بیند.
این مقدمه، بدیهی و بی نیاز از اثبات است. زیرا محمول آن از تحلیل مفهوم موضوع به دست می آید و فرض ممکن الوجود بودن عیناً فرض نداشتن ضرورت وجود است.
ب) هیچ موجودی بدون وصف ضرورت، تحقق نمی یابد، یعنی تا هنگامی که همه راه های عدم به روی آن مسدود نشود، به وجود نمی آید، و به قول فلاسفه «الشیء ما لم یجب لم یوجد». به دیگر سخن: موجود یا ذاتاً واجب الوجود است و خود به خود ضرورت وجود دارد و یا ممکن الوجود است، و چنین موجودی تنها در صورتی تحقق می یابد که علتی آن را ایجاب کند و وجود آن را به سر حدّ ضرورت برساند، یعنی به گونه ای شود که امکان عدم نداشته باشد. این مقدمه هم یقینی و غیر قابل تشکیک است.
ج) هنگامی که وصف ضرورت، مقتضای ذات موجودی نبود، ناچار از ناحیه موجود دیگری به آن می رسد، یعنی علت تامه، وجود معلول را ضرورت بالغیر می سازد.
این مقدمه نیز بدیهی و غیر قابل تردید است، زیرا هر وصفی از دو حال، خارج نیست: یا بالذات است و یا بالغیر. هنگامی که بالذات نبود، ناچار بالغیر خواهد بود. پس وصف ضرورت هم که لازمه هر وجودی است، اگر بالذات نباشد، ناچار در پرتو موجود دیگری حاصل می‌شود که آن را علت می نامند.
د) دور و تسلسل در علل محال است. این مقدمه هم یقینی است، زیرا دور و تسلسل برگشت به اجتماع نقیضین می نماید و محال بودن اجتماع نقیضین بدیهی است.
با توجه به این مقدّمات یقینی، برهان امکان به این صورت تقریر می‌شود: موجودات جهان، همگی با وصف ضرورت بالغیر،‌ موجود می شوند، زیرا از یک سو ممکن الوجود هستند و ذاتاً وصف ضرورت را ندارند (مقدمة اوّل) و از سوی دیگر، هیچ موجودی بدون وصف ضرورت تحقق نمی یابد (مقدمه دوم) پس ناچار، دارای وصف ضرورت بالغیر می‌باشند و وجود هر یک از آن‌ها به وسیلة علتی ایجاب می‌شود (مقدمه سوم).
اکنون اگر فرض کنیم که وجود آن‌ها به وسیله یک دیگر ضرورت می یابد، لازمه اش دَوْر در علل است و اگر فرض کنیم که سلسلة علل،‌تا بی نهایت پیش می رود، لازمه اش تسلسل است و هر دوی آن‌ها باطل و محال می‌باشد(مقدمه چهارم) پس ناچار باید بپذیریم که در رأس سلسله علت ها موجودی است که خود به خود ضرورت وجود دارد، یعنی واجب الوجود است.
این برهان را به صورت دیگری نیز می توان تقریر کرد که نیازی به مقدمه چهارم (ابطال دور و تسلسل) نداشته باشد، و آن این که: مجموعه ممکنات به هر صورت که فرض شود، بدون وجود واجب الوجود بالذات، ضرورتی در آن‌ها تحقق نمی یابد، در نتیجه، هیچ یک از آن‌ها موجود نمی شود، زیرا هیچ کدام از آن‌ها خود به خود دارای ضرورتی نیستند تا دیگری در پرتو آن ضرورت یابد.
به دیگر سخن: ضرورت وجود در هر ممکن الوجودی ضرورتی عاریتی است و تا ضرورتی بالذات نباشد، جایی برای ضرورت های عاریتی نخواهد بود.
2ـ برهان تقدّم:
علت، تقدّم وجودی دارد بر معلول (نه تقدّم زمانی). معلول با این که هم زمان با علت است و از این نظر تقدّم و تأخری در کار نیست، در مرحله و مرتبه بعد از علت قرار گرفته و مشروط به وجود علت است، بر خلاف علت که مشروط به وجود معلول نیست، یعنی درباره معلول صادق است: «تا علت وجود پیدا نکند، او وجود پیدا نمی‌کند» اما درباره علت صادق نیست که: «تا معلول وجود پیدا نکند، او وجود پیدا نمی کند». کلمه «تا» مفید مفهوم شرطیّت و مشروطیّت و تقدّم ذاتی است.
مثال: فرض می‌کنیم گروهی می خواهند در امری، مثلاً حمله به دشمن، اقدام کنند اما هیچ یک از آن‌ها حاضر نیست پیش قدم شود و حتی حاضر نیست هم قدم باشد. به سراغ هر کدام که می رویم، می‌گوید «تا» فلان شخص حمله نکند، من حمله نخواهم کرد. شخص دوم همین را نسبت به شخص سوم می‌گوید و شخص سوم نسبت به شخص چهارم و همین طور... یک نفر پیدا نمی شود که بلا شرط حمله کند. آیا ممکن است در چنین وضعی حمله صورت گیرد؟ البته نه، زیرا حمله ها مشروط است به حمله دیگر، حمله غیر مشروط وجود ندارد و حمله های مشروط که سلسله را تشکیل می دهند، بدون شرط، وجود پیدا نمی کنند، نتیجه این است که هیچ اقدامی صورت نمی گیرد.
اگر سلسله ای غیر متناهی از علل و معلولات فرض کنیم، چون همه ممکن الوجود می باشند، وجود هر کدام مشروط بر وجود دیگری است که آن دیگری نیز به نوبه خود مشروط به دیگری است، تمام آن‌ها به زبان حال می‌گویند «تا» آن یکی دیگر وجود پیدا نکند،‌ ما وجود پیدا نخواهیم کرد، و چون این زبان حال، زبان همه است، بلا استثنا، پس همه یک جا مشروط هایی هستند که شرط شان وجود ندارد، پس هیچ یک وجود پیدا نخواهد کرد.
از طرف دیگر چون می بینیم موجوداتی در عالَم هستی وجود دارد، پس ناچار واجب بالذات و علت غیر معلول و شرط غیر مشروطی در نظام هستی هست که این‌ها وجود پیدا کرده اند.

3- برهان تجربی (دلیل علمی )
مهم ترین دلایل علمی برای اثبات وجود خدا ، آن دلایلی است که از راه نظم موجود در طبیعت و موجودات طبیعی می توان به وجود خداوند حکیم و مدبر رسید . تمام رشته های علوم ثابت می کند که در دنیا نظام معجزه آسایی وجود دارد که اساس آن ،قوانین وسنن ثابت و غیر قابل انکار جهان هستی است. تلاش و کوشش دانشمندان و احاطه به این قوانین ،امکان می دهد که بشر از راز هستی پرده برداری کند که در این مختصر فقط به یک استدلال ساده از پرفسور ادموند کارل کورنفلد استاد و محقق شیمی لاستیک و داروهای ترکیبی آلی و تکامل شیمی آلی میآوریم؛ «پرفسور ادوین کانلین زیست‏شناس دانشگاه پرینستون غالبا میگفت: «احتمال پیدایش زندگی از تصادفات به همان اندازه است که در نتیجه حدوث انفجاری در یک چاپخانه، یک کتاب قطور لغت بوجود آید» من این بیان را بدون قید و شرط تأیید میکنم. من عقیده راسخ دارم که خدایی وجود دارد که جهان را خلق کرده و از آن نگهداری میکند... من خدا را خدایی (میدانم) که تمام کتب آسمانی از سوی وی نازل شده ودر آن کتاب خود را به عنوان خالق و صانع جهان به بشر شناسانده و راه مستقیم حقیقت را به او نشان داده است... من اجازه میخواهم تا از چگونگی تأثیر شیمی آلی که در تقویت ایمان من بسیار مؤثر افتاده شمه‏ای بیان کنم. ما وجود یک حکمت عالیه را برای خلقت طبیعت قبول میکنیم، والا باید بگوئیم که این جهان و طبیعت که ما آن را ادراک میکنیم، فقط و فقط در نتیجه تصادف بوجود آمده است. برای کسی که شگفتیها و رموز و نظم و ترتیب شیمی آلی را مخصوصا در اجسام زنده دیده است، تصور به وجود آمدن جهان در نتیجه تصادف بسیار دشوار و محال است. هر قدر ما ساختمان ذره را بیشتر مطالعه میکنیم و واکنش‏های این ذرات را بیشتر زیر نظر قرار میدهیم به همان اندازه روشن‏تر درمییابیم که یک عقل کل نقشه عالم طبیعت را طرح و با اراده و مشیت خود آن را خلق کرده است. این فکر نتیجه تجربه شخصی من است و غالب اوقات که در آزمایشگاه، میان اجسام بینهایت کوچک و فعل و انفعالات پیچیده و عجیب آنها کار میکنم، فکر عظمت و حکمت عالیه آفریدگار مرا مبهوت و متحیر میسازد.
فعل و انفعالات سلول حیوانی به قدری عجیب و پیچیده است که اگر کوچکترین انحرافی در آنها روی دهد باعث بیماری حیوان میشود. واقعا عجیب است که سازمانی به پیچیدگی یک سلول حیوانی بتواند خودبخود به حیات و فعالیت خویش ادامه دهد. برای این کار حتما وجود پروردگار فوق‏العاده حکیمی ضرورت دارد. من هر قدر بیشتر در آزمایشگاهها به کار تجربی میپردازم، ایمانم راسختر و محکمتر میشود و نسبت به فکر و حال بعضی از همکاران بیدین خودم، در هر نقطه جهان که باشند، بیشتر میاندیشم. وضع آنها در نظر من معمایی شده است که چگونه با مشاهده این همه دلیل بارز، باز نمیخواهند به وجود صانع اقرار کنند. در حالیکه یک ماشین ساده ساخت بشری طراح و سازنده‏ای لازم دارد، چگونه ممکن است موجوداتی که هزاران مرتبه پیچیده‏تر و عجیب‏تر از آنند، صانعی نداشته باشند.» (1)
سخنان این دانشمند ، مربوط به برهان نظم است که به طورخلاصه نمی تواند یک مجموعه منظم حتی یک موجود بسیار کوچک به صورت تصادف و اتفاق به وجود آید ، بلکه به سازنده و خالق حکیم و دانا تعلق دارد و پذیرش تصادف در خلقت آن قدر بی دلیل است که مانند پذیرش به وجود آمدن یک کتاب فلسفی و عملی دقیق با انفجار یک کارخانه چاپ کتاب.

hi dr!

alinumber7

کاربر

ارسالها: 2642

#22 Posted: 11 Jun 2011 08:05

عزیزان شما كه میگید خدا زمان و مكان رو به وجود نیاورده و خود خدا هم از چیزی خلق شده، مثال معروف صف رو شنیدین؟ مثال معروفی در جبر و منطقه

عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه

ویرایش شده توسط: alinumber7

hati

کاربر

ارسالها: 318

#23 Posted: 11 Jun 2011 08:41

leaderlover: اشتباه شما همینجاست.خدا وجودی است که انسان در درک ان عاجز است. زمان و مکان برای خدا معنی ندارد یعنی در همه جاست. برخی انسانهای بلند مرتبه مقداری از این قدرت خدادادی را کسب کرده اند. همانند امام عصر عج .حتی شیطان نیز این مرز را شکسته است.تمام این مباحث از نظر علمی اثبات شده اند.زمان و مکان فقط برای بشر ناتوان معنا دارد و با گذشت ان فرسوده میشود.
اره كاملا موافقم
انسان از شناخت و كشف خیلی چیزها عاجزه خداشناسی هم یكی از اوناست البته قبول دارم كه هر كسی نمیتونه خدارو بشناسه و نسبت به شعورش به خدا شناخت پیدا میكنه
اقای bilbilak من از شما میپرسم حالا كه بوجود خدا اعتقادی ندارین میشه چگونگی پیدایشتون رو بهم بگین؟ لطفا عوام فریبی و فرا فكنی نكنینو اگه جواب منطقی ندارین چیزی نگین چون شعور بچه ها خیلی بالاستو عوام فریبیتون باعث دلخوری میشه

This is alone girl...

ویرایش شده توسط: hati

van_dizel

کاربر

ارسالها: 376

#24 Posted: 11 Jun 2011 12:00

nimachi: تو منو می كشی اخر.
گفتم قبول خدا جسم نیست مكان هم نداره.
حالا برا من خدا رو تعریف كن
زمانی كه هیچ نوبد بجز او و از هیچ غباری پدید آمد و از آن عباز ذراتی و یا بگفته شما همون بینگ بنگ یا هر چیز دیگه كه میخوای اسمش رو بزاری نه مكانی بوده و زمانی كه وابسته به آن مكان باشه همه بوده و همیشه هست و از بین نمیره ما بهش میگیم الله یا خدا یا پروردگار ، علت دلیل انرژی باعث تویقرآن هم میگه ابتدا همه چیز غبار بود و راده او بود كه خلقت آغاز شد خدای ما این هست ولی نمیدونم شما چه خدایی میخوای برای خودت انتخاب كنی

بسیار سفر باید تا پخته شود ... خامی صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی
گر پیر مناجاتست ور رند خراباتی ... هر کس قلمی رفته‌ست بر وی به سرانجامی

bilbilak

کاربر

ارسالها: 1079

#25 Posted: 11 Jun 2011 12:11

نیما جان تو كه خداباور بودی چی شد دوباره اومدی كیش ما ؟

این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس

bilbilak

کاربر

ارسالها: 1079

#26 Posted: 11 Jun 2011 12:17

hati: اقای bilbilak من از شما میپرسم حالا كه بوجود خدا اعتقادی ندارین میشه چگونگی پیدایشتون رو بهم بگین؟ لطفا عوام فریبی و فرا فكنی نكنینو اگه جواب منطقی ندارین چیزی نگین چون شعور بچه ها خیلی بالاستو عوام فریبیتون باعث دلخوری میشه
درود بر شما

شما مثل اینكه اساسا زیاد مطالعه نداشتید كه در این باره موندید
زمانی بوده كه اصلا بر روی زمین حیاتی نبوده سپس كم كم از موجودات تك سلولی كه ب اثر باد و اب و خاك و خورشید در دریا به وجود اومدن موجودات زنده ای پا به عرصه حیات گذاشتن كه كم كم از اونها موجودات دریایی پدید اومدن این فرایند میلیون ها سال به طول انجامیده .
شما چرا اینقدر خودت رو اذیت میكنی امشب شبكه ی منوتو1 ساعت 9 یه برنامه داره سفر به انتهای دنیا همون رو ببینی فكر كنم توجیح میشی اگرم منبع خاصی نداری شبكه ی دیسكاوری امریكا رو بهت پیشنهاد میكنم كه بوجود امدن موجودات زنده رو برات توضیح میده حالا انسان كه فرگشت داشته

دیگه بشر خیلی وقته به این سوالات پاسخ داده الان فقط دنبال اون خداست كه هیچكی هنوز ندیدتش و فقط با دل میشه دیدش

این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس

bilbilak

کاربر

ارسالها: 1079

#27 Posted: 11 Jun 2011 12:20

ببینید خداباوران واقعی خدا رو اینجور توصیف میكنن :

همه جاست و هیچ جا نیست

نه شی است نه نور نه بخار نه هیچ چیز دیگه

حرف نمیزند

از اول بوده

زمان از اوست

مكان هم از اوست

از چیزی نبوده

دیده نخواهد شد

خب به نظر شما اگر بگیم این موجود (هیچ) است بهتر نیست ؟

این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس

van_dizel

کاربر

ارسالها: 376

#28 Posted: 11 Jun 2011 12:26

جالبه
به یاد یكی از داستانها ابوریحان بیرونی افتادم كه یك شاگرد داشته كه از بقیه شاگردها باهوش تر و دانا تر بوده و خودش رو در حدی نمیدیده كه دركنار دیگر شاگردهای استادش بشینه و درس یاد بگیره و فكر میكرده به اون اندازه از دانش رسیده كه راه خودش رو از استادش سوا كنه یه سفر میره و وقتی برمیگرده به پیش ابوریحان میره تا 10 جلسه بر سركلاسش میشینه ولی ابوریحان هیچ به اون یاد نمیده ولی جلسه اخر بهش میگه :
ببین علم رو. اگر مثل كوزه نگاه كنی و فكر كنی وقتی پرشد دیگه كامل شدی هیچ زمانی پیشرفت نداری و در همون مرحه باقی میمونی پس عالم كسیه كه كوزه علمش هیچگاه از آب معرفت و علم پر نمیشه و همیشه چیزهایی برای اموختن داره

حالا این دئوستمون ادعا میكنه كه علم جواب همه چیز رو داده و هیچ چیزی نیست كه اون رو كشف نكرده باشه

ابوریحان خدا رحمتت كنه

van_dizel

کاربر

ارسالها: 376

#29 Posted: 11 Jun 2011 12:27

یادتون رفت جناب مدیر خدا موجود نیست وجود از اوست

libertycity

کاربر

ارسالها: 270

#30 Posted: 11 Jun 2011 12:30

اکنون زمان آن است که شما را به کتاب خدا و سنت رسول الله دعوت نمایم.
الهی اینجا ایجاد شبهه و فرار و گریز از حقیقت تو یک روش شده است اینان همگی استاد سفسطه هستند و دیگران را دعوت به گریز و دوری از تو میکنند.
ای دوستان هدفتان از بیان زمان و مکان نسبت به خدا چیست؟
آخر ای فرزندان بدانید خالق زمان و مکان خودش زمان محض و منفرد است در کجای علم واقعی و پاک منطق در مورد زمان و مکان خدا این چنین سخن به میان آمده است.
برخی از دوستان خدا ستیز هدفشان این است که دیگران را محکوم به خرافات و عدم باور از باورهای خود کنند و هر چه به آنها از خدا و وجود ازلی و اخص او بگویی تو را طرد میکنند.
اینقدر در وجود خدا شبهه نیاندازید که قطعا شما در گرداب ناتوانی درک خدا باقی خواهید ماند وروزی به خود میایید که دگر تمام میشود فرصت واقعیت فهم.

نادر شاه افشار: از دشمن بزرگ نباید ترسید اما باید از صوفی منشی جوانان واهمه داشت.

ویرایش شده توسط: libertycity

صفحه 3 از 8: « پیشین 1 2 3 4 5 6 7 8 پسین »

مذهب /

زمان و مکان

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

↑ بالا