انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 159 از 163:  « پیشین  1  ...  158  159  160  161  162  163  پسین »

Incest Sexy Story - داستان های سکسی با محارم


زن

 
ضربدری یک طرفه - قسمت ششم

صبح بیدار شدم دیدم مهران و فرشته نیستن و فاطی هم پشتش بهم لخت کنارم خوابیده بود برگشتم سمتش و چسبیدم بهش و گرفتمش تو بغل کیرم لای کونش رفت داشتم پستوناشو میمالیدم که بیدار شد گفت واییییی نه دیگه اصلا نمیتونم و برگشت سمتم و اومد تو بغلم و محکم بغلش کردم و لبامو چسبوندم به لباش پامم رفت لای کسش اخخخخ چه لبایی داشت مشغول خوردن لبای فاطی شده بودم که چقدر شیرین بود و دستمم لای کونش بود و مالشش میدادم چند دقیقه ای با هم عشقبازی کردیم که گفت مهران و فرشته کجان؟
گفتم حتما یه جایی داره میکنتش
که فاطی گفت نه بابا اون دیگه تا یه ماه بکن نیست
گفتم واقعا
گفت اره بابا اون یه بار که ابش بیاد تا یه هفته رژیم غذایی میگیره به قول خودش انرژی بگیره
بلند شدیم و رفتیم پایین توخونه که تو اتاق صدای اب میومد رفتیم تو اتاق دوتایی تو حمام بودن و صداشون میومد
فاطی گفت من برم دسشویی که روده و مثانه امو باهم یکی کردی و رفت تو اتاق دیگه دسشویی منم تو همون اتاق رو تخت نشسته بودم و در دسشویی شیشه شطرنجی بود و حالت فاطی که رو سنگ نشسته بود کاملا معلوم بود و داشت کارشو میکرد و منم نگاه میکردم . قشنگ یه ربع تو دسشویی بود اومد بیرون شورت و سوتین تنش بود گفتم مثل اینکه خیلی پر بودی راحت شدی گفت وای ارهههه
گفتم تو که مثانه ات که تو سکس خوب کار میکنه تا تونستی جیش کردی .
گفت تقصیر توهه خب یجوری میکنی ادم نمیتونه خودشو نگه داره چند بار هم گفتم جیش دارم برم نذاشتی و اونقدر هم محکم تلمبه میزنی تازه خیلی خوب تونستم خودمو نگه دارم نرینم
گفتم دیروز عصر که ریدی من چیزی نگفتم
دستاشو گرفت جلوی صورتش گفت همش تقصیر خودته
گفتم اشکال نداره که اتفاقا این کارت منو بیشتر به هوس انداخت
دست فاطی رو گرفتم و کشیدمش جلوی خودم شورت مشکی پاش بود و سوتین مشکی
لبه شورتشو دادم پایین و شکاف کس سفید و خوشکلشو بوسیدم و گرفتمش تو بغل و اروم بالای کس فاطی رو لیس میزدم و میبوسیدم اونم دستش تو موهام بود و دست منم رو کون کوچولو و صاف فاطی و با کونش بازی میکردم
گفت دیگه نمیدما
گفتم چرا
گفت تازه میپرسی چرا؟
گفتم خب اره
گفت تو دیگه چی هستی به اندازه تمام دادنام کردیم میدونی چیه
گفتم چیه
گفت تا حالا هیچ وقت موقع سکس جیشم نیومده بود یا ازم باد خارج نشده بود
گفتم خب بلد نبوده چجوری بکنه که جیشت بیاد و باد ازت در بره
گفت این خوبه؟
گفتم اره خب این اوج لذته که اونقدر تو شهوت غرق بشی که مغزت فقط به شهوت تمرکز کنه و نتونی خودتو کنترل کنی
گفت تو دیوونه ای
گفتم تو هم دیوونه وحشی دوست داری که با اینکه مغزت نمیخواد سکس داشته باشه ولی بدنت میخواد همینجور که الان کست خیس شده
همونجور اروم داشتم بالای کس فاطی رو میخوردم و لیس میزدم و اونم کم کم اه اه کنان شد گفت خیلی بدی نمیتونم خودمو نگه دارم جلوت
گفتم خودتو رها کن بذارتمام بدنت لذت رو حس کنه
گفت بخور هر کاری میخوای بکن ولی تو نکن واقعا هم پشتم هم جلوم داره درد میکنه خشک شده خب
گفتم دوست داری ارضابشی اونم شدید
گفت بدون اینکه بکنی ارهههه
زبونمو فرو کردم لای کسش و با زبون قله چوچولشو تند تند لیس میزدم
از لذت داشت دیوونه میشد چند دقیقه انجام دادم که نتونست سرپا بایسته و خوابید رو تخت و اومدم روش و شورتشو کشیدم پایین و چوچولشو کردم تو دهن و مک میزدم و تند تند لیس میزدم
فاطی تو حسش غرق شده بود و فقط اسممو صدا میزد و اه اه میکرد که یهو گفت اخخخخخخخخخخ و دوباره جیش کرد و منم دهنمو گذاشتم رو سوراخ جیشش و محکم مک میزدم و جیشش رو میخوردم که از این مک زدنم جوری حشری شد که جیغ میزد و میگفت ولممم کننن بسهههه اخخخخخ بسههههههه پاهاشو دور سرم قفل کرد و میلرزید و تکون میخورد منم محکم پاهاشو گرفته بودم و همونجور سوراخ جیشش رو میمکیدم اونقدر جیش کرد که از صدا افتاد و حتی نای نفس کشیدن هم نداشت همه دهنم پر شده بود از جیش فاطی و حسابی هم شور بود
رفتم تو دسشویی دهنمو خالی کردم و شستم و اومدم از بی حالی انگار بیهوش شده بود کنارش دراز کشیدم و بدنش و نوازش میکردم چند دقیقه گذشت گفت چکارم کردی انگار همه بدنم یهو خالی شد اونقدر سست شدم که نمیتونم دست و پامو تکون بدم اخ
گفتم شدید ترین ارگاسمی رو که یه زن میتونه داشته باشه رو گذروندی الان هم این حس طبیعیه چون تمام متابولیسم بدنت واسه یه لحظه انگار متوقف شده باشه
ده دقیقه ای همونجور خوابید کم کم بلند شد گفت وای سرم داره گیج میره . واقعا جیشمو خوردی؟
گفتم اره همشو دیروز تو استخر هم خوردم
گفت اه اهههه
گفتم اتفاقا اون جیش نبود اون ابی هست که زن موقع ارگاسم ازش خارج میشه
از اتاق اومدیم بیرون و رفتیم سمت پذیرایی و فرشته و مهران نشسته بودن پای میز و تا ما رو دیدن فرشته گفت فاطی خودتو جر دادیا واسه بعدت هم بذار
فاطی هم گفت چه معلوم دیگه اینجور موقعیتا پیش بیاد و نشستیم صبحانه خوردیم و شوخی و خنده که فرشته رو به من گفت خوب شد اومدی که هر سه تامونو بکنی البته فاطی سهم بیشتری داشت
گفتم تو هم که مهران رو داشتی
فاطی رو به من گفت مهران هم تو رو داشت و هممون خندمون گرفت
گفتم اره ولی مهران کم سهم من شد بیشتر میخوامش
که فاطی گفت تو که هممونو داری میکنی بازم بکنش
مهران هم گفت مفت گیر اوردین نه دیگه همون دیشب بسمه هنوز درد دارم
فاطی گفت دیشب هممونو کونی کرده نترس
مهران که هنوز نمیدونست فاطی هم کون داده گفت از پشت دادی
فاطی گفت تا فهمیدم چه خبره داشت تو کونم تلمبه میزد
که دیگه مهران چیزی نگفت
صبحانه خوردیم و بعدش فرشته و فاطی مشغول حرف زدن و تدارک ناهار بودن مهران هم رو مبل دراز کشیده بود تو گوشی بود و دستش هم تو شورتش داشت با کیرش بازی میکرد حدودای ده بود که محبوب گفت باید ساعت دو تحویل بدیم میایین بریم تو استخر یه ساعتی بعدش بیاییم ناهار بخوریم و اماده بشیم بریم
که همه موافقت کردیم و رفتیم تو استخر که دیدم فرشته اولین نفر کامل لخت شد و حتی شورت و سوتینش هم دراورد و لبه استخر نشست پاشو گذاشت تو اب که فاطی گفت خوشم باشه خوشم باشه انگار که نه انگار شوهر منم داره نگات میکنه
که فرشته هم با یه لبخند لای پاشو باز کرد و گفت واسه مهران لخت شدم خب ببین شق کرده
فاطی هم گفت خوبه دیگه من که لخت میشم که شق نمیکنه واسه تو خوب شق میکنه و خودش هم لخت شد و سوتینش دراورد فرشته گفت پس شورتتو درنیاوردی؟
فاطی گفت نه دیگه نمیخوام شق کنه که به اندازه کافی جرم داده و هردوشون خندیدن
مهران هم شورتشو دراورد و با کیر شق اومد تو اب فقط من شورت پام بود و تو اب بودم
مهران هم داشت مثل همیشه رو اب دست و پا میزد رفتم سمتش و گفتم بیا شناور بودن رو اب رو یادت بدم و به کمر رواب شناور شد و منم دستمو بردم زیر کونش و قشنگ لای کونش و مالش میدادم و کیر شقش از اب بیرون بود که فاطی و فرشته کلی خندیدن و منم از زیر انگشتمو فرو کردم تو کونش و اروم تلمبه میزدم که فرشته اومد تو اب و همونجور مهران رو بردم سمتش تو کم عمق و تا رسید بهش کیر مهران رو گرفت تو دست و خم شد روش و تو همون حالت شناور بودنش کیرشو میخورد منم از زیر کونشو انگشت میکردم فاطی هم داشت ما رو نگاه میکرد و مسخره بازی درمیاورد و میگفت شوهر بدبختمو تنها گیر اوردین و یکی کونشو انگشت میکنه یکی هم کیرشو میخوره
منم گفتم خوبه که اونم داره حالشو میبره کجای دنیا اینجوری دیدی مهران هم چشاشو بسته بود و تو حس خودش بود که دستشو گرفتم و بردم تو شورتم و کیرمو دادم دستش و بهش گفتم جووووون کونی خودمیییییی که انگار از این جمله من خیلی خوشش اومد و محکم کیرمو گرفت تو دست و میمالید یکم ادامه دادیم و نمیخواستم ابش بیاد گفتم مهراننننن کونتو میخوام و بردمش بیرون استخر و نشستم رو صندلی و اونم جلوم ایستاده بود گفتم بخور برام اولش یکم خجالت کشید جلوی زنش و خواهر زنش کیرمو ساک بزنه که فاطی گفت بخور عزیزم بخورش خوشمزه هست منو فرشته سیر خوردیمش تو هم بخور
که نشست جلوم و کیرم و گذاشت تو دهنش و اروم اروم میخورد جوووووون چه حس خوبی داشت باجناقم داشت برام ساک میزد اونم جلوی زنش و خواهر زنش یه دل سیر کیرمو خورد بلندش کردم گفتم برگرد و اونم برگشت و کونشو کشیدم سمت خودم و یه تف زدم به سوراخ کونش و اروم نشوندمش رو کیرم که کیرم نرم نرم فرو رفت تو کونش و تا ته نشوندمش رو کیرم که یه اخخخخخخخ کشدار گفت و فرشته هم اومد جلوش و کیرشو گرفت تو دست یکم مالید و برگشت اونم نشست رو کیر مهران و کرد تو کسش و همزمان من تو کون مهران و مهران هم تو کس فرشته تلمبه میزد جوووووووون
کمتر از دو سه دقیقه اب مهران اومد و تو کس فرشته بی هوا خالی کرد که فرشته فورا بلند شد گفت وایییی مهران باز ریختی تو و رفت دسشویی خودشو شست
منم همچنان داشتم تو کون مهرداد تلمبه میزدم که مهرداد خسته شد بهش گفتم بخواب رو زمین و اونم طاقباز خوابید و منم رفتم روش و عین زنا پاهاشو دادم بالا و کیرمو فرو کردم تو کونش که فاطی گفت اخ مهران فکرشم نمیکردم هیچ وقت تو این حالت ببینمت و اومد کنار مهران رو صندلی نشست و با دقت داشت کون دادن شوهرشو نگاه میکرد و منم محکم کیرمو تا ته تو کونش تلمبه میزدم و دستمو انداخته بودم زیر رونش و پاهاشو کامل از هم باز کرده بودم
فرشته هم از دسشویی اومد بیرون و مهران و تو اون پوزیشن دید گفت جووووون مهران حسابی کونی شدیا و اومد روبرو فاطی اینور مهران ایستاده بود و نگاه میکرد که فاطی دستشو برد و کیر مهران و گرفت تو دست و جق میزد براش و مهران هم از شهوت اخ اخ میکرد که من از این صحنه خیلی خوشم اومد و مهران رو بردم تو نود درجه که کونش کامل اززمین بلند شده بود و پاهاش رو شونه ام بود و محکم تلمبه میزدم و فاطی هم براش جق میزد
ادامه دارد...
     
  
مرد

 
sooskmar48
اینجا قسمت سکس با محارم هستش ضربدری صفحه خودشو داره شما هم اینجا سکس با محارم بنویس لذت ببریم
Sata1985
     
  
مرد

 
sooskmar48
کاش یک داستان مادر پسری بنویسی که راوی داستان مادر باشه طولانی عاطفی عاشقانه طوری که آدم احساس کنه که داره تو داستان زندگی می‌کنه وبرا ی زحماتی که می کشید تشکر می کنم
     
  
↓ Advertisement ↓
TakPorn
زن

 
sata19851
سلام وقت بخیر .
درست میگین ممنون از نقد شما ولی خب اگر داستان را بخوانید متوجه میشوید که اولین اولویت داستان سکس با فامیل و محارم هست . حالا هم اگر مدیر سایت صلاح بداند بقیه داستان رو تو اون بخش میگذارم
     
  
مرد

 
sooskmar48
آقا واقعا نگران شدم خیلی وقته دیگه خبری از شما نیست اومید وارم که حالتون خوب باشه دوباره برای مخاطب هات داستان های باکیفیت مثل داستان هایی که قبلاً نوشته بودی بنویسید واومیدوارم قسمت جدید داستان که مربوط به مادر بزرگ بود هم بنویسید.
     
  
زن

 
Akaaa
درود و تشکر فراوان از احوال پرسی شما خوبم و امیدوارم حال همه مخاطبان عزیز هم خوب باشد.
این چند وقته که همه از احوال نت خبر داشتیم تعریفی نداشت .
با توجه به نقد دوست عزیزمون ادامه داستان ضربدری یک طرفه رو تو صفحه ضربدری خواهم گذاشت .
چشم ادامه داستان مادر بزرگ رو هم به زودی میگذارم .
     
  
زن

 
Akaaa
الان چک کردم داستان مادر بزرگ تموم شده ولی تو این سبک دو تا داستان دیگه نوشتم که البته قدیمی هستن ولی میگذارم امیدوارم مورد پسند قرار بگیره
     
  
مرد

 
sooskmar48
پس چرا خبری از داستان جدید نیست واقعا خسته شدیم از انتظار
     
  
زن

 
Akaaa
ادامه داستان ضربدری یک طرفه رو تو صفحه ضربدری گذاشتم
     
  
زن

 
پرهام و مامان بزرگ – قسمت یک
تو شهر کوچیک زندگی میکردیم و 9 سالم بود بابابزرگ و بابام تو یه تصادف فوت شدن و مامان بزرگ اون موقع 57 ساله بود چون خونه خودش بزرگ ویلایی بود و تنها شده بود اومد پیش ما زندگی میکرد و از اونجایی که مامان بعد از فوت بابا و باباش دچار بیماری روحی شده بود خیلی همیشه عصبی بود و منم بازیگوش اصلا با من خوب رفتار نمیکرد واسه همین من همیشه پیش مامان بزرگ بودم و اونقدر باهام مهربون بود که بیشتر از مامان خودم دوسش داشتم و شبا هم تو اتاق مامانی تو بغلش میخوابیدم و همه میگفتن خیلی لوس شدم.
تا اینجای ماجرا همه چیز عادی بود ولی کم کم من بزرگتر شدم و دیگه تو حموم رفتن با مامانی کنجکاوتر شده بودم مخصوصا که من از همون اول کامل لخت بودم تو حموم و مامانی هم شورت پاش بود و عادت داشت اخر حمومش شورتش رو هم در میاورد و هم شورتشو میشست و معمولا هم موقع شستن شورتش جیش میکرد و لای پاهاشو لیف میکشید و میشست و منم میشنستم تا مامانی خودشو بشوره و منو خشک کنه بریم بیرون حدودا 13 سالم بود که اولین سوال بلوغم رو از مامانی پرسیدم . مثل همیشه پشتش به من بود و داشت شورتشو میشست و جیش میکرد اونم با فشار و زرد رنگ که البته برام عادی بود .پرسیدم مامانی. گفت جون مامانی .
من: زنا از کجاشون جیش میکنن؟ تو که چیزی نداری ؟
خندید گفت مگه مردا و زنا مثل همن که چیزی داشته باشن ما که زنا مثل شما مردا لوله نداریم.
من: پس چی دارین؟
مامانی: یه شکافه که وسطش یه سوراخ داره
من: یعنی از اون سوراخه جیش میکنی؟
مامانی: اره
من: اها
دیگه چیزی نگفتم و اومدیم بیرون
دوباره تو اتاق پرسیدم داشت لباس تنم میکرد و خودش هم با حوله که زیرش هم هیچی نبود ایستاده بود و منم تو اون حالت مامانی زیر شکم بزرگش برجستگی دیگه ای بود و پایینش هم شکاف لای پاش جلوم بود و داشتم نگاش میکردم .
من: این شکافه هست؟
مامانی: اره
من: سوراخش کجاس؟
مامانی: این سوالا رو نباید از هر کسی بپرسیا ولی از بپرسی اشکال نداره . وسطشه
من: اره میدونم فقط از تو میپرسم
مامانی: ا قربون پسر خوشکلم
دیگه کم کم مامانی برام توضیح میداد که فرق زنا و مردا چیه ولی خیلی معمولی و عادی . تا اینکه از 14 سالگی دیگه خودم تنها میرفتم حموم و تو 15 سالگی به بلوغ کامل رسیده بودم و مامانی هم جلوم ازاد بود ولی در حد با شورت دیدنش که تو همون سن به اوج بحث و دعواهام با مامانم رسیده بود اخرش وقتی بود که کون یکی از همکلاسیام رو کردم و مامانش فهمیده بود اخه کیرم خیلی بزرگ بود البته خیلی دراز نیست فقط قطرش کلفته و اطراف سوراخ کونش پارگی داشت برده بودنش دکتر و دکتر گفته بود به خاطر رابطه مقعدی پاره شده و اونم زیر کتک گفته بود من کردمش و مامانش هم تو بیمارستان همکار مامانم بود و قشقرقی به پا شد و عملا از دست خواهر و برادر حسابی کتک خوردم . خب من سه تا خواهر بزرگتر که هر سه تا تو جوونی شوهر کردن و یه برادر بزرگتر دارم که نامزد داره
که مامان بزرگ منو برداشت و گفت منو پرهام میریم خونه من و پسرمو میبرم پیش خودم . وسایلمو جمع کردم و با مامانی رفتیم خونه خودش
مامان بزرگ اون موقع 63 سالش بود سرگرمی هر شبش این بود که بشینه پای شبکه جم فیلم ترکی ببینه در همین حین هم یا بلوزش بالا بود داشت پستونای درشتو اویزونشو میخاروند و میمالید یا دستش تو شلوار نخیش بود اون موقع ها من خیلی تو فاز مامانی نبودم و از اونجایی که همه این رفتارا تو خونه خودمونم مامانم و خواهر بزرگم که 37الان سالشه و شوهر و سه تا بچه داره هم داشتن البته بگم فقط مامان وقتایی که داداشم خونه نبود خواهرمم وقتایی که شوهرش نبود جلوی من تا این حد ازاد بودن دو تا خواهر دیگمم خیلی تو قید و بند نبودن لباس عوض کردن یا اینکه یهو شب نشسته بودیم یکی از خواهرام بلوزشو میداد بالا و سورتینشو درمیاورد و پستوناشو میمالید و میخاروند اینجور رفتار ها عادی بود تو خونه ما البته مامان ازاد تر خواهرام بود زیاد پیش میومد جلوی تلویزیون یهو بلوزشو کامل در میاورد و پستون بزرگشو میمالید و میخاروند و با نوک پستونش ور میرفت یا شلوارشو تا زیر کسش میداد پایین و راحت جلوی من دستشو میکرد تو شورتش و میخاروند و خیلی مواقع یوری میخوابید و دستشو از پشت میبرد تو شورتش و لای کونشو میمالید یا با سوراخ پشتش بازی میکرد و عادتشون بود و منم خب دیدن مامان بزرگ برام عجیب نبود و از وقتی هم که اومده بودیم خونه خودش راحت تر هم شده بود هر شب پای سریالای جم یا دستش رو پستوناش بود یا تو شلوارش .
که اون شب دستش تو شلوارش بود
گفت پرهام بیا
گفتم چیه مامانی
گفت بیا ببین جوش زدم
گفتم کجا ؟
بالای کسشو نشون داد گفت اینجام بیا ببین
منم کیر شق رفتم کنارش نشستم و شلوارشو خیلی راحت تا زانو کشید پایین دستشو گذاشت کنار سمت چپ بالای کسش گفت اینجا منم خم شدم و نگاه کردم وایییییی ولی چشمم به چوچوله درشت مامانی بود که از لای کسش بیرون بود دو تا انگشتمو گذاشتم دو طرفش و اروم فشار دادم و دردش گرفت گفت اخ درد میاد گفتم صبر کن جوش چرکی هست درش بیارم گفت اروم خیلی درد داره کف دستم رو کسش بود و اروم فشار میومد به کسش و جوش رو فشار دادم محکم که یه اخ بلند گفت وخودشو جمع کرد چرک جوشش اومد بیرون
گفت وایییییی چه دردی دارهههه دستمال برداشتم و چرک و پاک کردم و اروم اطراف جای جوش رو مالیدم که انگشتم گاهی میخورد به چوچولش که انگار تحریک شده باشه تکون خورد یکم مالیدم گفتم خوبه
گفت اره خیلی اذیت بودم یکم جاشو بمال منم اروم بالای کس مامانی رو مالش میدادم جوری که برخورد انگشتم به چوچوله مامانی بیشتر حس میشد
گفت چقدر خوب مالش میدی اخیش
گفتم خوشت اومده ها
گفت کیه که از مالیدن بدش بیاد
گفتم بسه
گفت یکم دیگه بمال
منم اروم با چهار تا انگشت بالای کس مامانی رو مالش میدادم و دیدم خوشش اومده انگشت کوچیکم اروم اروم فقط داشت چوچولشو میمالید خوب بود که من پشتم به مامانی بود نه من اونو میدیدم نه اون صورت و کیر منو
یکم که مالیدم شلوارشو کشید بالا ولی دستم تو شلوارش بود خواستم در بیارم گفت همینجور بمالش تا دردش کم بشه
فهمیدم مامانی تحریک شده فقط نمیخواد من بفهمم
منم عملا با انگشت کوچیکم داشتم بالای شکاف کس مامانی رو مالش میدادم نه جای جوش رو که چند دقیقه ای گذشت قشنگ خیسی لای کسشو حس کردم زیر انگشتم یکم گذشت که گفت بسه دیگه ممنونم .
فهمیدم ارضا شده . رفتم دسشویی و یه جق مرتب زدم .
فردا شبش دو باره داشت سریال میدید گفت پرهام بیا اینجا جای جوشه درد میکنه بمالش برام
فهمیدم بازم میخواد و رفتم پهلوش کمرم به سمت صورتش بود نشستم و دستمو بردم تو شلوارش شورت هم نمیپوشید دستمو مستقیم گذاشتم بالای کسش و اروم مالش میدادم نه من صورت مامانی رو میدیدم نه اون جلوی منو
هردو میدونستیم داریم چکار میکنیم
انگشت وسطیمو گذاشتم لای کسش رو چوچولش و اروم مالش میدادم و مثلا هیچ اتفاقی نیفتاده بود و داشتیم سریال ترکی میدیدیم
ولی در عمل داشتم واسه مامان بزرگم خودارضایی میکردم
هرچی بیشتر مالش میدادم خیس تر میشد و انگشت منم پایین تر میرفت جوری که موقع ارضا شدنش انگشتم دم سوراخ کسش بود . ارضا که شد گفت ممنونم بسه دیگه برو دستتو بشور .
منم باز رفتم تو دسشویی و یه جق مرتب زدم
تا یه هفته هر شب کارمون همین بود پای سریال ترکی و دیگه برامون عادی شده بود که به خاطر مهمون چهار شب کارمون متوقف شد و شبی که مهمونامون رفتن موقع سریال دیدن گفتم مامانی میخوای بمالم برات
که انگار خودش هم فهمید که هردومون میدونی داستان چیه فقط نمیخوایم بروی هم بیاریم
گفت توهم از مالیدن جای جوش بدت نیومده ها
گفتم خوبه که
گفت بیا که خوبه
رفتم مثل همیشه کنارش نشستم و دستمو بردم تو شلوارو شورتش و لای کسش و اروم مالش میدادم که چوچولش و لای انگشتم گرفتم و اروم مالش میدادم انتظارشو نداشت یهو خیلی تحریک شد گفت اخ
گفتم چی شد اذیت شدی
گفت نه گوشتش حساسه یواش
گفتم باشه مامانی و اروم چوچولشو لای انگشتم بازی میدادم خیلی تحریک شده بود و زودتر از چیزی که فکرشو میکردم داشت ارضا میشد انگشت وسطیم رو سوراخ جیشش بود و مالش میدادم و اروم بردم پایین تر و دقیقا جلوی سوراخ کسش بود مالش میدادم و اروم نوک انگشتمو فرو کردم تو که با این حرکتم سریع و بیشتر ارضا شد که پاهاش جمع شد .
گفت بسه ممنونم
منم باز رفتم تو دسشویی وبرگشتم گفت دیگه یه شب در میون میذاریم باشه منم گفتم باشه .
پس فردا شب پای جم بدون اینکه بهش بگم رفتم کنارش نشستم و دستمو بردم تو شلوارش مامانی هم چیزی نگفت و منم مشغول شدم و چوچولشو حسابی مالیدم و بازی دادم و اروم نوک انگشتمو فرو کردم تو کسش و خیلی ملایم یه بند انگشتمو تلمبه زدم و نقطه جی مامانی رو میمالیدم دو سه دقیقه نشد گفت بسه و بلند شد و زود رفت دسشویی .
اومد بیرون خیلی عادی گفت چقدر جیشم میومد که هردومون خندمون گرفت ولی فهمیدم از شدت ارضا جیشش گرفت.
منم که کیرم خوابیده بود بیخیال جق زدن شدم .
سه روز گذشت و چون خالم اومده بود پیش مامانی کاری نمیشد کرد و منم حسابی تو کف بودم تا عصر اون روز خاله رفت و مامانی هم تازه از خواب بیدار شده بود و تو پذیرایی به شکم دراز کشیده بود و کون برجسته و گوشتی پهن شده اش رو قالی بهم چشمک میزد . از سمت کون تا حالا کاری نکرده بودم ولی اونقدر هوسی بودم که با خودم گفتم چه فرقی میکنه من که کسشو میمالم اینبار از کون میمالم
رفتم کنار مامانی نشستم و اروم دستمو گذاشتم رو کون درشت مامانی جووووون که برگشت گفت بذار برگردم گفتم نمیخواد تو راحت باش گفت اینجور خوب نیست اخه
گفتم نه بابا تو راحت بخواب
گفت زشته خب
گفتم چه زشتی فرقی نمیکنه که دیگه چیزی نگفت
منم پشتم به مامانی و رو به کون مامانی نشسته بودم و اروم لمبرای کونشو میمالیدم و تو دست فشار میدادم اخخخ چه نرم و گوشتی بودن دستمو بردم اروم تو شلوارش که ملافه رو کشید رو سرش و اروم گفت اینجوری خجالت میکشم
ادامه دارد...
     
  
صفحه  صفحه 159 از 163:  « پیشین  1  ...  158  159  160  161  162  163  پسین » 
داستان سکسی ایرانی

Incest Sexy Story - داستان های سکسی با محارم

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2025 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA